حاج حبیب القانیان؛ از ساختمان پلاسکو تهران تا برج شیمشون در تلاویو
حاج حبیب صداش میکردن، اما نه مسلمون بود و نه مکه رفته بود. سرمایهداری یهودی بود که به رسم یهودیان، بعد از سفر به بیتالمقدس، حاجی صداش میکردن. حاج حبیب القانیان بود که اولین پاساژها و برجهای تهران رو ساخت. ساختمانهای پلاسکو و آلومینیوم یادگار اوست که نماد دوران تجمل و آغاز دوران زرق و برق بود(البته بعد از سال1350،این دوتا برج رو واگذار کرد به هژبر یزدانی بهائی). برج شیمشون،ساختمان بورس الماس اسرائیل در شمال تلآویو و نخستین آسمان خراش در اسرائیل رو هم برادران القانیان ساختهاند.
او و برادرانش، اولین کارخانه پلاستیک و ملامینسازی در ایران رو در اوایل دهه 1340، زمانی ساختند که هیچکس فکر نمیکرد پلاستیک راهکاری برای توسعه صادرات غیرنفتی ایران باشه و اونا رو به یکی از ثروتمندترین مردان خاورمیانه تبدیل کنه. بعدش هم کارخانجات آلومینیومسازی و محصولات خانگی جنرالاستیل رو تاسیس کرد و در مدتی کوتاه به یک کلان سرمایهداری تبدیل شد که معروف بود میتونه کل ایران رو بخره. حاج حبیب در سال 1291.ش (یا طبق نقل برخی 1288) در محله عودلاجان تهران، در خانوادهای یهودی به دنیا اومد. پدرش خیاط بود و مادرش از خانواده سرشناس القانیان.
بعد از اتمام تحصیل در مدرسه آلیانس، مدیر هتلی شد که داییش تو خیابون فردوسی داشت و کمی بعد هم اداره امور مغازه یکی از فامیلاشو در لالهزار رو برعهده گرفت. سال 1316 به کمک برادرانش تجارتخونهای رو تأسیس کرد و اقدام به واردات ساعت، پارچه، رادیو، ماشین خیاطی، چینیآلات و...کرد. بعد از جنگ جهانی دوم بود که ستاره شانس و اقبال برادران القانیان طلوع کرد. یکی ازبرادرانش به نام «صیون» رفت آمریکا و همین سفر آغاز تحولات تجارتشون شد. صیون در این سفر صنعت پلاستیک رو کشف کرد و برادرانش رو متقاعد کرد که برای تولید پلاستیک در ایران، کارخونه احداث کنند.
سال1337 شرکت پلاستیکسازی پلاسکو رو در تهران تأسیس کرد و به تدریج شد بزرگترین و پیشرفتهترین مرکز تولید قطعات پلاستیک در خاور میانه؛ بعدش کارخانجات تولیدی لوازم خانگی جنرال استیل رو ایجاد کرد و بعد از او صنایع پروفیل آلومینیوم، کارخانجات پلاستیک شمال و لوله شمال، یخچال جنرال الکتریک، صندلیسازی و تولید تخت سفری، شرکت صنعتی روغن نباتی و صابون، شرکت صنایع پارس و آمریکا، شرکت پوست و پشم و پنبه و ... . صیون یه چیز دیگه هم فهمیده بود؛ اینکه آمریکاییها مقادیر زیادی لباس به کشورهای جنگ زده میدن. اون هم این لباسها رو گرفت و به ایران فرستاد و سود کلانی نصیب برادران القانیان شد. از واردات کالاهای کمیاب شده در ایران به دلیل جنگ هم استفاده کرد و ثروت کلانی بدست آوردند.
در اوایل دهه 1340 «مراد اریه» رهبر جامعه کلیمیان ایران و نماینده مجلس با دخالت آشکار سفارت اسرائیل و حمایت دربار پهلوی، از کرسی مجلس کنار گذاشته و مجبور به کنارهگیری از سمت رهبر کلیمیان ایران شد و با تجدید انتخابات انجمن کلیمیان در سال41،حاج حبیب به عنوان عضو انجمن انتخاب و برای18سال رئیس انجمن کلیمیان تهران شد؛ او ارتباط خیلی نزدیکی داشت با مئیر عزری(نماینده اسرائیل در ایران) و همه کارهاش رو با اجازه او انجام میداد. کلیمیان به خاطر کارهای حاج حبیب از این دوران تحت عنوان"دوران طلایی" یاد میکنند. یکی از اقدامات حاج حبیب در مراسم جشن 2500 ساله بود که سکههایی رو (به مبلغ 300هزار تومن) ضرب کرد که یه طرفش سمبل این جشنها و طرف دیگرش علامت صهیونیسم حک شده بود.
حاج حبیب اولین یهودی بود که تونست در سال 40 وارد اتاق بازرگانی و اتاق صنایع ایران بشه و مشاور عالی این دو اتاق شد. عید نوروزی بود و عدهای به دیدار شاه رفته بودند از جمله حاج حبیب. در این دیدار شاه به او گفت که چرا محصولات کارخانه یخچالتونو توسعه نمیدی که به خارج هم صادر بشه؟ حاج حبیب از فرصت استفاده کرد و 500هزار دلار اعتبار بانکی گرفت و کارخونه رو توسعه داد اما وزارت برق گفت نمیتونه برق مورد نیاز رو تأمین کنه و وقتی حاج حبیب به شاه گلایه کرد، با دستور مستقیم شاه به وزیر، برقش رو تأمین کردند.
