ایوب (عبری: אִיּוֹב، بازگشت کرده به سوی خدا) یکی از پیامبران ادیان ابراهیمی است که شخصیت اصلی کتاب ایوب یکی از کتب عهد عتیق به شمار می رود. نام وی در کتاب حزقیال و یعقوب عهد عتیق و نیز در قرآن آمده است. بر اساس عهد عتیق و قرآن، خدا ایوب را مورد آزمایش قرار می دهد؛ اموالش ربوده می شوند، پشتش می شکند و پسرانش کشته می شوند؛ اما ایوب از عبادت خدا برنمی گردد. سرانجام ایوب، برکت از دست رفته خود را دوباره به دست می آورد. در کتاب مقدس ایوب یکی از پیامبران جنتیل (غیریهودی) است. یکی از اولین اشاره ها به شیطان در متون یهودی در این داستان است. شیطان یکی از پسران خداست و با او دربارهٔ به گناه افتادن ایوب شرط بندی می کند. کتاب ایوب در واقع از ترکیب دو داستان جداگانه که تاریخ پژوهان امروزه آن ها را «ایوب صبور» و «ایوب ناصبور» می نامندشان، تشکیل شده است. نویسنده «ایوب صبور» به شیطان اشاره کرده و به دلیل متاخر بودن مفهوم شیطان، مشخص می شود او در دوره هخامنشی زیسته است.
حضرت ایوب (ع) چگونه روزگار می گذرانید؟
حضرت ایوب (ع) مردی نیکوکار و مهربان بودند. ایشان با کشاورزی و دامپروی روزگار می گذراندند و از این طریق ثروت زیادی جمع کرده بودند. وقتی خداوند حضرت ایوب را به پیامبری برگزید، ایشان مردم را به سوی خداوند فراخواندند، اما تنها تعداد معدودی ایمان آوردند. بر اساس روایات تنها سه نفر ایمان آوردند: فردی از اهل یمن به نام یفن و دو مرد از سرزمین خودش با نام های بلاد و صافن.
کتاب ایوب
کتاب ایوب در کتاب مقدس با معرفی شخصیت ایوب شروع می شود که مردی درستکار در سرزمین اوز است. خداوند ایوب را به دلیل کارهای درستش مورد ستایش قرار می دهد و در این هنگام شیطان درخواست می کند که اجازه داده شود که صداقت ایوب را مورد آزمایش قرار دهد و می گوید که دلیل درستکاری ایوب فقط به خاطر این است که خداوند از او حمایت و محافظت می کند. خداوند محافظت را از ایوب دور می کند و به شیطان اجازه می دهد که ثروت او، فرزندان او و سلامتی او را از او بگیرد. با وجود بلاهای بسیار، ایوب خدا را نفرین نمی کند، و بلکه روزی که خود در آن به دنیا آمده است را نفرین می کند. با اینکه او از شرایط به وجود آمده برای خود ناراحت است، خدا را به بی عدالتی متهم نمی کند. بیشتر کتاب ایوب به بحث بین ایوب و سه تن از دوستانش در مورد وضعیت وی اختصاص دارد. ایوب با دوستانش بحث می کند که وضعیت او برای آنان قابل فهم نیست زیرا انسان دارای فهم کافی برای فهمیدن دلیل کارهای خداوند نیست. با ساکت ماندن در برابر خداوند ایوب تأیید می کند که وضعیت فعلی خود را به عنوان خواست خداوند قبول کرده است با اینکه دلیل آن را نمی داند. خداوند بعد از اینکه درستکاری ایوب را می بیند، سه دوست او را رد کرده و به آن ها دستورهایی برای توبه می دهد، سپس ایوب را به وضعیتی بهتر از وضعیت قبلی خویش بازمی گرداند. ایوب به داشتن هفت پسر و سه دختر آمرزیده می شود. دختران او زیباترین دختران تمامی سرزمین می شوند. ایوب ۱۴۰ سال دیگر عمر می کند و فرزندان فرزندان خود را تا نسل چهارم می بیند.
