دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

ورزش /

ماجرای باورنکردنی ورزشکار ایرانی از رانندگی در تاکسی اینترنتی تا مدال طلای بازی های آسیایی 

چهارشنبه، 03 آبان 1402
کد خبر: 360132
ساعدنیوز: حسین رسولی میگوید ما در تاکسی اینترنتی کار کردیم و قهرمان بازی‌های آسیایی شدیم اما یک تیم 50 نفره بدون اینکه هیچ مدالی کسب کند مجوز میلیاردی واردات خودرو گرفت، این چه عدالتی است؟

به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی ساعدنیوز به نقل از ورزش سه، حسین رسولی یکی از ورزشکاران اعزامی ایران به بازی‌های آسیایی هانگژو بود که به همراه احسان حدادی در رشته پرتاب دیسک شرکت کرد و موفق شد بالاتر از حدادی مدال طلای این رشته را کسب کند و به پدیده رشته پرتاب دیسک تبدیل شود؛ آن هم در شرایطی که با خداحافظی احسان حدادی، این رشته نیاز به ظهور یک ستاره جوان داشت تا امیدهای ایران برای مدال‌آوری در این رشته حفظ شود.

اما پس از گذشت حدود 15 روز از پایان مسابقات آسیایی، گفتگویی از حسین رسولی منتشر شد که این قهرمان ایرانی در آن از عدم حمایت مسئولان صحبت کرده و گفت پیش از اعزام به مسابقات برای کسب درآمد با تاکسی اینترنتی مشغول به کار بود اما با این شرایط هم هیچکس برای تامین امکانات و شرایط لازم برای او وارد عمل نشد.

این اتفاق عجیب و کم سابقه بهانه‌ای شد تا گفتگویی با حسین رسولی داشته باشیم و با او در خصوص کیفیت مسابقات آسیایی هانگژو و همچنین شرایطی که او پیش از مسابقات داشت، صحبت کنیم.

گفتگو با قهرمان پرتاب دیسک ایران را در ادامه می‌خوانید:

درباره سطح و کیفیت مسابقات آسیایی صحبت کن.

امسال نسبت به سال‌های گذشته سطح پرتاب دیسک بالا بود و 5-6 ورزشکار بیش از 60 متر پرتاب کردند. مسابقه خیلی خوبی بود و باعث افتخارم هم بود که با آقای حدادی در این مسابقه شرکت کردم و خیلی خوشحالم که طلا و نقره برای ایران شد و خوشرنگ‌ترین مدال را خودم برای ایران آوردم و برای مملکتم پرچم‌داری کردم.

قبل از مسابقات فکر می‌کردی که مدال طلا را بگیری؟

من هر شب به این موضوع فکر می‌کردم که چطور روی سکو بروم. با توجه به رکوردهایی که در تمرین‌ها و مسابقات داخلی داشتم، مطمئن بودم که حتما مدال می‌گیرم ولی روی رنگ مدال مطمئن نبودم، چون مسابقه پر از اتفاق است.

حضور آقای حدادی فشار و استرسی به تو وارد نمی‌کرد؟

نه، من از این بابت نگران نبودم و حتی حضور ایشان انگیزه هم می‌داد. ایشان کار خودشان را می‌کردند و من هم کار خودم را می‌کردم. اگر ایشان هم طلا می‌گرفتند و من نقره، چندان فرقی نمی‌کرد و مهم این بود که طلا را برای ایران بیاوریم.

قبل از مسابقات دچار مصدومیت هم شده بودی. این موضوع چقدر روی کارت تاثیر داشت؟

بعد از مسابقات قهرمانی کشور از ناحیه سینه آسیب دیدم و نمی‌توانستم پرتاب کنم و درد زیادی داشتم. از طرفی نمی‌توانستم درمان کنم، چون در آن صورت باید وزنه‌های سبک‌تر و تعداد بالاتر می‌زدم اما در این شرایط از سرعت بدنم کاسته می‌شد و نمی‌توانستم خوب پرتاب کنم. به همین دلیل درمان نکردم و تا روز مسابقه هم نمی‌توانستم پرتاب کنم. گفتم اگر قرار است آسیب‌دیدگی پیش بیاید یا تشدید شود، در روز مسابقه شود و در این 20 روز پرتاب نکنم. این موضوع کمی نگرانم می‌کرد که شاید از لحاظ تکنیکی به هم بریزم و همینطور هم شد ولی بدنم خوب بود.

روز مسابقه تحت تاثیر مصدومیت قرار نگرفتی؟

سر مسابقه خیلی اذیت شدم. پرتاب دوم آزمایشی به بعد، دردم خیلی شدید شد و تحمل آن واقعا سخت بود. اگر آسیب نمی‌دیدم، مطمئن بودم که پرتاب بهتری می‌کردم. در پرتاب پنجم و ششم، اصلا نمی‌توانستم پرتاب کنم و به قدری درد داشتم که حتی نمی‌توانستم دیسک را در دستم بگیرم و انگشت‌هایم بی حس شده بود اما با این حال پرتاب ششم را کردم که دردش باعث شد چشم‌هایم سیاه شود و دیگر جایی را نبینم. کمی وسط دایره را نگاه کردم و خم شدم و بعد بیرون آمدم.

