نسل انتقالی به پایان راه نزدیک میشود
اگر مطلب ناراحت کننده است شرمنده ام به بزرگی خودتان ببخشید این گوشه ای از درد و دل یک جانباز دلسوخته است. من در طول سالها تا می توانستم آگاهی دادم و جامعه و دانشجویان، دیگر با نوشته های من ناراحت نمیشدند. من خاک زیر پای ملت عزیز ایران بوده و هستم، تا زنده ام و نفس میکشم جانم را فدای ایران عزیز و ملت عزیز می کنم و خدا را شکر میکنم و اگر هزار بار دوباره به دنیا بیایم و کسی به کشورم و ملتم بخواهد تجاوز کند دوباره حرکت کرده و با آنها می جنگم.
برادر کوچک شما اکبر کشاورز شیرازی 1403
نسلِ رو به اتمام و پر ماجرای ما
اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را 23 سال در نظر بگیریم و سال 63 را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم، سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان و آزادگان) در سال 1402 باید عددی حدود 60 تا 62 سال باشد، و البته آسیبهای روحی و جسمی وارده به این افراد، آنان را مشابه پیرمردانی 70 تا 80 ساله (بسته به نوع و شدت آسیبهای روحی و جسمی) نشان میدهد.
دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخرای خط رسیدهاند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان شهیدشان پیوستهاند.
آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را میبندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند، و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله را برای تشییع این خون دادهها و خون دل خوردهها میشنویم.
تا ده سال آینده، اگر خبرنگارانی هوس مصاحبه و گفتگو با یکی از رزمندگان زنده مانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر، کوه به کوه و دیار به دیار، روزها و ماهها بگردند، تا شاید بتوانند یک کهنه سرباز پیر و فرتوت را، که نای سخن گفتن ندارد پیدا کنند تا مصاحبهای نمایند.
ما بینظیرترین نسلیم! ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سنتی، و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم.
نسلی هستیم که هم خانوادهی پرجمعیت را تجربه کردیم و هم خانواده کمجمعیت تک فرزندی را دیدیم .
نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود، و نسلی را دیدیم که کمکم با آن غریبه شدن .
نسلی هستیم که همسایه و هممحلهای بخش مهمی از خاطراتمان بود، و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی، کسی کسی را نمیشناسد.
نسلی که گروههای گفتگویمان، جمع شدنهایمان داخل کوچه بود، و نسلی را دیدیم که با اینستاگرام و واتساپ و تلگرام، جمعهای مجازی تشکیل دادند اما سال تا ماه یکدیگر را نمی بینند و بعضاً نمیشناسند.
نسلی که روزها و هفتهها در خانه پدربزرگ و عمو و دایی و … میماندیم، و نسلی را دیدیم که بعد از دو ساعت مهمانی در خانه پدربزرگ و عمو و دایی، در گوش پدر و مادر غر میزند که چرا نمیرویم؟
نسلی هستیم که تماشای آلبوم های خانوادگی، یکی از سرگرمیهای مهمانیهای مان بود، و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بیحس را در حافظه گوشی و کامپیوتر ذخیره میکند و هرگز هوس نمیکند آنها را بار دیگر ببیند.
نسلی که در پذیرایی خانههایمان فقط پُشتی و بالش بود، اما با کلی مهمان و نسلی را دیدیم که مبل، بخش زیادی از فضای خانهشان را اشغال کرده است و کسی نیست روی آنها بنشیند.
ما نسلی بینظیریم!
ما جنگ دیدهایم، آژیر قرمز شنیدهایم، دشمن بیرحم دیدهایم، بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیدهایم.
ما بیرحمترین موجودات تاریخ را دیدهایم، داعش را تجربه کردهایم و از آن طرف مردِ میدان را داشتهایم. (شهدا و جانبازان را) ......
ما با همهی نسلها فرق داریم. ما بینظیرترین نسلی هستیم که نه قبلا وجود داشته و نه بعدها به وجود میآید.
در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود، اما امروز در هر شهر و محلهای تابلوی این مراکز خودنمایی میکند.
ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سنتی و اولین اهالی دهکدهی مجازی نسل مدرن.
ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم ...
اگر دوباره جنگی شروع شد و ما نبودیم از قول ما رزمندگانِ دیروز به رزمندگانِ فردا بگوئید:
در حین مبارزه با دشمنِ متجاوز، به بعد از جنگ هم بیاندیشید.
مبادا ارزشها در خاکریزها جا بماند، و ارزشها، مثل امروز عوض شود و عوضیها ارزشمند شوند.
میبینید که چگونه ما را غریبه میپندارند!
آن روزها:
قطار قطار میرفتیم واگن واگن برمیگشتیم.
راست قامت میرفتیم کمر خمیده برمیگشتیم.
دسته دسته میرفتیم. تنها تنها برمیگشتیم. بیهیچ استقبال و جشن و سروری.
فقط آغوش گرم مادری چشم انتظارمان بود، و دیگر هیچ
اما مردانه، ایستادیم...
باور کنید که:
ما هم دل داشتیم،
فرزند و عیال و خانمان داشتیم.
اما با دل رفتیم بیدل برگشتیم.
با یار رفتیم با بار بر گشتیم.
با پا رفتیم با عصا بر گشتیم.
با عزم رفتیم با زخم برگشتیم.
با شور رفتیم با شعور برگشتیم.
ما اکنون پریشان هستیم.
اما پشیمان نیستیم.
ما همان کهنه رزمندگانِ پیادهایم که سواری نیاموختهایم.
ما همانهایی هستیم که به وسوسهی قدرت نرفته بودیم.
میدانید تعداد ما در هشت سال جنگ چند نفر بود؟؟؟
3/5 درصد از کل جمعیت ایران
اما مردانگی را تنها نگذاشتیم.
ما غارت را آموزش ندیده بودیم. رفتیم و غیرت تجربه کردیم
6 ماه پیش
6 ماه پیش