کلاهبرداری چند میلیاردی حسین رونقی، مجرم امنیتی/ سنجاق سینه شیروخورشیدش هم از خودش نیست!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از همشهری، طبق گزارش روزنامه جوان، یکی از براندازان حامی پهلوی ادعاهایی افشاگرانه را درخصوص سوءاستفاده حسین رونقی، از چهرههای مجازی براندازان و مجرم امنیتی، از کمکهای مالی بیان کرده است. او گفته که حسین رونقی به بهانه کمک به زندانیان سیاسی در ایران، مبلغ 3 میلیارد تومان دریافت و برای مصارف شخصی خود استفاده کرده است.
این فرد با انتشار تصاویر فیشهای واریزی در صفحه اینستاگرامش نوشته «طبق مدارک موجود، حسین رونقی و خانوادهاش طی پروژهای کثیف و دروغین، با سوءاستفاده از اعتماد دیگران و برای کمک به مردم، از طریق حسابهای خانواده و نزدیکانش، حداقل 3 میلیارد تومان پول دریافت کرده است. این مبالغ طی چند ماه به صورت مداوم به حسابشان واریز شده. او حتی کراوات و سنجاق سینه شیروخورشیدش هم از خودش نیست و در مورد اینکه این پولها صرف چه شده، نه تنها پاسخگو نبوده بلکه با آنفالو و بلاک سعی در فرار از حقیقت داره.
اعتصاب غذا با عسل و ارده و پاهای شکسته و ادعاهای خانوادهاش مبنی بر خون بالا آوردن و خطر مرگ هم جز جوکی کثیف و بازی با احساسات مردم، چیز دیگری نبود. درخصوص دروغهای دیگرش، زندانیان سیاسی و همبندانش قبلاً افشاگریهایی کردهاند.»
لازم به ذکر است زمانی که حسین رونقی بازداشت شد، از همان ابتدا و حتی برای سوار شدن در ماشین ضابطین قضایی هم هیاهوی بیهوده کرد. در دوران بازداشت و زندان هم هر روز یک دروغ از سوی خانواده او درباره شکنجه رونقی منتشر میشد و حتی گفتند هر دو پای او در زندان شکسته شده است و بعد همه او را سالم دیدند! گفتند در اعتصاب غذاست و بعدتر مشخص شد حتی صبحانه کاملش را هم در زندان میخورده و عسل و ارده هم داشته و همه این افشاگریها هم از سوی خود براندازان انجام میشد.
از جمله، علی نوری درباره او نوشته بود: «زمانی هم که توسط زندانیهای سیاسی دیگر مدام تر و خشک میشد، مصرف عسل و ارده بخشی از اعتصابش بود!»
فرد افشاکننده سپس طی یک استوری از کمک مالی و اعتماد به رونقی ابراز پشیمانی کرد. همین افشاگری مقدمه مطالب دیگری از این دست علیه حسین رونقی در توئیتر شد و یک کاربر دیگر در توئیتر هم نکاتی را درخصوص کلاهبرداری حسین رونقی به اسم کمک به زندانیان مخالف جمهوری اسلامی بیان کرد.
او در چند توئیت نوشت: «من که نه قبل از بازداشت و نه طی بازداشت ایشون از ماجرای این پولها خبر نداشتم. بیخبر از همه جا به نیابت از شخصی بخش اعظم هزینه بیمارستان ایشون رو درست بعد از آزادیشون پرداخت کردم و البته که بیمارستان بیش از مبلغ پرداختی بنده به ایشون تخفیف داد.
البته که این موضوع رو من زمانی که برگ ترخیص ایشون رو تحویل گرفتم متوجه شدم و بیهیچ صحبتی برگ ترخیص رو تحویل جناب نظری و رسید پول رو هم تحویل جناب پناهی وکیلشون دادم که البته هم جناب نظری هم جناب رونقی با این قضیه به تندی برخورد کردند. تا به امروز هیچ یک از این سه نفر نه به بنده و نه به شخصی که من به نیابت ازشون پول رو واریز کردم این موضوع رو اطلاع ندادن.
البته که بعد از آزادیشون بارها حضوراً هم جناب رونقی رو دیدم و هم جناب نظری رو و بارها هم با هم تماس تلفنی داشتیم. جناب رونقی این مبلغ برای درمان شما پرداخت شده بود به نظرتان وظیفه شخصی و اخلاقی حکم نمیکرد که این موضوع را به بنده اطلاع دهید؟ لطفا توضیح میدید زمانی که همه در تمدید قرارداد اجاره خود ماندهاند چطور در عرض یک سال از نواب به فاطمی و بعد هم به محلهای بالاتر از سعادتآباد نقل مکان کردید و همزمان خودرو و موتورسیکلت خریداری و البته کل وسایل منزل را نیز عوض کردید و اون سه تومنم نگرفتید؟»