کتاب خوب بخوانیم ؛ معرفی کتاب دارک سمفونی مردگان از عباس معروفی

  پنجشنبه، 08 شهریور 1403 ID  کد خبر 406013
کتاب خوب بخوانیم ؛ معرفی کتاب دارک سمفونی مردگان از عباس معروفی
ساعدنیوز:کتاب سمفونی مردگان نوشته‌ی عباس معروفی یکی از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات معاصر ایران است. این اثر که همواره ستایش شده است و جوایز بسیاری را از آن خود کرده است، داستان زندگی خانواده‌ای را روایت می‌کند که در میانشان غوغایی به پا می‌شود و آتش اختلافات فکری بینشان شعله می‌کشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، این کتاب به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، آلمانی، عربی و ایتالیایی ترجمه شده است. در سال 2001 توانست جایزه بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ را از آن خود کند و در سال 2002 جایزه بنیاد ادبی اشتفان تسوایک را از آن خود کرد.

این کتاب را انتشارات ققنوس منتشر کرده است.

درباره‌ کتاب سمفونی مردگان

«قبل از هرچیز باید گفت که سمفونی مردگان یک شاهکار است». این جمله در نشریه‌ی دی‌ولت سوئیس منتشر شده است و به زیبایی هرچه تمام‌تر سمفونی مردگان را توصیف کرده است. کتابی که هرچند روایتی از درد، اندوه، سختی و بدبختی است، اما زیبا و در نوع خود یک شاهکار است. سمفونی مردگان داستان خانواده‌ای است که در آذربایجان زندگی می‌کنند. در دالان آجیل‌فروش‌ها در بازار حجره‌ای دارند و وضع مالی خانواده خوب است. ما شاهد بخشی از زندگی آن‌ها هستیم. بخشی که در سال‌های پایانی سلطنت رضاشاه رخ می‌دهد و گذار از سنت به سوی مدرنیته را نشان می‌دهد.

در داستان با خانواده اورخانی آشنا می‌شویم که در اردبیل زندگی می‌کنند. پدر خانواده جابر اورخانی نام دارد. او چهار فرزند دارد. یوسف، فرزندی که در زمان حلمه روس‌ها و به تقلید از آنان با چتری از بلندی به پایین می‌پرد و فلج می‌شود. او در تمام طول کتاب مانند تکه گوشتی در بستر افتاده است، توانایی کاری را ندارد و فقط می‌تواند تماشا کند و رنج ببرد. اورهان که فرزند موردعلاقه و عزیزدردانه پدر است؛ چرا که راه پدر را در پیش گرفته است و تفکرات او را دنبال می‌کند. او امید پدرش برای آینده مغازه است.

دو فرزند دیگر دوقلوهایی به نام‌های آیدا و آیدین هستند. آیدا که دختری احساساتی و معصوم است، دوست دارد خواستگاری در خانه‌شان را بزند و او را خوشبخت کند. آیدین نیز پسری پر شروشور است که به دنبال پیشرفت است. دوست دارد کتاب بخواند، شعر بگوید و راه پدر را ادامه ندهد. او را شاید بتوان نمادی از جوانان و نسل روشنفکری دانست که در میان عقاید و باورهای قدیمی و سنت‌های گذشته گیر افتاده‌اند. اگر در این خانواده اورهان فرزند عزیزکرده پدر است، در عوض آیدین فرزند عزیز مادر است و مادرش او را بیش از بقیه دوست دارد.

