به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زندگی دیجیتالی پس از مرگ، شاید مفهومی برآمده از داستان های علمی - تخیلی به نظر برسد؛ اما خوشبختانه یا متاسفانه این موضوعی واقعی است و بخواهیم یا نخواهیم همه ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگر به اینترنت دسترسی دارید، پست هایی در شبکه های اجتماعی ارسال می کنید، با دوستان و خانواده تان به صورت آنلاین ارتباط دارید یا حتی فایل هایی را در رایانه یا گوشی خود ذخیره می کنید، بهتر است بدانید این داده ها - که از آن ها با موضوع «زندگی دیجیتالی پس از مرگ» یاد می شود و حتی شرکت های فناوری هم هنوز دقیقا نمی دانند با آن ها چه باید بکنند - مدت های طولانی پس از مرگ شما باقی خواهند ماند.
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر خدای نکرده فردا از دنیا بروید، در صفحه فیسبوک یا اینستاگرام شما چه اتفاقی می افتد؟ آیا تصویر پروفایل کنونی تان باقی می ماند و هویت شما را به صورت یک شبح دیجیتال تا ابد در خودش حفظ می کند؟ اگر از آن دسته افرادی نباشید که در شبکه های اجتماعی فعالند، شاید فکر کنید میراث دیجیتالی کمی از خود به جای می گذارید. اما وقتی صحبت از ردپای اینترنتی ما در میان است، شبکه های اجتماعی صرفا بخش کوچکی از ماجراست. هرکسی که بعد از مرگ شما به سیستم ها و حساب هایتان دسترسی داشته باشد - از جمله مطالبی که شما هرگز قصد به اشتراک گذاری آن ها را نداشته اید- می تواند چیز های زیادی درباره شما بگوید.
ارتباطات زودگذری که در گذشته با پایان یافتن شان به فراموشی سپرده می شدند حالا دیگر به شکل جامعی در رشته ای از پیام ها و ایمیل ها که زمان و تاریخ دقیق شان ثبت شده است ذخیره می شوند و گوشی های هوشمند، ساعت های هوشمند و فناوری های تشخیص چهره آن دسته از فعالیت های ما را که در گذشته غیرقابل ردیابی بودند، واقعه نگاری می کنند. حالا دیگران می توانند از طریق تاریخچه جست وجوی ما، وبگاه هایی که از آن ها بازدید کرده ایم و اسناد و عکس هایی که در حساب های ابری و دستگاه های ذخیره داده مان ذخیره کرده ایم، به خواسته ها و افکار و احساسات درونی ما پی ببرند.
به نظر می رسد در دنیایی با سطح ارتباطات فوق العاده و پر از ابزار های الکترونیکی که ما پیوسته آن ها را با داده هایمان تغذیه می کنیم، الگوریتم ها ما را بهتر از آنچه خودمان می شناسیم می شناسند. یک نظرسنجی که در سال ۱۳۹۸/ ۲۰۱۹ انجام شد نشان داد در انگلستان از هر چهار نفر یک نفر تمایل دارد بعد از مرگش تمام داده هایی که در اینترنت درمورد او وجود دارند حذف شود، اما هیچ سازوکار قانونی یا عملی برای این امر وجود ندارد. به عبارت دیگر مرگ فیزیکی ما معادل مرگ دیجیتالی مان نیست. اطلاعات شخصی ما در دنیای دیجیتال بسیار مفصل تر و گسترده تر از آن است که بتوانیم آن ها را فراخوانده و همراه خودمان دفن کنیم.
برنامه ریزی برای میراث دیجیتالی
منظور ما برای برنامه ریزی افراد برای برنامه ریزی میراث دیجیتالی فقط شامل سازمان هایی نمی شود که درمورد نحوه برخورد با میراث دیجیتالی سردرگمند؛ بلکه افرادی را که داده ها را ایجاد می کنند را هم شامل می شود. تاکنون افراد بسیار کمی به فکر میراث دیجیتالی خود بوده اند. در نظرسنجی ای که در سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷ در انجمن میراث دیجیتال انجام شد، ۸۳ درصد از پاسخ دهندگان به هیچ وجه برنامه ای برای میراث دیجیتالی خود نداشتند. تعداد انگشت شماری از مردم (۲/۱۵ درصد) با استفاده از ویژگی Legacy Contact فیسبوک، خواسته های خود را به حساب های کاربری خود اعلام کرده اند. ویژگی Legacy Contact این امکان را به شما می دهد که شخص قابل اعتمادی را برای مدیریت حساب کاربری تان در زمانی که از دنیا رفته اید تعیین کنید و یا بر خواسته خود مبنی بر حذف حساب کاربری تان تصریح داشته باشید.
با این حال قوانین مربوط به میراث دیجیتال هنور آنقدر ها روشن و مشخص نیست. ممکن است تا ایجاد سیستم های اجرایی منسجم برای تعیین آنچه که باید درمورد داده های افراد متوفی اتفاق بیفتد مدتی فاصله داشته باشیم. تا آن زمان، شرکت هایی که در زمان زنده بودن مان به آن ها اعتماد می کنیم و داده های خود را به آن ها می سپاریم، تا حد زیادی تصمیم گیرنده اتفاقاتی هستند که بعد از مرگ برای داده های ما می افتند. در شرایط نبود قانون نظارتی مشخص، ما فقط می توانیم بهترین برنامه ریزی را در این زمینه داشته باشیم.
