متأسفانه ایران در مذاکرات احیای برجام فریب روسیه را خورد. به جای حرکت به سمت کانون توافق، حرکت به سمت کانون اختلافات کلید خورد.
ساعدنیوز: مدتی است که برجام و مذاکرات وین از کانون بحث های روز سیاسی در ایران خارج شده و ما به نوعی دوران فترت گفتمانی و کنشی را در باره احیای برجام تجربه میکنیم. ولی آقای امیرعبداللهیان وزیر محترم امور خارجه کشورمان گفته اند که مذاکرات در قالب تبادل مکتوباتی با طرف آمریکایی از طریق اتحادیه در حال پیگیری است و در نهایت، هدف رسیدن به یک توافق پایدار و خوب است. این در حالی است که بازار از هفته گذشته به شدت دچار تنش شده است و سیگنال های مثبتی از بازار و نهادهای مهم اقتصادی مخابره نمی شود. آیا حضرتعالی به این مسیر خوشبین هستید؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: به نام خدا؛ متأسفانه اتفاقی که باید نمی افتاد، افتاد و برجام و مذاکرات وین تحت الشعاع تجاوز نظامی روسیه به اوکراین قرار گرفت. در این میان، تب و تاب دیپلماتیک موجود از دو ناحیه است. یکی از از ناحیه اتحادیه اروپایی که بر احیای برجام اصرار دارد؛ و یکی نیز از ناحیه دیپلمات های ایرانی و آمریکایی که مواضع کشورشان را بیان می کنند و از اعلام صریح شکست مذاکرات خودداری می کنند.
واقعیت این است که همه چیز بر وفق مراد و منافع روسیه پیش رفت. شاید در طول تاریخ چنین اتفاقی نیفتاده باشد که کشوری مانند ایران با توجه به تجربه های تاریخی خود در روابط اش با روسیه، منابع ملی اش را قربانی منافع کشوری بکند که هرگز در تنگناهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کمکی به آن کشور نکرده باشد بلکه در بسیاری مواقع نیز حتی با دشمنان ایران نیز همراهی کرده باشد! شاهد ما، همراهی روسیه با قطعنامه هایی است که در شورای حکام و شورای امنیت بر علیه ایران تصویب شده است. علاوه بر این حتی در دور زدن تحریم ها هم روسیه هیچ کمکی به جمهوری اسلامی ایران نکرده است.
با این حال، این به معنای پایان دیپلماسی نیست. تلاش های کم ثمری هنوز در جریان است که هدفشان احیای برجام است. تمام تلاش روسیه این بود که مسأله اوکراین در کانون تحولات دیپلماتیک در دنیا قرار بگیرد و مسأله اول غربی ها باشد نه برجام که این اتفاق هم رخ داد. متأسفانه بازگرداندن برجام به کانون تحولات دیپلماتیک ساده نخواهد بود.
توصیه من به دیپلمات های دموکرات آمریکایی و سیاستمداران غیردیپلمات ایرانی آن است که ادامه این روند بلاتکلیفی به نفع هیچ یک از طرفین نیست و می تواند نتایج خطرناکی را به همراه داشته باشد.
ساعدنیوز: به عنوان استاد علوم سیاسی و صاحب نظر در حوزه برجام و با توجه به سابقه دیپلماتیک و پارلمانی تان، به نظر حضرتعالی بهترین خط و مشی برای بازگرداندن برجام به کانون تحولات دیپلماتیک چیست و چه توصیه ای به تیم سیاست خارجی کشورمان دارید؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: من معتقدم زمانی دو طرف آمریکایی و ایرانی چراغ سبز همدیگر را نادیده گرفتند و متأسفانه امروز چراغ قرمز و هشدار همدیگر را نادیده می گیرند و این بسیار خطرناک است. روی سخن من با طرف آمریکایی است. هرچند طرف ایرانی از عدم احیای برجام آسیب جدی خواهد دید ولی افراطی شدن سیر تحولات در پی فترت دیپلماسی در ایران و تندتر شدن موضع گیری ها یک زنگ خطر برای آمریکا است.
امروز حرف هایی که بعضاً در برخی محافل درباره بمب هسته ای و توجیه آن زده می شود بی سابقه است. زمانی تمام محافل سیاسی از مسالمت آمیز بودن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران سخن می گفتند ولی امروز هستند محافلی که سعی در توجیه ساخت بمب اتم دارند و این زمینه های افراطی در حال رشد و قوت گرفتن است. الگویی هم که برای توجیه این موضع مطرح می شود، اوکراین 1994 است که زرادخانه های هسته ای خودش را به روسیه تحویل داد و در نهایت وضعیت به گونه ای شد که نه غربی ها به او کمک کردند و نه روسیه به او ترحم کرد! تبدیل شدن این جریان یا به عبارتی، گفتمان به یک جریان عمده در ایران، بسیار خطرناک است.
البته نتایج قوت گرفتن این جریان بحث دیگری است. ولی خارج شدن تحولات از مدیریت دیپلماتیک در منطقه می تواند یکی از نتایج فاجعه بار آن باشد. منطقه که کانون شرق محسوب می شود. امروز شاهد آن هستیم که طالبان تغییر اقلیم داده است و در افغانستان تحولات خطرناکی در حال رخ دادن است. در سرزمین های اشغالی ما شاهد نظامی شدن رفتارهای اسرائیل هستیم.
بدیهی است که اگر در دیپلماسی بسته شود، و دیپلمات ها از نقطه طلائی توافق دور و دورتر شوند، برگشتن به این نقطه شاید دیگر میسر نباشد. امروز در ایران ما شاهد این هستیم که دیپلمات هایی مسئول احیای برجام شده اند که یک پرونده موفق دیپلماتیک در کارنامه خودشان ندارند و شرایط افراطی را به برجام تحمیل می کنند. کسانی که با روح دیپلماسی بیگانه هستند نمی توانند، ساز و کار دیپلماسی را پیش ببرند. متأسفانه ایران در مذاکرات احیای برجام فریب روسیه را خورد. به جای حرکت به سمت کانون توافق، حرکت به سمت کانون اختلافات کلید خورد.
شش ماه دیگر، در آمریکا انتخابات میان دوره ای کنگره است. طبیعتاً بعد از انتخابات، دست بایدن بسته تر خواهد بود و این شاید دومین ضربه به مذاکرات احیای برجام بعد از جنگ اوکراین خواهد بود. توصیه من به دیپلمات های دموکرات آمریکایی و سیاستمداران غیردیپلمات ایرانی آن است که ادامه این روند بلاتکلیفی به نفع هیچ یک از طرفین نیست و می تواند نتایج خطرناکی را به همراه داشته باشد.