در کتاب سمفونی مردگان با داستان خانواده اورخانی همراه می‌شویم و سختی‌ها و بدبختی‌هایی را مرور می‌کنیم که در زندگی برایشان رخ می‌دهد. پدر که از شعر گفتن و کتاب خواندن فرزندش بسیار می‌ترسد و نماد و فتنه‌های شیطان را در کتاب‌های پسرش می‌بیند، فشار را بر روی او بیشتر می‌کند؛ کتاب‌هایش را می‌سوزاند و به دنبالش، آیدین از خانه می‌رود. از سوی دیگر، اورهان که محبت پدر را دارد، در دل به آیدین و عشقی که از مادر دریافت می‌کند، حسادت می‌ورزد. آیدا که بر خلاف خواست پدر با مردی ثروتمند ازدواج می‌کند، در زندگی‌اش گرفتار مشکلات زیادی می‌شود و روی خوشی را نمی‌بیند....

در این کتاب هرکسی را می‌توان نمادی از جامعه دانست. اورهان نمادی از نسل جدیدی که هنوز قدیمی می‌اندیشند. آیدا نمادی از احساساتی که همیشه سرکوب شده‌اند و آیدین نمادی از نسل روشنفکران. عباس معروفی در این کتاب به موضوعات بسیاری پرداخته است: برادرکشی و حسادت که از همان ابتدای داستان و شروع متن با آوردن بخشی از داستان هابیل و قابیل از کتاب قرآن مشخص است. تاثیر مذهب، تفکرات سنتی و گذار از سوی سنت به مدرنیته، عشق، فروپاشی خانواده و... از جمله مسائل و موضوعاتی است که در این کتاب آمده و ذهن مخاطبان را به خود درگیر می‌کند.

کتاب صوتی سمفونی مردگان نیز با صدای حسین پاکدل منتشر شده است.

نظرات درباره کتاب سمفونی مردگان

سیمین بهبهانی، شاعر مشهور ایرانی در شماره هفدهم نشریه کلک که در مرداد سال 1370 منتشر شد، نقدی طولانی بر این کتاب نوشت. در ادامه بخش‌هایی از نوشته‌ی او و نظراتش را درباره کتاب سمفونی مردگان می‌خوانیم:

«...ریخت و ساختار سمفونی مردگان بسیار جالب توجه است.... رمان سمفونی مردگان با همین ظرافت و دقت در ساختار، پیش‌بینی و تدوین شده است و طی چهار موومان بیان می‌شود که به تناسب نام داستان که «سمفونی»ست یادآور حرکت جمعی و حساب‌شده‌ی هردسته از نوازندگان یک سمفونی است. »

فرشته نوبخت، نویسنده معاصر ایرانی، در یادداشتی درباره این اثر این‌طور نوشته است: «این رمان، امروز، جزء آثار کلاسیک ادبیاتِ فارسی قلمداد می‌شود و کم‌تر کسی ممکن است آن را نخوانده، یا دست‌کم مواجهه‌ای با آن نداشته باشد. شهرت این رمان تا جایی است که غالباً عباس معروفی را با «سمفونی مردگان» می‌شناسند. اما چرا این رمان تا این اندازه موفق شد در بین فارسی‌زبانان جای خود را باز کند؟ در «سمفونی مردگان» و تقریبا تمامی آثاری که به این مرتبه از جایگاه در حافظه‌ ما (و هر ملّتی) رسیده‌اند، می‌توانیم چنین ویژگی را سراغ بگیریم. عباس معروفی بعد از این رمان، باز هم می‌نویسد. «سالِ بلوا» (1371)، «پیکر فرهاد» (1381)، «فریدون سه پسر داشت» (1382) و … اما حافظه‌ ما مدام به این اثر باز می‌گردد به این علت که این اثر می‌تواند با محتوای خاطره‌های جمعی مخاطب رابطه برقرار کند و همراه با زمان جلو بیاید و مدام تجربه‌هایی تازه بیافریند».