برای مطالب احساسی یا مطالبی که دارای ارزش عملی هستند و ممکن است برای عزیزان تان ارزشمند باشند، می توانید راهکار هایی برای دسترسی به آن ها ایجاد کنید یا حتی در یک قالب امن، اما قابل دسترسی که تحت کنترل ارائه دهندگان خدمات آنلاین نیست، از آن ها نسخه پشتیبان تهیه کنید. به نظر می رسد در آینده نه چندان دور، برنامه ریزی برای میراث دیجیتال می تواند به حرفه ای مستقل یا دست کم به مؤلفه ای ضروری برای حرفه های موجود تبدیل شود.
زندگی پس از مرگ
وقتی درمی یابیم که فناوری دیجیتال، می تواند ماهیت مرگ را از بعضی جهات تغییر دهد موضوع پیچیده تر می شود. حسین رهنما، پژوهشگر در مصاحبه ای با MIT Technology Review، از برنامه جاودانگی افزوده (Augmented Etenity) سخن می گوید، برنامه ای که آثار دیجیتالی یک فرد را به یک آواتار تعاملی تبدیل می کند. هرچند رهنما اذعان می کند بیشتر مردم دارای اثر دیجیتالی کافی که بتوان با فناوری کنونی از آن برای ساختن آواتار های کاملا کارآمد و متناسب استفاده کرد، نیستند، اما به عقیده او، طولی نمی کشد که محدودیت ها برطرف شوند و یک نسخه واقعی از یک فرد که از نظر دیجیتالی جاودانه باشد، ارائه شود. در واقع، یک صنعت بزرگ با هدف حفظ تصویر افراد در سینما نیز در حال شکل گیری است.
در حال حاضر فناوری می تواند چهره بازیگران را ده ها سال جوان تر سازد یا بعد از مرگشان آن ها را دوباره در فیلم بازآفرینی کند؛ بنابراین نه تن ها امکان زندگی، بلکه امکان کار پس از مرگ هم برای کسانی که توانایی پرداخت هزینه آن را دارند، به یک واقعیت تبدیل شده است. اما حتی برای دیگر افراد نیز، زندگی «ابدی» چندان دور از ذهن نیست. به عنوان مثال برنامه هوش مصنوعی پولسترینگ (PullString) می تواند پس از مرگ افراد، یک چت بات هوش مصنوعی از آن ها ارائه کند که قادر به برقراری ارتباط متنی است. با کمک این نوع فناوری ها افراد می توانند امیدوار باشند بعد از مرگشان فراموش نخواهند شد و بازماندگان شان، یاد و نام آن ها را همراه خود خواهند داشت.
شبکه های اجتماعی قبرستان های دیجیتال می شوند
قبرستان های دیجیتال اختصاصی درحال حاضر هم وجود دارند. قدیمی ترین آن ها قبرستان جهانی است که در سال ۱۳۷۴/۱۹۹۵ تاسیس شد و مردم هنوز هم می توانند در آن از قبر های آنلاین دیدن کرده و به صورت آنلاین به صاحبان آن ها با تقدیم گل، ادای احترام کنند. باغ های یادبود را می توان اینجا و آنجا در دنیای مجازی «زندگی دوم» دید. درحال حاضر بسیاری از بنگاه های کفن و دفن، دفتر یادبود آنلاین ارائه می دهند و برخی از قبرستان های فیزیکی حتی دارای ویژگی های دیجیتالی مانند صفحه های نمایش ویدئویی یا برنامه بارکدخوان QR هستند که به سنگ قبر های قدیمی ضمیمه شده اند. شرکت های میراث دیجیتال فراوانی، مرتبا ایجاد می شوند و غالبا پس از مدت کوتاهی به کار خود پایان می دهند. با این حال هیچ کدام از این گورستان های دیجیتال نمی توانند یک شمع یادبود را در پلتفرم هایی مانند فیسبوک، اینستاگرام و توییتر که در ابتدای کار هرگز قصد تبدیل شدن به قبر های آنلاین را نداشته اند روشن نگه دارند. بعد از کشتار دانشگاه ویرجینیا تک در سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ که کاربران از فیسبوک تقاضا کردند پروفایل کشته شدگان را که به یادبودی برای آن ها تبدیل شده بود حذف نکند، فیسبوک پروفایل ها را به عنوان یادبود نگه داشته است.
محققان انستیتوی اینترنت آکسفورد تخمین زده اند تعداد کاربران متوفی در فیسبوک ممکن است تا سال ۲۱۰۰ میلادی به ۹/۴ میلیارد نفر برسد. تعداد درگذشتگان در اینستاگرام نیز که پروفایل ها را به عنوان یادبود حفظ می کند، در حال افزایش است. احتمالا توییتر نیز از رویکرد حفظ پروفایل ها پیروی خواهد کرد. در آبان ۱۳۹۸/ نوامبر ۲۰۱۹، توییتر در واکنش به اعتراض مردم سوگوار که نگران ازبین رفتن فید های توییتری درگذشتگان خود بودند حذف یک حساب توییتری غیرفعال را لغو کرد. شبکه های اجتماعی ممکن است به شکل فعالی درباره نحوه برخورد با داده های افراد متوفی در سرور های خود تصمیم گیری کنند، اما داده های مربوط به افراد متوفی در سراسر اینترنت و در انواع وبگاه ها و برنامه ها وجود دارد. بسیاری از نهاد هایی که داده های ما را مدیریت می کنند از ابتدا برنامه ریزی خوبی برای پایان کار نداشته اند، بنابراین، داده ها ممکن است برای مدت زمان نامشخصی به صورت آنلاین باقی بمانند با این حال، هرگز نباید تصور کنیم که این داده ها برای همیشه آنلاین می مانند ناپدید شدن داده های آنلاین از طریق حذف عمدی، از بین رفتن تصادفی داده ها و ورشکست شدن شرکت ها اجتناب ناپذیر است.