به گزارش سایت خبری ساعدنیوز وبه نقل از فرارو، نسلهای پیشین تصویری که از امام دارند مردی کاریزماتیک است. نسل جدید هم با آنکه امام ندیده و یا چیز زیادی از آن دوران به یاد ندارد همین تصویر در ذهنش نقش میبندد. برای پدران این نسل نام «سید احمد» نیز تصویری از مبارزه به ذهن میآورد. اما تصویری که از سید احمد در ذهن نسل سومیها نقش میبندد با «سیداحمد» نسلهای قبل متفاوت است. سیداحمد نتیجه امام(ره) این روزها یکی از سلبریتیهای فضای مجازی است که حواشی زیادی حول او درست میشود. البته او تنها شخص در بین نوادگان امام نیست که حاشیهساز بوده است.
در بین نوادگان امام به جز خمینیها نام اشراقیها را زیاد شنیده ایم. محمدتقی، علی، مرتضی، نعیمه، نفیسه، عاطفه و زهرا اشراقی فرزندان آیت الله شهاب الدین اشراقی و صدیقه مصطفوی (دختر امام خمینی (ره) هستند. در میان این هفت نفر، زهرا و نعیمه بیش از خواهران و برادرانشان رسانهای هستند. با این حال نوع رسانهای شدن زهرا اشراقی با خواهرش نعیمه متفاوت است. نعیمه اشراقی از پرحاشیهترین وابستگان بیت بنیان گذار جمهوری اسلامی است. جنجالهای او به گونهای بوده که یکبار مجبور به بستن صفحه فیس بوک خود شد. ماجرای بسته شدن صفحه فیس بوک نعیمه اشراقی به یکی کامنتی در فیس بوک برمیگردد که حتی با واکنش فرزند شهید همت رو به رو شد.
او در پستی فیس بوکی نوشته بود: جوک دیگرى را که براى امام تعریف کردیم و همیشه به شوخى یاد مى کردند این بود «امام خمینى: اى پاسداران بیوه شهدا را بگیرید اى کاش من یک پاسدار بودم.»
این جملات از سوی یکی از نوادگان امام واکنشهای زیادی را برانگیخت. از جمله مهدی همت فرزند شهید محمد ابراهیم همت نوشت: اولین چیزی که با مطلب زشت ایشان به ذهن میرسد، این است که وقتی بچههای این مملکت در زیر گلوله و بمب و خمپاره تکهتکه میشدند، رهبری که خیلی از آن "فرزندان ایران" به فرمان او راهی جبهه شده بودند، داشته در مورد ایشان و خانواده آن سربازان، شوخیهای زشت میکرده! این چیزیاست که مطلب اشراقی به هر ذهنی تزریق میکند. آیا چنین کاری تیشهزدن به ریشه افکار و شخصیت امام خمینی نیست؟ ایشان نمیفهمد با چنان مطلبی تا چه حد وحشتناکی، بنیانگذار جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده و خوار و کوچک کرده؟
نعمیه اشراقی نیز به مهدی همت نامهای نوشت و ضمن ادای احترام به مقام خانواده شهدا مطلب منتشر شده را جعلی عنوان کرد. اشراقی با این حال صفحه فیس بوک خود را بست که البته گفته میشد این کار به خواست سیدحسن خمینی صورت گرفته است.
حرف دشمنی نداشتن با آمریکا یا مصاحبهای درباره حجاب هم اشراقی نیز حاشیههای زیادی برای اشراقی درست کرد. اما کامنتی که در بالاتر به آن اشاره کردیم و ماجرای دستکاری عکس دخترش خاصترین حواشی این نوه دختری امام خمینی بود. دختر او نعیما اشراقی، در مسابقات OCE دانشگاه ایالت انتاریو کانادا مقام اول را کسب کرد و اقدام به انتشار تصاویر نتیجه امام نه برای نعیما بلکه برای مادرش حاشیه ساز شد. نعیما دختر دختر دختر بنیان گذار جمهوری اسلامی است. نعیمه هنگام انتشار عکس نعیما در فیس بوک تصویر دخترش را دستکاری و پوشش اضافه تری برای او خلق کرد.
