سید ابراهیم رئیسی با شعار "ایران مقتدر" به پاستور راه یافت. انتقاد از عملکرد دولت حسن روحانی خصوصاً در عرصه بین المللی و در تعامل با قدرت های جهان از عمده مطالبی بود که رئیس جمهور در طول برنامه های تبلیغاتی خود بارها به آن رجوع می کرد. انتقادات صریح به روند مذاکرات برای انعقاد برجام و نیز تداوم آن، و نهایتاً خروج یک طرفه آمریکا از توافق هسته ای در دولت روحانی در دستور کار سید ابراهیم رئیسی و همفکرانش قرار داشت. بعد از حضور در پاستور نیز، دولت سید ابراهیم رئیسی و خصوصاً تیم دیپلماسی دولت، این گفتمان انتقادی به عملکرد دیپلماتیک دولت روحانی را در قالب های مختلف ادامه داد. انتقاد از برجام و عدم حضور مقتدرانه در مذاکرات با طرح ایده "مذاکره برای نتیجه" و نقد "مذاکره برای مذاکره" همراه شد. تیم دیپلماسی دولت از زمان شروع فعالیت خود، به کرات از ایده "مذاکره برای نتیجه و مذاکره عمل گرایانه" سخن گفته است. برخی از منتقدان و تحلیلگران بر این عقیده هستند که عملیاتی کردن این ایده در عمل نیازمند رجوع به فاکت های موجود در عرصه روابط بین الملل است که ذاتاً با رویکرد آرمان گرایانه و ایدئولوژیک تیم دیپلماسی دولت سیزدهم و خصوصاً تیم منتخب وزارت خارجه برای مذاکرات به ریاست علی باقری کنی در تضاد است. برای بررسی وزن و تأثیر تیم مذاکره کننده در گفتگوهای آتی برجام در وین و نیز ابهامات موجود درباره عملیاتی شدن خواسته های دولت مبنی بر رفع کلیه تحریم های برجامی و حقوق بشری به عنوان شرط بازگشت به تعهدات برجامی به سراغ دکتر رضا اختیاری امیری استادیار روابط بین الملل دانشگاه مازندران رفته ایم. مخاطبان ساعد نیوز را به مطالعه این مصاحبه دعوت می کنیم:
ایران با توجه به تجربه ای که در مذاکرات خود با دولت های غربی داشته به این نتیجه رسیده است که عملاً غرب به تعهدات خودش عمل نمیکند و وضعیت به گونه ای است که هر زمان طرف غربی خواست، از این توافق خارج می شود همان چیزی که در دوران ترامپ در آمریکا رخ داد.
ساعد نیوز: بعد از انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بسیاری محافل از بازگشت سریع ایران و آمریکا به برجام و احیای توافق هسته ای خبر می دادند ولی در عمل با تصمیم شورای عالی امنیت ملی قرار بر این شد که مذاکرات توسط دولت جدید در ایران پیگیری شود و بنا به سیاست دولت سیزدهم مدتی طول کشید تا دستگاه دیپلماسی کشورمان به صورت رسمی حضور دوباره ایران در مذاکرات وین برای احیای توافق هسته ای را اعلام کند. یکی از مباحثی که به کرات توسط دولت و نیز محافل نزدیک به دولت مطرح شده است، شرط برداشته شدن کلیه ی تحریم ها بر علیه ایران است. در این میان بحث از برداشته شدن "تحریم های حقوق بشری" نیز در نوع خودش جالب توجه است. با توجه به چارچوب مشخص برجام آیا ما می توانیم انتظار رفع تحریم های حقوق بشری را از سوی آمریکا و اتحادیه اروپایی به عنوان یکی از شروط احیای برجام داشته باشیم و چقدر این مسأله با معیشت مردم در ارتباط است؟
دکتر رضا اختیاری امیری: دولت جدید جمهوری اسلامی ایران از ابتدای حضور خود در پاستور صریحاً اعلام کرده است که هدف ما از مذاکره رسیدن به یک نتیجه مشخص و عملیاتی است و مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز می گویند که در عمل خواستار سوق یافتن این مذاکرات به سمتی و سویی هستند که برونداد این مذاکرات، عمل گرایی و نتیجه باشد. این رویکرد در واقع حاصل چندین سال تجربه ایران در مذاکره با غرب و طرف آمریکایی است. ایران با توجه به تجربه ای که در مذاکرات خود با دولت های غربی داشته به این نتیجه رسیده است که عملاً غرب به تعهدات خودش عمل نمیکند و وضعیت به گونه ای است که هر زمان طرف غربی خواست، از این توافق خارج می شود همان چیزی که در دوران ترامپ در آمریکا رخ داد. طبیعتاً ضرر این عهدشکنی نیز تماماً متوجه جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین، اعلام شد که "مذاکره برای مذاکره" دیگر قابل قبول نیست و دولت جدید خواهان نتیجه و تعهد عملی از سوی طرف غربی است. گزاره ای کلیدی از سوی دولت سیزدهم عنوان شد: "مذاکره برای عمل نه مذاکره برای مذاکره"! گفته می شود که این تأخیر به وجود آمده برای بازگشت به وین نیز برای تدارک زمینه برای عملیاتی کردن این گزاره است که البته چند و چون تدارکی که دولت برای این کار دیده است، جای بحث و بررسی دارد.