چرا باید کتاب سمفونی مردگان را بخوانیم؟

کتاب سمفونی مردگان یکی از آثار داستانی مهم در ادبیات معاصر ایران است. سبک نویسنده برای پرداختن به این داستان سبکی عجیب به نام جریان سیال ذهن است که پیش‌تر در کتاب خشم و هیاهو نوشته ویلیام فاکنر دیده بودیم. روایت داستانی در جریان سیال ذهن با پرش‌های زمانی پی‌درپی همراه است و به دلیل اینکه در آن ذهنیات انسان‌ها و شخصیت‌های داستان بازتاب دارد، گاه حالتی شاعرانه به خود می‌گیرد. در این کتاب با چهار موومان مواجه می‌شویم. موومان و سمفونی از اصطلاحات موسیقی هستند و معروفی به درستی و بجا برای بیان موسیقی اندوهناک زندگی خانواده اورخانی، از این اصطلاحات کمک گرفته است.

از سوی دیگر نویسنده در این کتاب به بیان وضعیت اجتماعی و زندگی مردم در سال‌های 1310 تا 1330 هجری شمسی پرداخته است. بنابراین می‌تواند گزینه خوبی برای کسانی باشد که دوست دارند با زندگی مردم در این دوره آشنایی بهتری پیدا کنند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

سمفونی مردگان اثری جذاب برای تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی معاصر است. همچنین این کتاب را به کسانی پیشنهاد می‌کنیم که به مطالعه آثار شاخص ادبیات معاصر ایران علاقه‌مند هستند.

درباره عباس معروفی

عباس معروفی، 27 اردیبهشت 1336 در تهران متولد شد. در دوران مدرسه شاگرد خوب و موفقی بود. از همان دوران کودکی هم به نوشتن علاقه‌مند شده بود. گاهی با تغییر دادن نام‌ها و برخی جزئیات در داستان‌های نویسندگان بزرگ، تلاش می‌کرد تا داستان جدیدی بسازد. در دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب کرد اما به دلیل علاقه‌ای که به نوشتن داشت، مسیرش را تغییر داد و در دانشگاه به سراغ ادبیات دراماتیک رفت. سال 1355 در مسابقه داستان‌نویسی کیهان جوانان شرکت کرد و موفق شد تا مقام اول را به دست بیاورد. بعد از آن، داستان‌هایش را در نشریات مختلف منتشر می‌کرد.

در سال 1359 تغییری در زندگی او به وجود آمد و این تغییر به لطف آشنایی او با محمدعلی سپانلو رخ داد. او در کانون نویسندگان ایران عضو شد و با نویسندگان دیگری مانند هوشنگ گلشیری، باقر پرهام، محمد محمدعلی، محمد مختاری و احمد شاملو آشنا شد. در همان دوران نیز سردبیری نشریه آهنگ، تاسیس نشریه ادبی گردون، راه‌اندازی جایزه قلم زرین گردون و تاسیس انتشارات گردون را بر عهده گرفت. نشریه گردون که در سال 1369 منتشر شد، محلی برای انتشار آثار و فعالیت جمع ادیبان آن دوران مانند احمد شاملو، محمدعلی سپانلو، سیمین دانشور، سیمین بهبهانی، هوشنگ گلشیری، نصرت رحمانی، حمید مصدق، پرویز کلانتری، محمد مختاری و پری صابری بود.

عباس معروفی پس از توقیف نشریه ادبی گردون در سال 1374 و به دلیل فشارهای سیاسی بسیاری که بر او وارد می‌شد از کشور خارج شد و به آلمان مهاجرت کرد. او در آلمان فراز و نشیب‌های بسیاری که از سر گذراند. بالاخره در خیابان کانت، کتابفروشی راه انداخت و آن را به احترام صادق هدایت، کتابفروشی هدایت نام نهاد. او در این کتابفروشی علاوه بر فروش کتاب، کلاس‌های داستان‌نویسی هم برگزار می‌کند. معروفی همچنین فعالیت نشریه و انتشارات را دوباره از سر گرفت و آثار نویسندگان بسیاری را منتشر کرد.

