به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از روزنامه هفت صبح، زمانی که یک جنایتکار تصمیم می‌گیرد فرد مورد نظرش را با خوراندن سم به قتل برساند بدون شک این نوع ارتکاب به جنایت از نوع جنایت‌های با طرح و نقشه قبلی است. متهم نمی‌تواند از زیر بار اتهام سنگین خود شانه خالی کند. دیگر نمی‌خواستم و یکدفعه شد و این حرف‌ها پذیرفتنی نیست و حنای این مجرمان بعد از رو شدن دستشان دیگر رنگی ندارد.
قربانیان این دسته از جنایت‌ها هم تا آخرین لحظه زندگی‌شان در آسودگی به سر می‌برند. نه وحشت از حمله به دلشان راه پیدا می‌کند و نه خشمی به خاطر درگیری سراپایشان را فرا می‌گیرد. در حالی که یک درصد هم احتمال نمی‌دهند در حال سپری کردن آخرین لحظات عمر شیرین خود هستند با خیال راحت شربتی زهرآلود یا غذایی آغشته به سم را می‌خورند، سپس برای همیشه چشمشان بسته می‌شود.
یکی از عجیب‌ترین شگردهای جنایتکارانه در سال‌های اخیر قتل مرد جوان با تزریق سم مار افعی پلنگی بود که به شیوه سریال پوست شیر فردی به مقتول نزدیک شده و سم را با چنان سرعتی به او تزریق کرد که حتی خود مقتول هم متوجه نشد سوزنی زهرآگین به بدنش فرو رفته است. به بهانه نزدیک شدن به موعد محاکمه این جنایتکاران،چند نمونه از پرونده‌هایی را که در آن با خوراندن سم جنایت رقم خورده مرور می‌کنیم.
اردیبهشت‌ماه سال 1403 مرگ مشکوک یک مادر و دختر 13 ساله‌‌اش اعلام شد.تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که این مسمومیت سابقه داشته و پدر خانواده از این حوادث جان سالم به در برده است. پدر خانواده گفت: ما یک خانواده 4 نفره بودیم. پس از این حادثه ناگوار به همراه دختر 19 ساله‌ام به نام پریا زندگی می‌کنم. چند روز قبل از اینکه همسر و دختر 13 ساله‌ام فوت کنند، خانوادگی دچار مسمومیت شدیم و به بیمارستان رفتیم، اما فکر کردیم که این ماجرا به خاطر غذای تن ماهی است که شام خورده بودیم.
این مرد ادامه داد: شب حادثه دوست صمیمی دختر بزرگم به نام الهام خانه ما مهمان بود که با کمک دختر بزرگم غذا را سر میز آوردند، ولی پس از صرف شام دوباره مسموم شدیم و خانوادگی به بیمارستان رفتیم، و متاسفانه 2 نفر از اعضای خانواده‌ام را از دست دادم. متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند علت تامه فوت این مادر و دختر مصرف قرص سیانور بوده و در بازرسی‌ها مقداری سم آرسنیک پیدا کردند که در ادامه مشخص شد شب حادثه الهام اصرار داشته اعضای خانواده دوست صمیمی‌اش زیاد ماست بخورند.
همچنین با اقدامات اطلاعاتی مشخص شد این 2 دوست صمیمی به ناصرخسرو تردد زیادی داشته‌اند. همچنین مقداری سم سیانور از خانه الهام کشف و پس از کسب مجوزهای لازم قضایی این دو دوست صمیمی را به اتهام مشارکت در قتل عمدی بازداشت کردند که الهام در جریان بازجویی‌های اولیه به ارتکاب جنایتی تکان‌دهنده با همدستی دوستش اعتراف کرد.