تداعی نسل سومی «سیداحمد»
برای نسل اول و دومیها «سیداحمد» نامی است که تصاویر معناداری از مبارزه را به ذهن متبادر میکند. این نام برای نسل سومیها هم تصاویر معناداری در پی دارد که این تصاویر خیلی به مبارزه ربط ندارد. سیدحسن خمینی نام پدر خود را برای پسر ارشدش انتخاب کرده است. سیداحمد هم راه پدرانش را انتخاب کرده و راهی حوزه علمیه شده است. اما روحانی مسلکی او به اندازه زمین تا آسمان با نزدیکترین نسل روحانیون خانواده اش فرق میکند. مانند بسیاری از روحانیون امروزی سعی میکند از شبکههای مجازی عقب نماند. فعالیتش در شبکههای مجازی بالاست. مخصوصا در اینستاگرام تصاویری با لباس غیرروحانیت دارد که مثل مدلهای عکاسی جلوه میکند. نه تنها صفحه اینستاگرامی او بلکه صفحات هواداران سیداحمد نیز او را به یکی از سلبریتیهای اینستاگرامی تبدیل کرده و همین برای او حاشیه ساز شده است.
احمد خمینی همان طور که در اینستاگرام فعال است در توییتر نیز فعالیت خود را ادامه میدهد. احمد خمینی در پستی رانندگی زنان در عربستان را مورد تمسخر قرار داد، اما پس از انتشار پست خود پستی دیگر مبنی بر عذرخواهی انتشار داد. حال تمسخر رانندگی زنان در عربستان توسط احمد خمینی او را بر سر زبانها آورده است.
بعضی پستهای اینستاگرامی او با واکنش سایتهای اصولگرا رو به رو شده اند. به عنوان نمونه جهان نیوز درباره پستهای او مینویسد: «گرچه خط و گرایش سیاسی سید حسن خمینی برای بسیاری از مردم در کشور مشخص است، اما اظهارات دوپهلو و محافظهکاریهای وی در سخنرانیها و البته تجربه ۱۵ ساله اخیر او سبب شده که برخلاف پسرش در عرصه سیاست چندان عریان ورود نکند. اما سید احمد خمینی چندان ملاحظات و معذوریتهای پدر را ندارد. سیداحمد خمینی به علت فعالیت در شبکههای اجتماعی، بخشی از فضای ذهنی خود و نگاه سیاسی اش را در معرض عموم قرار میدهد و به صورت علنی آنها را بیان میکند. پستهای سیاسی و حاشیه ساز متعددی از گذشته تاکنون از وی منتشر شده که ادامه همین روند و تکرار آنها نیز نشانه آن است که سید حسن خمینی نیز با مواضع پسرش مخالفتی ندارد. زیرا نه سید حسن تاکنون در اینباره موضعی گرفته و نه علایمی از بازاداشتن فرزندش از تندروی سیاسی و خدشه به انقلاب اسلامی دیده شده است.»
