گفتگو با قاتل افغانی که نامزد این زن را جلوی چشمانش به قتل رساندند + فیلم / بازخوانی پرونده قتل پارک نهج البلاغه
به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از رکنا، ساعت20 شامگاه روز 3 دی ماه 1402 ماجرای قتل مرد جوان 30 ساله ای در پارک نهج البلاغه به پلیس مخابره شد ، پس از گزارش این جنایت تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران به همراه بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی برای بررسی صحنه جنایت خونین وارد عمل شدند.
نامزد این پسر جوان که در هنگام جنایت همراه او و شاهد قتل هم بود به محمدمهدی براعه بازپرس پرونده از شعبه سوم دادسرای امور جنایی گفته بود: من و سیاوش چند ماهی بود که بعداز ظهرها برای پیاده روی به پارک می رفتیم و چند ساعتی قدم می زدیم ، روز جنایت وقتی در حال پیاده روی بودیم در یک چشم بر هم زدن چند نفر که مشخص بود از اتباع هستند به سمت ما حمله کردند و به قصد ربودن گوشی تلفن همراه سیاوش برایمان چاقو کشیدند.
آنها آنقدر بی رحمانه به سمت ما حمله ور شدند که ما زمانی برای دفاع کردن از خود پیدا نکردیم آنها،ضربات مهلکی به کمر و کتف سیاوش واردکردند و گوشی همراهش را دزدیدند ،یکی از این مهاجمین در تمام این مدت با نگه داشتن سر من کنار جدول و تماشای قتل نامزدم بعد از دزدیدن دستبند طلایم زهایمان کردند و گریختند.
در ادامه روند پیگیری پرونده بازپرس جنایی با صدور دستورات قضایی و درخواست تحقیقات پلیسی از سوی تیم جنایی به صورت جدی تر مورد بازبینی قرار داد.
پرونده در حال بررسی و تکمیل تحقیقات بود که بازپرس پرونده در جریان دستگیری چند سارق حرفه ای موبایل قاپ در دادسرای ناحیه 34 ویژه سرقت های خشن قرار گرفت، تیزبینی بازپرس و بررسی پرونده سارقان مشخص شد این مهاجمین و زورگیران در اصل همان مظنونان قتل سیاوش در پارک نهج البلاغه هستند.
با مستندات داخل پرونده وشهادت شاکیان این پرونده سرقت با حدود 50 شاکی وارد فاز جنایی و قتل در شعبه سوم دادساری امور جنایی شد.
در همان بازجویی های اولیه یکی از متهمان به نام سلیم به بازپرس پرونده گفت:ساعت 6 عصر همان روز سهیل با من تماس گرفت و پیشنهاد داد تا برای خفتگیری و موبایل قاپی به پارک نهج البلاغه برویم، من هم قبول کردم و با دوستانم به پارک رفتیم.
وی افزود: وقتی متوجه گوشی در دستان پسر جوان شدیم به سمت آنها حمله ور شدیم، اما فکرش را نمی کردیم بادیدن چاقو در دست ما مقاومت کند، وقتی گوشی موبایلش را تحویل ما نداد من یک ضربه چاقو به او زدم، دوستم هم ضربه دیگری به کتف او زد، اما مقتول آنقدر قوی هیکل بود که زور ما به او نرسید به همین دلیل سهیل که از همه ما بلند قدتر بود با چاقوی کوچکی که به همراه داشت به جانش افتاد و چند ضربه دیگر به او زد وقتی پسر جوان غرق در خون روی زمین اتفاد، با هم فرار کردیم تا اینکه چند روز پیش به جرم سرقت و موبایل قاپی بازداشت شدیم.
در گام بعدی تحقیقات در خصوص این پرونده ویژه قتل که مورد توجه مقامات قضایی و انتظامی قرار گرفته بود وارد فاز جدیدی شد .
متهمان قتل پارک نهج البلاغه 22 بهمن ماه سال 1402 در گفتگو با خبرنگار رکنا گفته بودند نه قتلی انجام داده اند و نه تجاوزی در اصل سهیل قتل را انجام داد و الان فرار کرده است.