به هر صورت، ذهنیت دولت سیزدهم خصوصاً وزیر امور خارجه کشورمان جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان و تیم مذاکره کننده درباره مذاکرات آتی قرار است ذهنیتی عمل گرایانه باشد و در نهایت هم ما شاهد اعلام رسمی زمان حضور ایران در مذاکرات وین بودیم. این که "تحریم های حقوق بشری" چه جایگاهی در این مذاکرات می تواند داشته باشد، این مسأله را می توانیم از دو منظر مورد بررسی قرار دهیم. از یک منظر، ایران به دنبال این است که با طرح رفع تحریم های حقوق بشری، اعتبار بین المللی اش را ارتقاء دهد. حقیقت امر این است که برداشته شدن این تحریم های حقوق بشری تأثیر چندانی شاید در معیشت مردم نداشته باشد ولی اگر دولت سیزدهم بتواند این تحریم ها را رفع کند در آینده و در رقابت های آتی برای کسب اعتماد دوباره برای راه یافتن به پاستور می تواند زمینه خوبی برای تبلیغات باشد. این که دولت آقای رئیسی اعلام کند که ما علاوه بر تحریم های هسته ای توانستیم تحریم های حقوق بشری را رفع کنیم. منظر دوم، به ماهیت خود این تحریم ها بازمی گردد. وقتی این تحریمها را از نظر می گذرانیم متوجه می شویم که این تحریم ها اساساً بخشی از مقامات کشورمان را هدف قرار داده است و موضوع این تحریم ها "نقض حقوق بشر" است. طبیعتاً به دلیل همین تحریم ها، مقامات کشورمان نمی توانند در بسیاری از مجامع بین المللی حضور پیدا کنند. بنابراین، اگر دولت بتواند این تحریم ها را رفع کند این می تواند یک اعاده حیثیت نیز محسوب شود و زمینه برای حضور این مقامات در سازمان ها و نشست های بین المللی را فراهم کند. ولی این که آیا می شود در بستر گفتگوهای برجامی به صورت عملیاتی حرف از رفع تحریم های حقوق بشری زد یا نه؟ با توجه به متن برجام شاید عملیاتی شدن این سخن به این آسانی هم نباشد و نیازمند لوازم دیگری است که شاید در حال حاضر، مهیا نباشند.
هر نوع تجدیدنظر و اصلاحی در توافق هسته ای طبیعتاً با نظر به وزن و قدرت بازیگر مزبور قابل بررسی است. ما باید ببینیم که وزن و قدرت و جایگاه حقیقی ایران در روابط بین الملل در قیاس با طرف های مقابل چه اندازه است؟! آیا در اینجا ما می توانیم از تعادل و توازن قدرت صحبت کنیم یا نه؟ قطعاً این طور نیست.