حسد شیطان به حضرت ایوب (علیه السلام)
همه چیز از حسادت ابلیس به زندگی حضرت ایوب آغاز شد. وی به خدا گفت:چنانچه ایوب شکر نعمت هایت را به جا می آورد بدین دلیل است که زندگی مرفه و وسیعی به وی داده ای ولی مطمئن باش که درصورتی که نعمت های دنیوی را از وی بگیری هرگز شکرگزار تو نخواهد بود. اینگونه بود که امتحان الهي براي حضرت ایوب (ع) آغاز شد. خدا به ابلیس اجازه داد که به سراغ حضرت ایوب (ع) برود و دارایی و فرزندان وی را یکی بعد از دیگری نابود کند. ابلیس این کار را کرد ولی در کمال حیرت مشاهده کرد که ایوب هم چنان سپاسگزاری می کند. ابلیس از خدا اذن خواست تا کشاورزی و دامداری ایوب را از بین ببرد و خدا هم به وی اجازه داد. ولی مشاهده کرد که باز هم حضرت ایوب فاصله بسياري با یک انسان ناسپاس داشت. در پایان ابلیس از خدا اجازه گرفت تا بر بدن ایوب مسلط شود و وی را مریض کند ولی بیماري هم سبب نشد که ایوب از خدا رو برگرداند.
شفای حضرت ایوب (ع)
پس از آن که ایوب (ع) از ازمون سخت الهي سرافراز بیرون آمد خداوند به وی فرمان داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم براي شست و شوی تنش موثر و هم براي آشامیدن گوارا باشد:« اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر« نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته اند.
گفته شده: دو چشمه براي ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خویش را شست وشو داد. بنابراين از آن، خداوند همه بیماري هایش را شفا داد، سپس فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماري طولانی ایوب وی را رها نموده بودند به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»، « و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم ». گفته اند:مراد از« ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوب اند که قبل از ایام بلا مرده بودند.
همسر ایوب (ع) در دوران بلا
در مدتی که خداوند حضرت ایوب را با بلاهای مختلف امتحان می کرد، همسرش به او وفادار ماند و با کار کردن در خانه مردم پول ناچیزی به دست می آورد و زندگی دو نفری شان را می گذراند.
آرامگاه حضرت ایوب علیه السلام
در مورد آرامگاه حضرت ایوب اختلاف است در کشورهای مختلف مثل ترکیه، لبنان و... آرامگاه های متعددی به آن حضرت نسبت داده اند که معروف ترین قبر نسبت داده شده به ایشان، در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر حلّه در کشور عراق است. این منطقه که به نام« الرّانْجِیه» شناخته ميشود ، در حاشیۀ جادۀ اصلی حلّه به کوفه واقع است. در سر درب این آرامگاه با خط نستعلیق نوشته شده :« مَرقَدُ صابِرِ نَّبی الله اَیوب (ع) » اما در عمان بقعه ای در ۷ کیلومتری شمال غربی بندر سَلاله و در کنار جادۀ سلاله به« عِین جَرْزیز»، بر بلندای کوه« اِتّین» مرقدی منسوب به ایشان است. و در ازبکستان مزاری در شهر بخارا قرار دارد که بعضی آنرا از ابداعات دورۀ تیموری می دانند. تیمور لنگ به دلیل علاقۀ فراوانی که به وطن خویش داشت، مزاری به نام حضرت ایوب و آرامگاه دیگری به نام حضرت دانیال درست نموده است. در ایران هم مقابری نسبت داده شده به ایشان است مانند:آرامگاه ای در روستای گرماب از نواحی شهرستان بجنورد ؛ قزوین، بخش الموت، روستای بالاروچ و استان مازندران، شهرستان تنکابن، شهر عباس آباد، روستای پرچور.