به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از همشهری آنلاین، اغتشاشات اخیر با رمز گشت ارشاد و مسئله حجاب آغاز شد و با سوق پیدا کردن به سمت براندازی بعد از مدتی فروکش کرد.
حالا بعد از پشت سر گذاشتن این حوادث عدهای شعار زن، زندگی و آزادی را بهانهای برای بی اعتنایی نسبت به حجاب و برخی از مقتضیات مذهبی کردهاند و تلاش دارند در این آب گلآلود، جامعه را از حجاب و مذهبی که یادگار تاریخی ایران حتی قبل از اسلام است، جدا کنند.
ابراهیم فیاض، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه توضیحاتی درباره حجاب و مذهب در کشور داده است که مهمترین بخشهای آن را در زیر میخوانید.
* جامعه خارج از مذهب نداریم. نتیجه کارکردی مذهب نیز این است که خاصیت آرامشبخشی دارد. جهانی که بدون مذهب باشد، جهان منقبض است و خداوند نیز در قرآن گفته است که «من أعرض عن ذکری فإن له معیشه ضنکا» یعنی کسی که از ذکر خدا دوری میکند یک زندگی جانکاهی دارد. در اینباره خیلی در غرب هم تحقیق کردهاند که مذهب در کنار اینکه آرامش بخشی میکند، چقدر هم افراد با مذهب امید به زندگی پیدا میکنند؛ مثلاً کسی که مذهبی است وقتی که تحت فشار واقع میشود، خودکشی نمیکند.
* جالب است میشل فوکو که خودش چپ است و دارد انقلاب ایران را میبیند به عنوان یک مردم شناس و جامعه شناس همان جمله مارکس را برمی دارد و میگوید انقلاب اسلامی ایران دارد یک انقلاب مذهبی میشود که روح جهان بی روح است و کتاب آن هم با همین عنوان «ایران روح جهان بی روح» در کشور ما چاپ شدهاست؛ یعنی انقلاب اسلامی آمد تا روح جهان بی روح را درست کند، ولی در خود ایران هم متأسفانه غرب گرایان و این چپهایی که بعداً غرب گرا شدند، مانند میرحسین موسوی و ادامههای آنها آمدند مذهب را ایدئولوژیک کردند که البته خودشان زود بریدند و مثل خاتمیها و اینها تبدیل به مذهبی اصلاحطلبی و سکولار شدند و خودشان عملاً دیگر دین را کنار گذاشتهاند.
* شما اگر خاتمی و اصلاحطلبها را نگاه کنید دیگر کاری به دین ندارند و غرب گرایی موجب شد مذهب، مذهب آرامش بخش نشود، البته ما یک مذهب عرفانی هم در ایران داشته ایم که این مذهب موجب شد ما متأسفانه به آنجایی که باید برسیم، نرسیم.
* رابطه حجاب با خانواده هم این است که آرامشبخش است. چگونه مسکن آرامش بخش است، حجاب هم همینطور است، چون بدن را حفظ میکند.
* فکر کنید مردی با مایو شنا در خیابان بیاید، چون کل بدن زنان به دلیل زیبایی محرک است، در نتیجه وقتی زن کل بدنش را میپوشاند، آرامش پیدا میکند ولی برای مرد فقط پایین تنه آن گفتهاند موجب تحریک است و باید پوشیده شود؛ یعنی الان از نظر شرعی مردها میتوانند با یک مایو شنا به خیابان بیاید، ولی نمیآیند، چون پیش خودشان به دنبال نوعی آرامش هستند که با لباس باشند یا حتی میتوانند با زیرشلواری یا شلوارک به خیابان بیایند، ولی نمیآیند، چون وقتی مرد تا پایین قوزک پای خود را میپوشاند، آرامش بیشتر دارد یا مثلاً دلیل اینکه ما جوراب میپوشیم، هم این است که پوشش پا هم آرامشبخش است.
* [خب آن خانمی که بی حجاب میگردد، میگوید من اینگونه آرامش دارم و آزاد هستم.] من به آن کنش معناشناسی میرسم، ولی بگذارید اول مبنا را بگویم.