دختر جوان ماجرای جنایت را این طور توضیح داد: با پریا دوست صمیمی هستم اما به خاطر درس خواندن و آزمون کنکور این اواخر زیاد به خانه‌شان می‌رفتم. در این میان با رویاپردازی‌هایی که داشتیم با یکدیگر تصمیم گرفتیم اعضای خانواده‌اش را با سم به قتل برسانیم و سپس تمام اموال را تصاحب و در نهایت از ایران مهاجرت کنیم. متهم گفت: به خاطر همین به خیابان ناصرخسرو رفتیم و آرسنیک خریدیم اما پس از اینکه سم را به آنها خوراندیم، فایده‌ای نداشت که متوجه شدیم فروشنده آن جنس تقلبی به ما داده است، برای همین دوباره به سمت بازار تهران رفتیم. این بار به صورت غیرمجاز سیانور خریدیم. شب حادثه با شگردهای مختلف و از پیش طراحی شده با کمک پریا آنها را به خانواده‌اش خوراندیم که باعث مرگ مادر و دختر شد اما پدر خانواده جان سالم به در برد.» رسیدگی به این پرونده ادامه دارد.
مرداد سال 89 مردی پس از ترک محل کار خود به خانه‌اش در یکی از محله‌های شهرستان شوشتر بازگشت. چند بار همسر و دوپسر خردسالش را صدا زد ولی آنها پاسخی ندادند. او که به اوضاع مشکوک شده بود به جستجو در اتاق‌های خانه پرداخت که متوجه شد دو فرزندش در یکی از اتاق‌ها بی‌حال افتاده‌اند و به‌سختی نفس می‌کشند. بلافاصله آنها را به کمک یکی از همسایه‌ها به بیمارستان انتقال داد ولی تلاش پزشکان بی‌نتیجه ماند و دو فرزند خردسالش فوت کردند. پس از مرگ این دو کودک، پزشکان نظر دادند که آنها بر اثر مسمومیت به قتل رسیده‌اند.
مسئولان بیمارستان با مشکوک شدن به پدر بچه‌ها، با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفتند و موضوع مرگ آنها را اطلاع دادند. در پی این حادثه ماموران به بیمارستان اعزام شدند و پدر خانواده را برای بررسی موضوع به اداره آگاهی خوزستان منتقل کردند. مرد خانواده در اظهاراتش گفت: فرزندانم را دوست داشتم و نمی‌دانم به چه علتی به قتل رسیده‌اند. از چندی قبل با همسرم اختلاف پیدا کردم، ولی گمان نمی‌برم مرگ کودکانم را وی رقم زده باشد.
با ثبت اظهارات مرد جوان، در مرحله بعد همسر وی دستگیر و به قتل دو کودک خود با خوراندن سم اعتراف کرد. زن متهم به قتل با اعتراف به قتل کودکانش گفت: از چندی قبل اختلاف‌های من و شوهرم آغاز شد و حاضر به ادامه زندگی با او نبودم. چند هفته قبل از حادثه، تصمیم گرفتم ابتدا دو پسرم و بعد خودم را بکشم. مادر سنگدل ادامه داد: روز حادثه در غیاب شوهرم به پسرانم سم خوراندم، پس از دقایقی آنها بد حال شدند و من هم از ترس، خانه را ترک کردم. پس از فرار چند روزه وقتی برای بررسی اوضاع به خانه یکی از اقوام رفتم، دستگیر شدم.
ماجرا به اواخر اردیبهشت سال 98 بازمی‌گردد. وقتی مهران، پیرمرد 62 ساله میلیاردر در کرج ناپدید شد. یکی از بستگان او به پلیس اعلام کرد مهران در گوهردشت کرج زندگی می‌کرده و چند روز است حتی همسایگانش نیز از او بی‌خبر هستند. سرنخ‌ها کارآگاهان را به دختری 27 ساله به‌نام سهیلا رساند که چندی پیش در عقد موقت مهران بوده است؛ او در ابتدا درباره مهران اظهار بی‌خبری کرد و در نهایت به قتل او اعتراف کرد.
