ماجرای باقلوای یزدی دستپخت مادربزرگ رهبر معظم انقلاب
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، کمتر کسی است که بداند جد مادری رهبرمعظم انقلاب اسلامی متولد یزد می باشد. یعنی علاوه بر اینکه ایشان را به مشهدی بودن و ترک بودن می شناسند، یزدیها نیز این افتخار را دارند تا با آوردن نام بانو خدیجه قناد نصرآبادی یزدی معظم له را متعلق به یزد یعنی دیار دارالعباده و معروف به حسینیه ایران بدانند.
بانو خدیجه قناد نصرآبادی کیست و نصرآباد یزد کجاست؟
نصرآباد پیشکوه یکی از روستاهای تابعهی شهرستان تفت در استان یزد است که در فاصلهی 60 کیلومتری شهر یزد قرار دارد. این روستا که پیشینهی آن به پیش از اسلام میرسد، دارای آب و هوای ییلاقی و آثار تاریخی و طبیعی فراوان است. در صفحهی 694 جلد سوم جامع مفیدی، چنین آمده است:
«نصرآباد چنان دهی است که عذوبت آبش خاصیت چشمهی حیات ظاهر میگرداند و لطافت هوایش چون نسیم خُلد روحی تازه بر قالب پژمرده میرساند». جهت آشنایی بیشتر با تاریخ، فرهنگ و مشاهیر نصرآباد به کتاب سیمای نصرآباد تألیف نگارندهی این مقاله رجوع شود.
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، از طرف پدر تبریزی و ازطرف مادری هم نجف آبادی هستند. با این حساب اصفهانی به شمار میروند. اما شاید کمتر کسی بداند که معظم له بنا بر تعریفی یزدی هستند.
گفتنی است مقام معظم رهبری در جریان سفر به استان دارالعبادهی یزد، که در دی ماه 1386ش. انجام شد، در جمع نخبگان استان یزد، در محل مسجد حظیره، در پاسخ به پرسش مجری برنامه (دکتر غلامرضا محمدی) موضوع نصرآبادی بودن جده ی مادری خویش را با این عبارت کوتاه تائید فرمودند: «من طعم شیرین باقلوای یزدی را نخستین بار توسط مادربزرگ یزدیام چشیدم».
پدر رهبر انقلاب:
پدر رهبر انقلاب، حجتالاسلام سیدجواد حسینی خامنهای از علمای روزگار خود بودند که در سال 1313ق. برابر با 1274ش. در نجف اشرف متولد شد. سید جواد سه ساله بود که با خانواده به تبریز مهاجرت کرد. وی در 12 سالگی (1325ق.) از نعمت پدر محروم شد و در سن 23 سالگی (1336ق.) راهی مشهد مقدس گردید تا تحصیل علوم دینی را ادامه دهد. نامبرده مصادف با آغاز سلطنت رضا شاه پهلوی در سال 1345ق. به نجف اشرف عزیمت نمود و پس از شش سال به مشهد بازگشت.
رهبر معظم انقلاب پدر خود را این گونه توصیف کردهاند: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشهگیر. زندگی ما به سختی میگذشت. من یادم هست برخی شبها اتفاق میافتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد وآن شام هم نان و کشمش بود».
حجتالاسلام سیدجواد خامنهای، پس از فوت همسر اولش که سه دختر به نام (علویه، بتول، فاطمه سلطان) از او به یادگار داشت، در سال 1353ق. با خدیجه میردامادی ازدواج نمود. وی در تاریخ 14 تیرماه 1365ش. در سن 93 سالگی بدرود حیات گفت و در توحید خانه (رواق پشت سر مرقد امام رضا(ع)، رخ در نقاب خاک کشید.
مادر رهبر انقلاب:
« بانو خدیجهی میردامادی،تنها فرزند آیتالله سیدهاشم نجف آبادی میردامادی از همسر نخست بود. وی در شانزدهم اردیبهشت ماه 1293ش. در نجف اشرف دیده به دنیا آمد. مادر خدیجه، بیبی سکینهی [قناد نصرآبادی] زود از دنیا رفت و این کودک در فقدان محبت مادر، از چشمهی مهر مادر بزرگ [پدری] خود بیبی، [مادر حاج سید هاشم] سیراب شد.» (شرح اسم، ص 24)
بیخدیجه میردامادی که نام مادر بزرگ نصرآبادی خود را به ارث برده، حدود 15 سال از محضر پدر کسب فیض نمود. او که با زبان عربی، فارسی و ترکی آشنایی داشت، از معلومات پدر در زمینهی علوم قرآنی و تاریخ اسلام، بهره مند شد. این بانوی شجاع که حافظ قرآن و دیوان حافظ نیز بود. در 20 سالگی با حجتالاسلام سیدجواد خامنهایی ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و یک دختر به نامهای: سیدرضا، سیدمحمد، سیدعلی، سیدهادی و بدرالسادات معروف به بیبی رباب شد.