* آرامش در حجاب است. بدن در حجاب آرامش دارد. آرامش روح و روان در حجاب است. اولینقدم در مسئله حجاب زیباشناسی است. برهنگی زشت است همانطور که برای حیوانات اینگونه است. آیا حیوانات مثلاً شلوار دارند، خیر ندارند البته خداوند به شکل طبیعی یک پوششی برای آنها گذاشته و مثلاً قسمت فرج حیوان زیر دم آنها قرار میگیرد و پشت آنها را دم پوشاندهاست.
* نکته مهمتر در قرآن و تورات نیز گفته شدهاست، حتی در تورات گفتهشده آدم وقتی هبوط کرد تا آدم و حوا دیدند برهنه هستند، در ابتدا دست خود را جلوی آلت تناسلی خود گرفتند و بعد با برگ انجیر آن را پوشاندند و از همینجا حجاب شروع شد. دلیل اینکه اینگونه باید پوشانده شود، این است که زشت است و زیبایی ندارد، در زن و مرد هم این مسئله یکسان است. خداوند اینگونه تعیین کرده که حجاب یک امر طبیعی باشد. پس اولینقدم در مسئله حجاب مسئله زیباشناسی و فهمیدن این است که برهنگی مطلق زشت است و حتی در حیوانات نیز با دم حجاب طبیعی ایجاد شدهاست. با این ساختار که عرض شد، مبانی طبیعی حجاب را هم پیدا میکنید.
* حالا باید بحث کنیم در جامعهای که ما میگوییم برهنگی زشت است و حجاب زیبایی است چه مقدار روی این مسئله کار کردهایم. در کازرون ما در زمان شاه در دبیرستان بی حجاب نداشتیم، همه هم با چادر رنگی میرفتند. من از زمان احمدینژاد و حتی دوره روحانی 10 سال در شورای فرهنگ عمومی کشور بودم و چادر رنگی را تصویب کردیم.
* میخواهم این مسئله مهم را مورد تأکید قرار دهم که اگر افراد بدانند حجاب چه مقدار زیباست، به سمت آن بیشتر جذب میشوند. الان مدلهای حجاب را طلبههای قم در ایتا منتشر کردهاند، به قدری زیباست که حد ندارد و من یقین دارم اگر این مدلهایی را که این طلبهها طراحی کردهاند، زنان ما بپوشند و با این مدلها بیرون بیایند، همه باحجاب میشوند، چون اصل این است که برهنگی زشت است.
* یک نکته اساسی این است که ایرانیها یا سبزه هستند یا سفید گندمی و سفید شیری مانند اروپاییها نیستند. نوعی هم که لباس میپوشند باید موجب زیبایی شود، برای چنین چیزی چادر سفید با یک صورت سبزه برای دخترهای در معرض ازدواج قشنگ میشود. شما ببینید در جنوب، حجاب همه سفید و رنگی است همانطوری که پوشش اعراب و آفریقایی هم همینطور است. زن سیاهپوست آفریقایی وقتی میخواهد زیبا بیرون آید، لباس روشن میپوشد. در اعراب هم همینطور بودهاست. در ایران هم اگر چادر رنگی باشد، ایرانیان خیلی میپسندند و حتماً این نوع لباس را میپوشند. این لباس نهتنها موجب آرامش آنها میشود، بلکه زیبایی را برای دختران در معرض ازدواج بیشتر میکند.
* حجاب ایرانی هم زیبا و هم اقتصادی بودهاست. حجاب ایرانی چاقوره بوده که نمونه آن را در ابیانه میتوانید ببینید. چقدر لباسهای ابیانه و بندرعباس زیباست، ولی الان در بندرعباس زنان باید لباس تنگ بپوشند، چون اگر بخواهند لباس گشاد بپوشند، گران در میآید. ما اگر قباها، چاقوره و زیرشلواریهایی که زنان ما میپوشیدند که همه گشاد و خنک بودند، با چادر سفید و رنگی را ترویج میکردیم هم خیلی زیبا و هم خیلی ارزان میشد؛ یعنی هم از نظر زیباشناسی و اقتصادی و هم از نظر اصالت ایرانی و اصالت اسلامی به نفع ما بود.