سیداحمد: من هدف نیستم؛ پدرم است
لایف استایل یا سبک زندگی سیداحمد خمینی با طلاب دورههای گذشته کمی متفاوت به نظر میرسد. او میخواهد به روز باشد و همین به روز بودن و پیوند آن با مدیا او را در معرض تیرهای نقد قرار میدهد. البته خودش میگوید هدف از تخریبهای او پدرش است. در آخرین روزهای سال گذشته بعد از بازدیدش از یک نمایشگاه هنری و سالگرد پدربزرگش رجا نیوز در مطلبی علیه او نوشت: این آقازاده جوان جز اینکه نوه مرحوم حاج احمد خمینی است، چه فضل و برتری نسبت به سایر همنسلانش دارد؟ نابغه هوشی است؟ اعجوبه حوزوی است؟ دانشمند علمی است؟ جز انتساب به امام راحل عظیمالشأن چه ویژگی دیگری دارد؟ نمیشود "خمینی" بود و "معمولی" زندگی کرد؟ اینکه سبک زندگی اشرافی و لاکچری و میلیونی تازه جوانهای خاندان امام خمینی چرا رنگ و بویی از امام ندارد به کنار. اما یک سوال: از نسل بزرگمردی، چون امام خمینی بودن، باید مسئولیت ما نسبت به انقلاب را بیشتر کند یا سفره مان را عریضتر؟
سیداحمد هم یک روز بعد در یادداشتی اینستاگرامی این گونه مطالب را در راستای تخریب پدرش خواند. او نوشت: چشمتان روز بد نبیند که از عکسهاى همین دو مراسم گروهى به «لاکچرى» بودن من پى بردند و سایت وزین رجا نیوز! بنده را به همین جهت شازده خطاب کرد و گروه ارزشى دیگرى من را که از شما چه پنهان اصلا ادعاى سواد نکردهام به صفت «بى سواد» نواخت؛ و گروههایى هم که موقعیت را مناسب دیدند، هجمه را به امام متوجه کردند. البته من نیت خوانى نمىکنم ولى شما مىتوانید غرض برخى از آنها را به راحتى دریابید. احمد کوچکتر از آن است که هدف باشد، هدف تخریب، شخصیت پدر است. راستش سالهاست که به این تندخویىها عادت دارم و صبورى را از پدر مىآموزم که همیشه میگوید «حرص نخور و به فهم مردم اطمینان داشته باش». یک بار فیلم مونتاژ میکنند و بار دیگر حضور در یک مجلس روضه را بهانه مىکنندو ....
سیداحمد، اما اواخر هفته گذشته بیش از هر زمان دیگری حاشیه ساز شده بود. تصاویر جشن عمامه گذاری نتیجه امام خمینی (ره) در روز نیمه شعبان در حالی که چهرههای شاخص کشور نیز در این مراسم حضور داشتند منتشر شد. منتقدین به خاطر حضور این چهرهها مراسم عمامه گذاری را با تاج گذاری مقایسه میکردند.
عمامه گذاری یا تاج گذاری؟
در سوی مقابل این نقدهای گسترده، عدهای هم هستند که معتقدند مراسم عمامه گذاری سیداحمد خمینی اصلا قابل نقد نیست. صادق زیباکلام در گفت و گو با انصاف نیوز میگوید: ما باید یاد بگیریم که یک حریمی را به عنوان حریم خصوصی افراد قائل شویم. اگر صادق زیباکلام بخواهد برای پسرش مراسم عمامهگذاری باشکوهی بگیرد این حق صادق زیباکلام است. ما نمیتوانیم از این ایراد بگیریم؛ اینکه سید حسن خمینی برای عمامهگذاری پسرش مراسم ویژهای برگزار کند، این به نظر من حق سید حسن خمینی است. ما نمیتوانیم او را وادار کنیم که عمامهگذاری پسرش را در مناطق جنوب تهران برگزار کند، یا کارگر و نقاش و بنا را در آن مراسم دعوت کند و از سلبریتی دعوت نکند. صادق زیباکلام هم اگر میخواست برای پسرش مراسم عمامهگذاری برگزار کند مثل سید حسن خمینی رفتار میکرد و سعی میکرد از چهرههای شاخص کشور برای حضور در مراسم دعوت کند. از اینکه بخواهم یک هزینهای هم بپردازم هیچ ابایی نداشتم. در همین باره فرارو خواست با سیداحمد خمینی نیز گفت و گو کند، اما او حاضر به گفت و گو نشد و یادداشت قبلی خود را بسنده دانست؛ یادداشتی که در آن میگوید: برخى نوشته اند مراسم، لاکچری بوده است. قبلا هم برایتان نوشتم که این یک مسیر تخریبى است که هدفى بزرگتر از من را دنبال میکند.