ساعد نیوز: رویکرد و نگاه دولت آقای رئیسی به مذاکرات وین و خصوصاً سند برجام، نگاهی تجدیدنظرطلبانه و اصلاحی است. بسیاری معتقدند که این دیدگاه تجدیدنظرطلبانه با فاکت های موجود در عرصه بین المللی تطابق ندارد و از سوی دیگر ما ابزار لازم را برای تحقق این اصلاح در سند برجام را نداریم. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟
دکتر رضا اختیاری امیری: درباره رویکرد اصلاحی یا تجدیدنظرطلبانه دولت سیزدهم به برجام، باید به این نکته اشاره کنم که در عرصه بین المللی وقتی ما از توافق و سندی صحبت می کنیم که چندین طرف آن را امضاء کرده اند، هر نوع تجدیدنظر و اصلاحی در این توافق یا سند طبیعتاً با نظر به وزن و قدرت بازیگر مزبور قابل بررسی است. ما باید ببینیم که وزن و قدرت و جایگاه حقیقی ایران در روابط بین الملل در قیاس با طرف های مقابل چه اندازه است؟! آیا در اینجا ما می توانیم از تعادل و توازن قدرت صحبت کنیم یا نه؟ قطعاً این طور نیست. ما تعادلی را مشاهده نمی کنیم و به همین دلیل، در شرایطی که ما در جایگاه به مراتب پائین تری قرار داریم، قادر نخواهیم بود که درباره اصلاح یا تجدید نظر در این سند بین المللی صحبت کنیم. توجه به ساختار خاص مذاکرات برجام هم همین مطلب را به اثبات می رساند. این که آقای رئیسی خواستار آن است که مذاکرات از جایی که مانده، دنبال شود خودش مهر تأئیدی است بر این مطلب. واقع امر این است که احیای برجام به شکلی که هست، با توجه به بضاعت ما در عرصه بین المللی، می تواند یک دستاورد بزرگ برای دولت باشد. بنابراین، تجدیدنظر و اصلاح برجام نمی تواند در عمل در دستور کار تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان باشد.
وقتی ما از ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از طرف های مهم برجام صحبت می کنیم، در اینجا پای بازیگران منطقه ای بسیاری به این توافق باز میشود؛ بازیگرانی که امنیت شان، تابعی است از میزان سلطه آمریکا در منطقه! آمریکا خودش را متعهد به حفظ امنیت این بازیگران منطقه ای می داند و ضامن بقای این کشورها محسوب میشود.
ساعد نیوز: علیرغم این که در ظاهر ایران و آمریکا دو طرف اصلی برجام هستند و در عمل نیز بسیاری از واقعیت ها این موضوع را به اثبات رساند ولی بازیگران منطقه ای و بین المللی بزرگی در این توافق حضور دارند که هر کدام منافع خودشان را دنبال می کنند. چنین نگاه تجدیدنظرطلبانه ای از سوی دولت، از منظر این بازیگران چگونه قابل ارزیابی است؟
دکتر رضا اختیاری امیری: حقیقت این است که برجام با منافع بازیگران منطقه ای و بین المللی بسیاری فراتر از قدرت های حاضر در مذاکرات گره خورده است و طبیعتاً هر نوع بازبینی یا اصلاحی منافع این بازیگران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. وقتی ما از ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از طرف های مهم برجام صحبت می کنیم، در اینجا پای بازیگران منطقه ای بسیاری به این توافق باز میشود؛ بازیگرانی که امنیت شان، تابعی است از میزان سلطه آمریکا در منطقه! آمریکا خودش را متعهد به حفظ امنیت این بازیگران منطقه ای می داند و ضامن بقای این کشورها محسوب می شود. چتر امنیتی آمریکا در اصل، جایی است برای تنفس این کشورها. بنابراین، آمریکا و شرکای اروپایی آن، نه تنها در برجام به دنبال حفظ و تأمین امنیت اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستان هستند، بلکه از هر نوع تغییر و اصلاحی که می تواند وضعیت فعلی امنیتی این کشورها را به خطر بیندازد اجتناب می کنند. شما در آستانه آغاز گفتگوهای وین، شاهد تحرکات دیپلماتیک این کشورها هستید. چون منافع شان در میان است. اسرائیل از ابتدا با برجام مخالف بود. حتی در دوره ترامپ موفق شد که ترامپ را متقاعد کند که از این توافق خارج شود. امروز هم که بایدن در کاخ سفید مستقر شده است، طبیعتاً اسرائیل و کشورهای رقیب ایران در منطقه، دغدغه های خودشان را به آمریکا منتقل کرده اند و هر اقدامی طبیعتاً در چارچوب همین دغدغه ها صورت خواهد گرفت خصوصاً بحث امنیت اسرائیل.
باورها، نوع نگاه و ایدئولوژی فرد مذاکره کننده می تواند به جای خودش تأثیرگذار باشد. شکی نیست که کسی که نگاه رئالیستی و واقع گرایانه دارد و از منظر یک واقع گرا به جهان نگاه می کند و جهان را آن طوری که هست می بیند با فردی که دنیا را ایدئولوژیک و آرمان گرایانه می بیند متفاوت است. "دنیا آن طور که هست" با "دنیا آن طور که باید باشد" فاصله بسیاری دارد.
