به گزارش سرویس جامعه ساعد نیوز، یکی از متون ادبی چندملیتی که زنان در آن حضوری روشن و فعال دارند، کتاب هزار و یک شب است. قهرمان قصّههای این کتاب، زنی با تدبیر و هوشیار است که با نقل قصّههایی هوشمندانه، پادشاهی خودکامه و مستبد را به خودآگاهی میرساند. روند قصهگویی شهرزاد در کتاب هزار و یک شب نشان میدهد که او، کاملاً هوشمندانه و آگاهانه برای نجات جان خواهر خود و دیگر دختران سرزمینش تلاش میکرده است.
** این داستان زیرمجموعه داستان حمّال و دختران می باشد.
شهرزاد قصه گو که تا امشب از دست شهریار شاه خونریز نجات پیدا کرده بود در شب سیزدهم قسمت پنجم داستان شیرین حمّال و دختران را برای شهریار حکایت کرد و داستان را نصفه گذاشت تا شبی دیگر جان خود را نجات دهد در این داستان که شهرزاد قصه گو حکایت کرد وقتی همه ی در خانه این دختران بودند این ها کارهای عجیبی کردند که پادشاه حاضر نتوانست خویشتن داری کرده و سوالی نپرسد او گفت چرا این کار ها را انجام می دهید که ناگهان دری باز شد و چند مرد قوی هیکل وارد شدند در این یکی از دختران گفت قبل از اینکه گردنتان را بزنیم داستان خود را برای ما بگویید.
در ویدیویی که تماشا کردید قلندر (گدای دوم) داستان میمون شدنش رو شرح داد تا آنجا که دختر پادشاه که پی به طلسم شدن وی برده بود سعی داشت تا با شکستن طلسم وی را به شکل آدمیزاد برگرداند .
برای شنیدن ادامه داستان در روزهای آتی نیز همراه ساعدنیوز باشید.
در شب چهاردهم خواهید خواند...
در شب چهاردهم این داستان، شهرزاد قصه گو ادامه داستان حمّال و دختران را حکایت خواهد کرد و ادامه حکایت گدای دوم را خواهید شنید.....
با ما همراه باشید.
برای خواندن داستان های هزار و یک شب اینجا کلیک کنید.