بازداشت قاتل اصلی جنایت پارک نهج البلاغه
با اعتراف جدید این متهمان و بررسی های فنی پلیسی کارآگاهان جنایی و پیگیری بازپرس براعه از دادسرای امور جنایی تهران سهیل قاتل اصلی این جنایت خونین بامداد 23 خردادماه 1403 در مخفیگاهش در دره فرحزاد هنگامی که در خواب راحت بود غافلگیر شد.
متهم به محض مشاهده ماموران پلیس به قصد فرار از طبقه سوم به پایین پرید که از بخت بدش روی میله های آهنی حیاط افتاد و گرفتار شد تا ماموران او را با پایی که میله های آهنی حفاظ در آن فرو رفته بود دستگیر و روانه زندان کنند.
این متهم پس از درمان و مدوای پای زخم خورده اش امروز 29 خرداد برای اولین بار پیش روی بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه سوم دادسرای امور جنایی قرار گرفتند .
قابل توجه است که همراه این متهم برادر او که هم زمان در خانه با وی حضور داشت به جرم همدست و یکی دیگر از دوستانشان که متهمان اول این پرونده نام او را بارها به عنوان رابط بین سهیل و آنها برده بودند به نام احمد در فرحزاد بازداشت شده بودند او را تا اتاق بازپرسی همراهی کردند.
متهم اصلی این پرونده که سهیل نام دارد نزد بازپرس پرونده قتل را گردن نگرفت و گفت من را اشتباه بازداشت کرده اید من کسی را نکشته ام، آنهایی که اسم من را به عنوان قاتل به شما داده اند به خاطر خصومت های شخصی شان بوده و من هم فقط با آنها همدست بودم.
بنابر اظهارات متهم به دستور بازپرس براعه از شعبه سوم دادسرای امور جنایی به همراه 2 همدستش برای تکمیل تحقیقات تحویل اداره دهم پلیس آگاهی تهران شدند.
گفتگو با قاتل 17 ساله پارک نهج البلاغه
چند سال داری؟
17 سال
به چه جرمی بازداشت شده اید؟
می گویند در جریان قتل پسر جوان در پارک نهج البلاغه ضربه کشنده را من زده ام
اهل کدام کشور هستی؟
افغانستان
چند سال است که به ایران آمده ای؟
10 سال قبل به همراه برادرانم وارد ایران شدیم
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
همه ما هم فامیل هستیم و هم در فرحزاد باهم در یک محله زندگی می کنیم
چرا سرقت انجام می دادی؟
من و دو برادرم با هم زندگی می کنیم به خاطر شرایط بد مالی و برای اینکه پول بیشتری به دست بیاورم دزدی را شروع کردم
با متهمان همراهت چه نسبتی داری؟
علی برادر من است و زمان دستگیری با برادر 10 ساله ام در خانه با من بودند و آنها هم بازداشت شدند و دیگری دوست قدیمی من است هر دو نفرشان بی گناهند و به خاطر من بازداشت شده اند.
در اظهاراتت گفته ای که قتل را انجام نداده ای پس چرا با دیدن پلیس فرار کردی؟
وقتی ماموران پلیس را بالای سرم دیدم شوکه شدم و ترسیدم و اینکه دلم نمی خواست جلوی برادر کوچکترم بازداشت شوم به همین دلیل فرار کنم اما وقتی پلیس تیر هوایی حواسم را پرت شد و از طبقه سوم افتادم.
پات چرا باند پیچی شده؟
وقتی به قصد فرار از پنجره خودم را به پایین انداختم روی میله های آهنی حیاط افتادم و پایم زخمی شد
چرا متهمان قبلی اسم تو را به عنوان قاتل اصلی اعلام کرده اند؟
آنها با من خصومت دارند و می خواهند من هم مثل آنها در زندان باشم من اگر قاتل بودم از کشور فرار می کردم