از عباس معروفی مجموعه داستان، رمان و نمایشنامه‌های بسیاری منتشر شده است. هرکدام از کتاب‌ها، به نوعی قدرت قلم او را به رخ کشیده است و درک او را از تاریخ ایران و همچنین توانایی او را در قصه‌گویی نشان می‌دهد. از میان کتاب‌های او می‌توان به سال بلوا، فریدون سه پسر داشت، پیکر فرهاد، دریاروندگان جزیره آبی‌تر (مجموعه داستان) و نمایشنامه‌های دلی‌بای و آهو، ورگ و آونگ خاطره‌های ما اشاره کرد. او در حال حاضر در آلمان زندگی می‌کند و با بیماری سرطان مبارزه می‌کند.

بخشی از کتاب سمفونی مردگان

گفتم: «اورهان نه. آقا داداش.» و یکی خواباندم بیخ گوشش. پاپاخ از سرش افتاد. پاپاخ کهنه پدر وادارم می‌کند که عاطفه‌ام را حفظ کنم. گاه می‌خواهم بخوابانم زیر گوشش یا به نرده‌های ایوان بالا زنجیرش کنم. امّا صورت خندانش زیر آن پاپاخ رنگ و رو رفته مانعم می‌شود. چه می‌شود کرد؟ مادر گفت: «تو عاطفه نداری.» گفتم: «دارم.» و دارم. تو هم اگر بودی، مادر، جانت به لب می‌رسید. پا در خانه‌ای نمی‌گذاشتی که آب حوضش سبز شده، سیخ‌های کاج کف حیاط را پوشانده، سرما پشت پنجره‌های خاک گرفته اتاق‌ها مانده و اجاق‌های مطبخ زیر خرت و پرت‌ها پیدا نیست. بچه گربه‌ای که در ناودان آن سر حیاط همراه یخ کش آمده، دو ماه است که مدام دارد کش می‌آید. دیگر حالش نیست که بگویی یکی بیاید بیندازدش پایین. هیچ‌کس حال روشن کردن بخاری‌ها را ندارد. آجرهای هفت و هشت بالای دیوارها یکی یکی می‌افتند، انگار که ساختمان سرما خورده باشد. کسی جارو نمی‌زند، مهمان نمی‌آید. لاله‌های مردنگی سردر خانه شکسته‌اند. اتاق‌ها بی‌اثاثیه بزرگ جلوه می‌کنند و انعکاس صدای پای آدم بر مغز چکش می‌زند. صدای نفس لمبر می‌خورد. حتی دیگر جرئت سرفه کردن هم نداری، انگار در مغز خودت می‌پیچد و می‌پیچاندت. فقط از آن همه هیاهو و همهمه، کلاغ‌های کاج مانده‌اند که چاق‌تر و پیرتر روی شاخه‌ها جابجا می‌شوند و با صدای دریده‌شان می‌گویند: «برف. برف.»

به درخت‌های خشک پیاده‌رو خیره شد: برف شاخه‌ها را خم کرده بود و در بارش بعد حتمآ می‌شکستشان. آدم‌ها هم مثل درخت‌ها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانه‌های آدم وجود داشت و سنگینی‌اش تا بهار دیگر حس می‌شد. بدیش این بود که آدم‌ها فقط یک بار می‌مردند. و همین یک بار چه فاجعه دردناکی بود.

معرفی نویسنده عباس معروفی ایرانی | تولد 1336

عباس معروفی، 27 اردیبهشت 1336 در بازارچه‌ی نایب السلطنه تهران، به دنیا آمد. کلاس اول دبستان بود که پدر و مادرش به خانه‌ی جدید رفتند و او را در زادگاهش جا گذاشتند تا مادربزرگش تنها نباشد. تا کلاس پنجم دبستان، شاگرد اول بود. بنا به توصیه‌ی مدیر مدرسه به پدرش، کلاس پنجم و ششم را با هم امتحان داد. تمام دوران دبیرستان را شبانه خواند و روزها در یکی از مغازه‌های پدر کار می‌کرد. او در دبیرستان در رشته ریاضی تحصیل کرد اما در دانشگاه به سراغ ادبیات دراماتیک رفت. از همان دوران کودکی به نوشتن علاقه‌مند بود. آن روزها با تغییر دادن برخی نام‌ها و جزئیات آثار نویسندگان بزرگ، مانند چخوف، سعی در آفریدن چیزی داشت. اما در سال 1355 با شرکت در مسابقه داستان‌نویسی کیهان جوانان، مقام اول را به دست آورد. از آن روز، شروع به منتشر کردن داستان‌هایش در نشریات و مطبوعات مختلف کرد.