* حالا اگر حجاب آرامش و زیباشناسی داشته باشد، اقتصادی باشد و موجب ازدواج و دلربایی شود، دختر جوانی باحجاب مخالف میشود؟
* الان یک جهالتی وجود دارد. الان در تبلیغ تلویزیونی نشان میدهد مادر با دو دختر جوان به فروشگاه میرود. دخترهای جوان مانتو و روسری روشن و مادر با چادر سیاه است؛ یعنی میخواهد بگوید چادر سیاه متعلق به پیرزنهاست. من یقین دارم اگر چادر، قبا و دیگر چیزهایی را که خودمان داریم به میدان بیاوریم، جامعه پر از محجبه میشود.
* باید برای جامعه روشن شود که ایمان و حجاب سبب آرامش است؛ یعنی ایمان و حجاب به یکدیگر متصل هستند، ولی حجاب با این ساختاری که گفتم.
* یک وقتی دختران در دانشکده علوم اجتماعی حتماً باید روسری سیاه میپوشیدند، خب من اینها را میدیدم، یکبار به چادریها که بچه حزب اللهیها هم بودند گفتم روسری یا مقنعه رنگی بپوشید، الان اگر کسی در کشور روسری رنگی بپوشد، چیزی به او میگوید یا لباس شهرت است؟! الان هم میگویم هر کسی مردش است بیاید وسط مناظره کنیم، من در روزنامه شما اعلام کنم هر کسی میخواهد بیاید تا در این خصوص مناظره کنیم.
* لباس سیاه متعلق به مسیحیت است و در عرفان مسیحی وجود دارد. کلاً لباس سیاه متعلق به عرفان است چه عرفان شرقی و چه غربی مسیحی ولی مبنای اسلام که عرفان نیست و حکمت است، چنین چیزی را قبول ندارد.
* ما باید کاری کنیم که حجاب زیباشناسی شود. من هر روز وسط جوانان دانشکده هستم و میدانم اگر این موارد مطرح شود، به خوبی قبول میکنند. ولی وقتی آمدیم گفتیم دختران مانتو رنگی نپوشند، همین مسائل شروع شد یا روسری رنگی نپوشند، همین وضع الان میشود.
* در دانشکده ما این موارد خلاف بود ولی الان در همان دانشکده باید بی حجابها را تحمل کنند. من الان دارم اعلام میکنم هرکسی که مردش هست بیاید وسط با هم مناظره کنیم. ما نباید اجازه بدهیم که فکر کنند ما عقب هستیم، بلکه ما جلو هستیم و من یقین دارم اگر اینچنین پوششی پخش شود، در اروپا هم مورد استقبال قرار میگیرد.
* ایمان و حجاب سبب آرامش است و بعد از آن خانواده سبب آرامش میشود. ایمان و حجاب تشکیل خانواده میدهد، یعنی هر جایی که خانواده در آن قویتر باشد، حجاب هم در آن قویتر است و هر جا حجاب قویتر باشد، خانواده هم قویتر است، از طرف دیگر هر جایی که حجاب ضعیفتر باشد، خانواده هم ضعیفتر میشود.
* همان کاری که آقای هاشمی رفسنجانی شروع کرد یعنی او و دولت غرب گرایش حجاب را کم کردند و خانواده از بین رفت، طلاق زیاد شد، آرامش اجتماعی در خانواده از بین رفت، سلول اجتماعی که خانواده است، دچار بحران شد. در نتیجه اینکه جامعه دچار بحران شد، بدتر از همه زنان دچار بحران شدند، ازدواج را از دست دادند. الان چقدر دختر مجرد داریم، چون آنها را غرب گرا کردیم. پس حجاب سبب تقویت خانواده و خانواده سبب تقویت حجاب است. ضعف حجاب سبب ضعف خانواده و ضعف خانواده سبب ضعف حجاب است و اینها به هم پیوسته است. ایمان، حجاب و خانواده، مثلث آرامش جامعه است.