بیع چه نوع معامله ای است؟
بیع با پیشنهاد ازسوی فروشنده و قبول آن ازسوی خریدار یا بلعکس انجام می گیرد و باعث می شود تا چیزی از مالکیت فروشنده به مالکیت خریدار دربیاید. عموم ویژگی ها و مقررات مربوط به این معامله در قانون مدنی متأثر از فقه امامیه است؛ از قبیلِ ویژگی های مربوط به طرفین معامله، کالای موردمعامله و حتی ویژگی های خود این عقد. فقه امامیه انواع بسیار مختلفی را برای بیع شناخته است. تعاریف و مفاهیم این گستره در قانون مدنی گنجانده نشده و صرفا شرایط بیعی که ازلحاظ قانونی و فقهی صحیح است، در قانون مدنی آمده، اما یکی از انواع بیع، سلف یا سلم است که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
بیع سلف یا سلم
سلف در لغت به معنای پیش پرداخت آمده است. بیع سلف ازلحاظ فقهی مترادف با بیع سلم است. آنچه امروزه از آن به عنوان پیش خرید یا پیش فروش یاد می شود، شبیه به این نوع از بیع است. در این بیع برخلاف بیع نسیه (مالکیت کالا در ابتدا منتقل می شود، اما تحویل ثمن در زمان دیگری انجام می شود) مالکیت کالا به بعد موکول می شود اما ثمن کالا در ابتدا و حین توافق ابتدایی پیش خریدار و پیش فروشنده منتقل می شود. مانند اینکه شما به کشاورزی ثمن معینی را می پردازید که او محصول سال آینده زمین خود را در آن زمان به شما تحویل دهد. باید توجه کنیم که کالایی که در این نوع از بیع منتقل می شود باید “کلی فی الذمه” باشد. یکی دیگر از شروط مهم بیع سلف در متون فقهی پرداخت نقدی و آنی ثمن یا بهای کالا در زمان انعقاد بیع است؛ هر چند این شرط در قانون مدنی درمورد بیع سلف نیامده است و جزء شروط آن نیست. ضمنا ثمن معامله می تواند بدهی فروشنده به خریدار باشد که با این فرض این بدهی ساقط خواهد شد. بهای آن چیزی که خریده می شود، یعنی مبیع، می تواند پول و یا هر کالایی باشد، اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، لزوم تفاوت جنس مبیع و بهای کالا است. به عبارت دیگر اگر جنس مبیع و ثمن در بیع سلم، یکسان و میزان آن متفاوت باشد، چنین بیعی متضمن ربا و در نتیجه باطل خواهد بود.
آیا بیع سلم در نظام حقوقی ما پذیرفته شده است؟
هر یک از چهار قسم از انواع بیع بر اساس قانون مدنی پذیرفته شده و انعقاد آنها مجاز شناخته می شود حتی بیع کالی به کالی که به آن بیع دین به دین نیز گفته می شود و در فقه اسلامی چنین بیعی مجوز انعقاد ندارد، در حقوق ایران دلیلی بر عدم جواز بیع کالی به کالی نیست ومجاز شناخته شده است. بنابراین انعقاد عقد بیع به صورت سلم در قانون مدنی و در فقه اسلامی مجاز شناخته شده است و انعقاد آن صحیح می باشد.
ارکان بیع سلم
بیع سلم دارای سه رکن است اول طرفین معامله می باشند این بیع مانند بیع معمولی دارای دو طرف یعنی بایع یا همان فروشنده و خریدار می باشد. در این بیع به بایع مسلم الیه و به خریدار مسلم گفته می شود. رکن دوم از بیع سلم توافق طرفین است که توافق طرفین با ایجاب و قبول شکل می گیرد. یعنی زمانی که فروشنده پیشنهاد فروش مال خود را به خریدار ارائه می دهد و خریدار خرید آن کالا را قبول می نماید در حقیقت بین آن دو توافق شکل گرفته است. رکن سوم از بیع مانند هر بیعی مورد معامله می باشد به مورد معامله در این بیع مسلم فیه گفته می شود همانطور که پیش از این ذکر کردیم مورد معامله در این عقد باید کلی فی الذمه باشد.
شروط بیع سلم
در بیع سلم شروطی باید رعایت شود که در زیر به آن ها اشاره می شود.
- در عقد بیع سلم شرط است که ثمن معلوم باشد و در هنگام انعقاد معامله نقداً پرداخت شود. اما در قانون مدنی به لزوم دادن ثمن در هنگام انعقاد بیع اشاره ای نشده است. بنابراین دادن ثمن در هنگام عقد شرط صحت این بیع نیست.
- مبیع (مسلمُ فیه) نیز باید معلوم باشد. یعنی جنس، نوع، وصف و اندازه ی آن معلوم باشد. هم چنین مکانی که قرار است مسلم فیه در آن جا پرداخت شود باید معین شده باشد.