2 دیدگاه
برچسب ها: کتاب رمان

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
مازیار لرستانی: من خودم گیج ام توی مسیر یابی ولی مجبورم در اسنپ کار کنم! می‌گفتند شناسنامه بیار بعد که شناسنامه آمد گفتند ریش ات کامل نیست! (213 نظر) همزاد نرگس محمدی، با شباهت صد در صدی پیدا شد+عکس/یکی از یکی معروف تر و هنرمندتر (185 نظر) مهراوه شریفی نیا: خودم رو پذیرفتم با نقایصم، صورت استخونی ندارم لپ دارم همه ام بچگی می کشیدن دماغ زیبایی ندارم بزرگ هم نیست بخوام عمل کنم خوشحال میشدم اگر سربالاتر بود+ویدئو (120 نظر) بهاره رهنما: به من میگید پیرزن ناراحت نمیشم چون من پیرزن جذابی هستم/ هر چی پیرتر هم بشم دوست داشتنی تر میشم+ویدئو (119 نظر) قباد ایرانی یا قباد ترکیه‌ای؛ نگاهی به استایل و چهره اسماعیل حاجی اوغلو بازیگر نقش شهاب حسینی در سریال شهرزاد+عکس/ بنظرتون کدوم یکی خوشتیپ‌ترن؟ (115 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنا با طراحی توالت در سقف حمام حماسه آفرید / هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (101 نظر) علی دایی: من پنت هاوس ندارم یه خونه 418 متری دارم؛ اگر می‌خواستم جور دیگری زندگی کنم 20 برج 20 طبقه داشتم+ویدیو (94 نظر) حدیث فولادوند بازیگر نقش فوزیه: من خیلی شبیه فوزیه هستم همین باعث شد گریم سنگینی نداشته باشم/ رسیدن به نقش خیلی مشکل بود (84 نظر) رهبر معظم انقلاب:هم پدرم، هم مادرم و هم خود من می‌خواستم طلبه بشم؛ از کلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگی را در داخل مدرسه شروع کردم (77 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز میوه فروش تهرانی با نوشته جالب در مغازه حماسه آفرین شد/ نمونه واقعی یک فرشته زمینی+عکس (75 نظر) ستاره سادات قطبی؛ 27 سال داشتم که با شهرام شکیبا آشنا شدم، به پسر شهرام گفتم علی ،من مامانت نیستم،اما همه جوره هواتو دارم، تمام سعیمو میکنم تا راضی باشی (74 نظر) دارا حیایی: به پول امین حیایی احتیاجی ندارم؛خونه 50متری خودمو به خونه 300متری بابام ترجیح میدم؛ کمک خانواده خیانته، فردا همسرم چه فکری در مورد من میکنه+ ویدئو (69 نظر) مهران مدیری: رفته بودم مراسم ختم برگشتم دیدم یه خانوم زده به ماشین من داره گریه میکنه خواستم جنتلمن باشم گفتم اشکالی نداره اما بعدش که رفت نشستم گریه کردم🤣+ویدیو (67 نظر) نعیمه نظام دوست: کورتن مصرف کردم پناه بردم به غذا در حال حاضر نعیمه نظام دوست هستم یک چاق بی پول! فکر میکردم پف کردم نگو چاق شدم😂 (67 نظر) مهران مدیری: دختر که هیچ، گربه هم به هنرمند نمی دهم! شهرزاد رو میخوام ترشی بندازم پسرمو هم زن نمیدم +فیلم (57 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