وی به تاریخ 22 آذرماه 1368ش. برابر با 15 جمادی الاول 1410ق. در 75 سالگی، بر اثر ایست قلبی وفات نمود و پیکرش در رواق پشت سر مرقد امام رضا(ع) در کنار همسرش به خاک سپرده شد.
پدر بزرگ رهبر انقلاب:
«در منابع، نام و شهرت او، حاج سید هاشم میردامادی، حاج سید هاشم نجف آبادی و سید هاشم حسینی میردامادی یاد شده است. وی در 1303ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. سید هاشم دو ساله بود که پدرش را از دست داد و با سرپرستی مادرش بزرگ شد. وی تحصیلات خود را با آموزش علوم دینی آغاز کرد. پس از گذراندن مقدمات و دورهی سطح، نزد آیات عظام: آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و محمدحسین نائینی، دانش آموخت و به درجهی اجتهاد رسید .... وی در نجف اشرف با بیبی سکینه [قناد نصرآبادی] ازدواج کرد و چندی بعد به مشهد مقدس آمد و با اقامت در این شهر، به ارشاد مردم و تفسیر قرآن و تألیف روی آورد». (شرح اسم، صص 13 -12)
تألیفات متعددی ازجمله: «رسالهای در رجعت»، «ترجمه کتاب سیفالامه» مرحوم نراقی، «شرح حال علما»، «خلاصه البیان فیتفسیر القرآن» تفسیر فارسی قرآن که دو جلد آن به طبع رسیده، «برخی از تقریرات درس مرحوم نائینی» و «جزواتی در علم اخلاق.» دارند.
وی در ازدواج دوم، با دختر ملاعبدالله واعظ تبریزی ازدواج کرد و از همسر دوم صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. او در 77 سالگی، در تاریخ 22 آذر 1339ش. برابر با 23 جمادی الثانی 1380ق. به علت بیماری قلبی فوت کرد و در جوار امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
مادر بزرگ رهبر انقلاب:
جدهی مادری رهبر انقلاب، بیبی خدیجه دختر آیتالله میرزا محمدابراهیم نصرآبادی و رقیه خانم است که 25 تیرماه 1252ش. برابر با 21 جمادی الاول 1290ق. در نصرآباد دیده به جهان گشوده و در سن 81 سالگی به تاریخ 1374ق. برابر با 1333ش. دار فانی را وداع کرده و آرامگاهش در جنب بقعهی شیخ عزالدین داوود نصرآباد است.
او که در چهار سالگی از نعمت پدر محروم شده بود، در چهاردهم بهمن 1260ش. برابر با 15 ربیع الثانی 1299ق.در حالیکه هشت سال بیشتر نداشت، با سید زینالعابدین قناد نصرآبادیمعروف به حاجی سیدمیرزا، فرزند سیدعلی ازدواج کرد. خطبهی عقد این زوج را ملاحسین نصرآبادی انشاء کرده و در محضر شیخ جعفر ثبت شده است.
این زوج خوشبخت، که بر اساس شواهد و قرائن، مدتی از عمر خویش را در جوار آستان مقدس امیرالمومنین(ع) سپری کردهاند، صاحب چهار پسر و چهار دختر به نامهای سیدحسین، سیدمحمود، سیدحبیب، سیدعلی، بیبی زهرا، بیبی مروارید،بیبی سکینهو بیبی قمر، بودندهاند.
بیبی سکینه قناد نصرآبادیفرزند سید زینالعابدین و خدیجه، همسر اول آیتالله سید هاشم میردامادی نجف آبادی است. وی در زمانی که با خانوادهی خود، مقیم نجف اشرف بود، با این عالم دینی ازدواج کرده است. این زوج خوشبخت صاحب دختری به نام خدیجهی میردامادی (مادر حضرت آیتالله سیدعلی خامنهایی) شدند. چندی بعد (قبل از 1314ش.) به مشهد مقدس مهاجرت نمودند ولی بیبی سکینه که احتمالاً تا سال 1317ش. زنده بوده است، در جوانی بدرود حیات گفت و پیکرش در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
بر اساس دو سنگ قبری که در سمت راست و چپ درب ورودی بقعهی شیخ عزالدین داوود نصرآباد پیشکوه قرار دارد، سید زینالعابدین در سال 1367ق. برابر با 6 فروردین 1326ش. در سن 96 سالگی و خدیجه خانم هفت سال بعد، در سال 1374ق. برابر با 1333ش. در سن 81 سالگی دار فانی را وداع کرده است.
لازم به ذکر است حضرت آیت الله خامنه ای در سال 1386 در طی سفری که به یزد کرده بودند به دهستان شهید پرور نصرآباد پیشکوه قدم گذاشته و بر سر تربت مادربزگ یزدیشان فاتحه ای خواندند.