مالکیت طلا و جواهر به خصوص در فرضی که زن و مرد بخواهند از هم طلاق بگیرند ، تبدیل به موضوع مهمی میشود . در واقع، در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که مالکیت طلا و جواهر با کیست ؟ آیا طلا و جواهراتی که مرد یا سایر خویشاوندان به مناسبت های مختلفی به زن داده اند ، به وی تعلق دارد یا اینکه چنین هدایایی به خاطر عقد ازدواج داده شدهاند و چون این وصلت به خاطر طلاق از بین رفته است ، مرد می تواند این طلاها را مسترد نماید؟ به همین خاطر قصد داریم به بررسی این سوال بپردازیم که حکم طلا در طلاق چیست ؟
استرداد هدایا در دوره نامزدی که منجر به ازدواج نشده است:
قانون مدنی در مواد ۱۰۳۷ الی ۱۰۴۰ به این موضوع پرداخته است؛ دوران نامزدی دوره ای است که مراسم خواستگاری انجام شده است ولی هنوز منجر به وقوع عقد نکاح نشده است باید توجه کرد از لحاظ قانونی این دوران را که هنوز زوجیت تشکیل نشده است با دوران عقد یعنی حد فاصل وقوع عقد نکاح و شروع زندگی مشترک را نباید با هم اشتباه گرفت. مواد مذکور در خصوص استرداد هدایای نامزدی صرفا مختص دوران نامزدی است و نه دوران عقد. بر طبق قانون هر یک از نامزدها تاکید می کنم هر یک از نامزدها و نه والدین آنها می تواند اگر نامزدی به هم بخورد و منجر به وصلت نشود هدایایی را که به طرف دیگر یا والدین او داده مسترد نماید. اگر بخشی از هدایا موجود نباشد قیمت آن ها پرداخت میشود.
نکته: اگر در دوران نامزدی یکی از نامزد ها فوت کند از مقررات مذکور نمی توان استفاده کرد.
ماده 1037 تا 1040 قانون مدنی:
- ماده ۱۰۳۷: هر یک از نامزدها می تواند در صورت بهم خوردن وصلت منظور هدایائی را که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظور داده است مطالبه کند اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایائی خواهد بود که عادتا نگاه داشته می شود مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.
- ماده ۱۰۳۸: مفاد ماده قبل از حیث رجوع به قیمت در موردی که وصلت منظور در اثر فوت یکی از نامزدها بهم بخورد مجری نخواهد بود.
- ماده ۱۰۳۹: به موجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰/۸/۱۴ حذف شده است.
- ماده ۱۰۴۰: هر یک از طرفین می تواند برای انجام وصلت منظور از طرف مقابل تقاضا کند که تصدیق طبیب به صحت از امراض مسریه مهم از قبیل سیفلیس و سوزاک و سل ارائه دهد.
شرایط پس گرفتن هدایای دوران نامزدی:
منظور ماده های ذکر شده این است که اگر قبل از عقد نکاح از طرف خانم یا آقا (تفاوتی در هدیه دهنده نیست) یا مادر و پدر آن ها هدایایی به طرف دیگر داده شده است، همه آنها قابل مطالبه نیست. بلکه تنها تحت شرایطی، طرف اهداکننده می تواند آن ها را مطالبه کند. آن شرایط عبارتند از:
- وصلت منظور به هم خورده و قرار نباشد ازدواج صورت بگیرد. دراین صورت هدایایی که هریک از طرفین به طرف دیگر یا پدر و مادر او داده است قابل مطالبه و پس گرفتن خواهدبود.
- این هدایا به منظور و در راستای وصلت طرفین و نه به انگیزه دیگری تقدیم شده باشد. (مثلا هدیه ای برای تولد یا روابط خانوادگی صرف تقدیم نشده باشد.)
- اگر خود هدایا موجود باشد، خود قابل مطالبه و پس گرفتن است اما اگر خود هدیه موجود نیست، صرفاً قیمت هدایایی قابل مطالبه است که طبق عرف نگه داشته می شوند. مثلاً هدایایی مصرف شدنی که با مصرف خود آن از بین می رود (مثل لباس یا عطر) شامل این شرط نمی شود.
- قیمت هدایای نگه داشتنی (آنهایی که با مصرف از بین نمی روند مثل طلا) که از بین رفته اند ( مثلا گم شده اند) درصورتی قابل مطالبه است که هدیه گیرنده از قصد آن ها را از بین نبرده باشد.
- ازدواج به خاطر فوت خانم یا آقا بهم نخورده باشد.
طلا و هدایای نامزدی که منجر به ازدواج شده است:
اگر نامزدی منجر به وصلت (عقد نکاح) شود برای استرداد طلا و هدایا باید به عمومات، یعنی مقررات عقد هبه موضوع مواد ۷۹۵ الی ۸۰۷ قانون مدنی استناد کرد. از مواردی که بر طبق بند ۲ ماده ۸۰۳ قانون مدنی رجوع به هبه امکان پذیر نیست، موردی است که هبه معوض باشد. توجه داشته باشید که عوض هبه می تواند مادی یا معنوی باشد. نظر غالب در رویه قضایی آن است که با وقوع عقد نکاح، دیگر امکان رجوع به هدایای نامزدی میسر نیست. زیرا قضات محترم به درستی عقد نکاح را عوض معنوی هدایای داده شده در نظر می گیرند که با این وصف هبه معوض محسوب می شود و غیر قابل رجوع. البته در در این زمینه آراء متعدد و متفاوتی در محاکم صادر گردیده است.
ماده 795 تا 807 قانون مدنی:
- ماده ۷۹۵: هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.
- ماده ۷۹۶: واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
- ماده ۷۹۷ :واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند.
- ماده ۷۹۸: هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
- ماده ۷۹۹: در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
- ماده ۸۰۰: در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
- ماده ۸۰۱: هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد.
- ماده ۸۰۲: اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.
- ماده ۸۰۳: بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:
- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
- در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
10. ماده ۸۰۴: در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
11. ماده ۸۰۵: بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
12. ماده ۸۰۶: هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
13. ماده ۸۰۷: اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.
شرایط رجوع از هبه:
در صورتی که عقد هبه را یک عقدی جایز بدانیم شخص هبه کننده هر زمان که بخواهد می تواند این عقد را بر هم زند و مال هبه شده را دوباره از آن خود نماید. اما این رجوع به هبه باید در شرایط خاصی صورت بگیرد این شرایط عبارتند از:
- زمانی زوج می تواند تقاضای استرداد طلا از زوجه نماید که این مال هدیه داده شده از بین نرفته باشد.
- هنگامی استرداد طلا از زوجه برای زوج قابل اقامه است که مالکیت مال هبه شده انتقال داده نشده باشد.
- اگر در مال هبه شده تغییراتی صورت گیرد زوج نمی تواند تقاضای استرداد طلا از زوجه را داشته باشد.
- در صورتی که هبه صورت گرفته از نوع هبه معوض (یعنی در ازای مال یا حقی دیگر) باشد و عوض هبه هم دریافت شده باشد، زوج دیگر نمی تواند از زوجه تقاضای استرداد طلا نماید.
بنابراین ، در حالت کلی ، استرداد طلا از زوجه در صورت طلاق گرفتن ، از آن جهت که این نوع هدیه ، هبه معوض تلقی می شود ، بسیار دشوار است و تحت شرایط خاصی امکانپذیر است .