او گفت: پس از آشنایی با مهران او پیشنهاد کرد، عقد موقت او شوم که قبول کردم. وقتی متوجه پول‌های زیادی شدم که در حسابش داشت، وسوسه شدم این پول را سرقت کنم و موضوع را به پسری که به او علاقه داشتم، گفتم. تصمیم گرفتیم مهران را بکشیم و پول‌هایش را تصاحب کنیم. برای اجرای نقشه، پسر جوان به‌نام سعید را به مهران معرفی کردم و به دروغ گفتم سعید پزشک است.
آن روز تعدادی قرص متادون و مرگ موش را در مشروب مخلوط کرده و به مهران دادم. بعد از خوردن آن حالش بد شد و خواست او را به بیمارستان ببرم. با سعید تماس گرفتم و او به خانه مهران آمد. بعد از دیدن وضعیت پیرمرد ادعا کرد با یک آمپول حالش خوب می‌شود. مهران هم به تصور اینکه سعید پزشک است اجازه داد به او آمپول تزریق کند. سعید مقداری سم را به‌جای آمپول به مهران تزریق کرد که باعث مرگش شد.
بعد از مرگ پیرمرد، جسدش را داخل صندوق عقب خودرو گذاشته و با سعید به چالوس رفتیم. در آنجا ویلایی را اجاره کرده و شبانه جسد را در حیاط آنجا دفن کردیم. یک میلیارد و 300 میلیون تومان در حساب مهران بود و می‌خواستیم آن را خارج کنیم که ماجرا لو رفت و دستگیر شدیم.
شاید مشهورترین ماجرای قتل با سم به داستان پزشک خوش‌خط تبریزی برسد. همان که صدای شجریان را برای بیمارانش تجویز می‌کرد. بیستم مهرماه 95 همزمان با روز تاسوعای حسینی خبری مبنی بر فوت دو عضو خانواده یکی از پزشکان تبریزی در رسانه‌ها منتشر شد. براساس گفته رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی، این پزشک مدعی شده بود که فردی چند غذای نذری در اختیار آنها قرار داده و اعضای خانواده‌اش با مصرف این غذا مسمومیت پیدا کرده، راهی بیمارستان شده‌اند و در نهایت همسر و مادربزرگ این پزشک فوت می‌شوند.
اگرچه بعدها پزشک تبریزی اعلام کرد فردی که قرار بود غذای نذری بیاورد، نیاورده و او خودش مجبور به تهیه غذا شده است. در آن زمان اعلام شد براساس نظریه پزشکی قانونی علت فوت دو نفر از اعضای خانواده این پزشک مسمومیت با سم «فسفین» بوده و در بررسی غذاها نیز این نوع سم کشف شده است. پدر دکتر صلحی در مورد روز حادثه گفته بود: «آن روز قرار بود پسرم برای ما غذای نذری بیاورد و از قبل یکی از آشنایان به او گفته بود که غذا را می‌فرستد. اما آن فرد غذا را نیاورده بود و علیرضا برای ناهار ما از یک آشپزخانه خانگی غذا خرید و آورد.
من و همسرم و مادر همسرم و پسرکوچکم و عروسم در خانه بودیم و غذا را خوردیم. بعد از اینکه غذا را خوردیم همه ما حال‌مان بد شد. حالت تهوع شدید داشتیم و برای همین اورژانس را خبر کردیم. اما وقتی به بیمارستان رسیدیم، مادر همسرم و عروسم به دلیل وخامت حال‌شان فوت کردند.» بعد از این حادثه دایی متهم به‌عنوان ولی‌دم مادربزرگش از او شکایت کرد اما خانواده متهم توانستند با پرداخت دیه از او رضایت گیرند و مادر متهم هم به‌عنوان ولی‌دم دیگر مادربزرگش اعلام گذشت کرد. با جلب رضایت همه اولیای دم متهم از زندان آزاد شد.