ساعد نیوز: درباره رویکرد عمل گرایانه و نتیجه محور دولت آقای رئیسی با توجه به تیم منتخب مذاکره کننده بحث های فرآوانی مطرح می شود. منتقدین دولت، بر این عقیده هستند که این تیم به رهبری آقای علی باقری کنی، سابقه 6 ساله مذاکره بی نتیجه را در کارنامه دارد و نمی توان روی این تیم برای تنش زدایی حساب باز کرد چرا که این تیم عملاً سابقه تنش زایی داشته است. از سوی دیگر، برخی هم معتقدند که تیم مذاکره کننده فقط بازوی اجرایی شورای عالی امنیت ملی است و به هیچ وجه در این مذاکرات استقلال رأی ندارد که ما دلنگران این موضوع باشیم. وزن تیم مذاکره کننده در مذاکرات چقدر است و تا کجا می تواند اثرگذار باشد؟
دکتر رضا اختیاری امیری: این سؤال بسیار مهمی است چرا که گاهاً در جامعه شاهد این هستیم که تصور بر این است که با تغییر تیم مذاکره کننده هسته ای روند این مذاکرات تغییر خواهد کرد. حقیقت امر این است که حتی برخی نخبگان سیاسی هم در این مورد تصور درستی از جایگاه تیم مذاکره کننده ندارند این که از آغاز، تداوم و انتهای این مذاکرات، تیم مذاکره کننده چه نقشی در این مذاکرات داشته است و خواهد داشت. از نظر من، مسأله هسته ای مسأله ای حاکمیتی است و به هیچ وجه در حیطه اختیارات دولت نیست. این نظام است که درباره این مسأله تصمیم گیری می کند نه دولت. این که چه زمانی این مذاکرات آغاز شود؛ تا کجا ادامه پیدا کند و چه زمانی متوقف شود. و چه روندی را طی کند. این مسأله بسیار مهمی است که باید برای افکار عمومی و نخبگان علمی و دانشگاهی کاملاً تبیین شود. تغییر دولت ها در آغاز، تداوم و انجام مذاکرات هیچ تأثیری ندارد. اما وقتی ما به تحلیل افراد حاضر در تیم مذاکره کننده می رسیم، به طور قطع می توانیم بگوئیم که باورها، نوع نگاه و ایدئولوژی فرد مذاکره کننده می تواند به جای خودش تأثیرگذار باشد. شکی نیست که کسی که نگاه رئالیستی و واقع گرایانه دارد و از منظر یک واقع گرا به جهان نگاه می کند و جهان را آن طوری که هست می بیند با فردی که دنیا را ایدئولوژیک و آرمان گرایانه می بیند متفاوت است. "دنیا آن طور که هست" با "دنیا آن طور که باید باشد" فاصله بسیاری دارد. بنابراین، در عرصه تصمیم سازی این نوع نگاه آرمان گرایانه یا رئالیستی بلاشک مؤثر هستند و جهت گیری شما را مشخص می کنند. این که شما از واقعیت ها چه برداشتی دارید. داشتن یک نگاه واقع گرایانه مبتنی بر واقعیات موجود در عرصه بین الملل می تواند در رسیدن به یک نتیجه مطلوب و منطقی راهگشا باشد. دقت داشته باشید که نگاه خاص مذاکره کننده، در انتقال شرایط مذاکره و دریافت و فهم مقصود طرف مقابل تأثیرگذار است. و وقتی شما به واقعیت های عرصه بین الملل توجهی ندارید و دنیا را با عینک آرمان هایتان مشاهده می کنید، طبیعتاً می توانید روند مذاکره را وارد فاز بسیار پیچیده ای بکنید. اگر ما روی حضور شخصی خاص در تیم مذاکره کننده هسته ای تأکید داریم، لازم است که یک مشاور واقع گرا نیز در کنار این فرد حضور داشته باشد تا ما شعار "مذاکره برای نتیجه و عمل" را عملاً بتوانیم تحقق بخشیم در غیراینصورت در دور "مذاکره برای مذاکره" گرفتار خواهیم شد و دستاورد و برونداد مثبتی از این مذاکرات به دست نخواهد آمد.