درخواست تصویب قانون برای حجاب خانم‌های بلاگر
فال ابجد روزانه جمعه 25 آبان 1403
کامل ترین تعبیر خواب سگ و معنای انواع مختلف خواب این حیوان / تعبیر دیدن سگ در خواب از نظر حضرت یوسف و ابن سیرین
آیا می دانستید مردم در جوکرتایم به صورت وحشیانه ای به گریه افتادند؟ لبخندی که به قیمت ریخته شدن خون مردم شهر تمام شد!
روایت شیرین رهبر معظم انقلاب از نقش دخترشان در بهبود یافتن دست ایشان بعد از ماجرای ترور: خدا فرزند دختری به ما داد که به من خیلی اُنس داشت و...
سایت رهگیری مرسولات پستی؛ روش های پیگیری مرسوله پستی از طریق کد رهگیری
فال قهوه با نشان روز جمعه 25 آبان ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز جمعه 25 آبان 1403 + فیلم
مراحل مهم آماده کردن خودرو برای سفر / اگر قصد سفر داری حتما این 6 تا نکته رو چک کن تا وسط جاده نمونید
در جواب کم سعادتیم چی بگیم؟ / 36 جمله مناسب در پاسخ به "کم سعادتیم"
داستان های هزار و یک شب / شب هشتم : شاهزاده جادوشده و ماهیان (بخش دوم)
گرشا رضایی: همه خوانندگان ایرانی به لطف کامپیوتر خواننده شدند!/ نگرانی گرشا رضایی از پیشرفت هوش مصنوعی و انقراض خوانندگان انسانی!
لیلا بلوکات: در ابتدا قرار شد جوانی های زلیخا را من بازی کنم و خانم آهو خردمند نقش پیری زلیخا را بازی کند!
حادثه برای 50 نفر در تصادف زنجیره‌ای قم به اصفهان
خانه‌داری حرفه‌ای؛ برای برق انداختن لیوان چه کار کنیم ؟/ از بین بردن لکه چای از روی فنجان با این ترفندهای ساده و سه سوته
منتخب روز   
وقوع زمین‌لرزه‌ 4.3 چند شهر خراسان رضوی را لرزاند انگشتر رهبر معظم انقلاب برای روز خواستگاری +ویدیو/ انگشتری که عشق را جاودانه می‌کند کشف جسد مرد میاندوآبی در زرینه‌ رود / او 14 روز گم شده بود! اتهام آدم‌ربایی برای زنی که می‌خواست شوهرش را سورپرایز کند! قرار شرم آور سیامک برای رسوایی دختر 22 ساله / اعتراف سیاه در کلانتری 4 کشته و 14 مجروح در واژگونی اتوبوس زائران حسینی در مسیر قروه به زنجان با 45 سرنشین قتل ناموسی دختر با شلیک گلوله در جنوب تهران توسط پدرش / از دامادم حرفی شنیدم که خونم را به جوش آورد پشیمان نیستم سگ هار جان کودک 9 ساله را در خوزستان گرفت/بیشتر مراقب کودکان باشید ننه لیلا، مادر جیب‌برهای ایران بود | جزئیات گفت و گو با دختر جیب‌بری که مدعی است نزد حرفه‌ای ترین جیب‌بر ایران آموزش دیده است! مردی سر همسرش را با کلنگ شکافت/ «10 روز بود به خاطر اختلاف خانوادگی با من روابط عاطفی نداشت» قتل دختر 19 ساله در باشگاه زیر زمینی بوکس/پسر رزمی کار از قصاص نجات یافت جزئیات دقیق پرونده قتل دوست صمیمی بر سر معامله / اولیای دم چرا بعد از 7 سال قاتل را بخشیدند؟