من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است
عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
من که شبها ره تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد
بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند
پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای شکایت باشد
تعبیر غزل شماره 158 حافظ:
اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و به توانایی ها و هوش و درایت خود اعتماد داشته باشید. انسان خوبی هستید و در خفا کارهای خوبی انجام می دهید و همین خصلت های اخلاقی باعث شده لطف خداوند در زندگی شامل حال شما باشد.
فکر کاری شما را به شدت درگیر کرده، با توکل به خداوند، تلاش و علاقه و سرعت عمل می توانید به موفقیت برسید. زود از کوره در نروید و باعث آزار دیگران نشوید.
ابتدای هر کار حتما با افراد دانا و دلسوز مشورت کرده تا تصمیم درستی بگیرید. گله و شکایت کردن دردی دوا نمی کند، از زندگی لذت ببرید.