23 تیر 1354 بود که فرمانی نمایشی از شاه مبنی بر مبارزه با گرانفروشی صادر شد و در قالب همین سناریو، حاج حبیب به همراه چند سرمایهدار دیگه دستگیر و تیتر یک روزنامههای داخلی و خبرگزاریهای خارجی مثل رویتر و یونایتدپرس و رادیو لندن شد. القانیان به دولت نامه نوشت و آمادگی خودش رو برای تعدیل قیمت به نفع مصرفکننده و کاهش محسوس قیمتها اعلام کرد. او بارها به دلیل گرانفروشی دستگیر شد؛ البته این دستگیریها نمایشی بود و دوباره به سودجوییش ادامه داد.
ظاهرا علاوه بر گرانفروشی، عوامل جانبی دیگهای هم مزید بر علت شده بود تا او دستگیر بشه: اشرف پهلوی از القانیان و یه سری یهودیان خواست تا مبلغ 100 میلیون دلار برای برنامههای اجتماعی و خیریه پول بدن اما اونا قبول نکردن و همین باعث شد تا به بهونه گرانفروشی دستگیر و به مدت 2.5 ماه به حبس و تبعید محکوم بشه و وقتی تبرئه شد و به تهران اومد بلافاصله به دلیل گرانفروشی دو تا نمکدون پلاستیکی!دستگیر شد و دوباره 2.5 ماه دیگه هم محکومیت رو گذروند و بعد از آزادی، هویدا بهش زنگ زد و ازش دلجویی کرد و گفت که سوءتفاهم بوده و این دستگیری برای نشون دادن مخالفت شاه با سرمایهداری لازم بوده و شاه از شما دلجویی کرده و قول تسهیل در واردات ماشینآلات کارخونه آلومینیوم رو داده است!
حاج حبیب در زمینه کوچ یهودیان ایرانی به اسرائیل کارهای زیادی انجام داد و مقادیر زیادی زمین در نزدیکى تلآویو خریدارى کرد و از طریق شرکت در معاملات اراضى فلسطین با هماهنگى آژانس جهانى یهود سود سرشارى عایدش شد. بعد از انقلاب، القانیان دستگیر شد. او در دفاعیات خودش افتخار میکرد که سهمی از کارخانجات مختلف از جمله جنرال استیل رو داره؛ سالها بعد و پس از تحقیقات بیشتر مشخص شد شرکت جنرال استیل شرکتی متعلق به یهودیان زرسالار جهانی و پوششی برای MI6 انگلستان در ایران بوده. مقر مرکزی MI6 در ایران و مالکیت ساختمان متعلق به شاپور ریپورتر از دیگر عوامل انگلستان در ایران بود.
در سحرگاه 19 اردیبهشت1358 به جرم جاسوسی و جمعآوری کمک به نفع دولت اسرائیل و مفسد فیالارض بودن اعدام و کلیه اموال او و خانوادهاش مصادره شد. (حبیب القانیان، هرسال مبلغ معینی رو به عنوان کمک مالی به رژیم صهیونیستی ارسال میکرد). مجلس سنای آمریکا در محکومیت این اعدام قطعنامهای رو علیه ایران تصویب کرد (همین مسئله نشان از عمق تأثیرگذاری محافل صهیونیستی بر محافل سیاسی آمریکا داره). امام خمینی هم در واکنش به این اقدام در 25 اردیبهشت فرمود: «البته باید اسرائیل اظهار تأسف بکند از مرگ «القانیان»؛ برای اینکه القانیان، یک مردی که این قدر جنایت کرده در اینجا و این قدر خیانت کرده و اموال این ملت را به اسرائیل داده، آن البته باید اظهار تأسف بکند!»
طبق گزارش مأمور ساواک، حبیب القانیان اسرائیل رو کشور اصلی خودش میدونست و ایران برایش اهمیتی نداشت و به دنبال تقویت و پیشرفت اسرائیل بود. او همیشه میگفت که من ایران رو برای خدمت به اسرائیل میخوام. القانیان در سخنرانی سالانه 1349.ش در انجمن خیریه یهود خطاب به مستمعین گفت: «اسرائیل امروز به کمک فرزندان خود احتیاج دارد و ما همه موظف هستیم خود و سرزمینی را که در آن زندگی میکنیم، در خدمت اسرائیل نوپا به کار بگیریم...» حبیب القانیان، اولین یهودی اعدامی پس از انقلاب 1357، عضو لژ فراماسونری نیز بود و گرانبهاترین اشیای عتیقه ایران را در اختیار داشت.
امروزه برخی تلاش دارن بگن که او کارآفرین بوده و جمهوری اسلامی بناحق اعدامش کرده اما حقیقت اینه که میلیاردها دلار درآمد حاصل از گرانفروشی و زدوبندهای سیاسی رو از کشور خارج کرد و صرف تجهیز رژیم صهیونیستی در جنگ با مردم مظلوم فلسطین کرد. القانیان هرکه بود،دلسوز مردم ایران نبود.
11 ماه پیش
11 ماه پیش