بعد از مسابقه شرایطت چطور شد؟

بعد از مسابقه که به هتل رفتم، دستم دیگر بالا نمی‌آمد و سر مسابقه هم بی حسی باعث شده بود که نتوانم تکانش بدهم. دردم خیلی زیاد بود و شب تا صبح از درد بیدار بودم. تا ده روز کمی درد داشتم اما الان دیگر درد ندارم و منتظرم اردوها شروع شود و تمریناتم را شروع کنم.

این مصدومیت باعث نشد با استرس وارد مسابقه شوی؟

استرس نداشتم، چون مربی‌ام می‌گفت تو اگر یک دست هم نداشته باشی، مدال می‌گیری. در واقع از لحاظ بدنی و تکنیکی به سطحی رسیده بودم که استرسی نداشته باشم. البته کمی نگران بودم که اگر عضله پاره شود چه؟

قبل از مسابقات تا چه حد امکانات در اختیارت قرار گرفته بود؟

واقعا بسیار ضعیف بود. شرایط خیلی بدی داشتم و فکر می‌کنم هیچکس با این شرایط نمی‌تواند مدال بگیرد‌. من قبلا هم‌ مصاحبه کردم و نمی‌خواهم دوباره تکرار کنم اما شرایط واقعا بد بود و اینکه با آن شرایط مدال گرفتم، برایم نویدبخش است که با شرایط بهتر بتوانم مدال المپیک را بگیرم.

بولت زیر مجموعهگفته بودی صبح‌ها تمرین می‌کردی و شب‌ها در تاکسی اینترنتی کار می‌کردی. چطور با این موضوع کنار آمدی؟

وقتی که هدفی داری، همه سختی‌ها را تحمل می‌کنی. من در این مدت به خاطر مربی‌ام که می‌گفت در این ده ماه فقط تمرین و تحمل کن و وارد حاشیه نشو، فقط تمرینم را ادامه دادم. مربی‌ام می‌گفت بعد از مدال شرایطت بهتر می‌شود اما اینطور نشد. واقعا مسئولان ورزش استان، انگیزه را در من کشتند.

پاداشی برای مدال طلای تو در نظر گرفته نشد؟

من واقعا نمی‌دانم ارزش مدال طلای بازی‌ها 30 میلیون تومان است که استان یک حواله 30 میلیون تومانی به من نشان داد که هنوز بعد از 15-20 روز همان را هم واریز نکرده‌اند.

اینکه موضوع که نمی‌توانستی صد درصد تمرکزت را روی ورزش بگذاری، چقدر روی کارت تاثیر گذاشت؟

خیلی تاثیر منفی گذاشت. من تا یک جایی زورم می‌رسید و الان دیگر با این شرایط نمی‌توانم ادامه بدهم و انگیزه‌ای هم ندارم. به این فکر می‌کنم من مدال گرفتم اما اصلا برای کسی مهم نیست و هیچ تغییری ایجاد نشد. الان به فرض من مدال المپیک را هم بگیرم و پرچم کشورم را بالا ببرم اما برگردم و ببینم یک حواله 40 میلیونی دادند و عکس گرفتند و آن را هم پرداخت نکردند. در حال حاضر منتظرم که شرایط ایده‌آلی برای من فراهم کنند و ارزش مدال بازی‌های آسیایی من را بدانند که با انگیزه ادامه بدهم.

هیچوقت با خودت فکر نکردی با این شرایط بهتر است این رشته را رها کنی؟

دقیقا همینطور بود. من هر شب به فکر خداحافظی بودم. هر شبی که می‌توانستم بخوابم، از شدت خستگی خوابم نمی‌برد و فکر می‌کردم چه کاری است؟ خداحافظی کنم. اما مربی‌ام مدام با من صحبت می‌کرد و می‌گفت تحمل کن. من واقعا تحمل کردم؛ از 8 صبح تا 12 بدنسازی می‌کردم و از ساعت 4 تا 8 هم تمرین می‌کردم. پس از آن یک شام بی کیفیت می‌خوردم و بیرون می‌رفتم تا یک شب با ماشین کار می‌کردم. یک خانه برمی‌گشتم و از خستگی نمی‌توانستم بخوابم. یک‌بار به من گفتند با نماینده شهرتان صحبت کرده‌اند؛ بیا برو کمکت می‌کند. من از تهران به اراک رفتم و نماینده‌ها عکس‌هایشان را گرفتند و من ماشینم واشر سرسیلندر زد و 10-15 میلیون ضرر کردم و برگشتم اما هیچ چیز هم ندادند. فقط عکس گرفتند و کمک نکردند و ضرر هم زدند اما با همین شرایط ادامه دادیم.

اتفاقا در روزهای اخیر یک جنجالی در خصوص پاداش فوتبالیست‌ها و سایر ورزشکاران ایجاد شده است.

واقعا ناراحت‌کننده است که یک تیم 40-50 نفره اعزام می‌شود و هیچ مدالی هم کسب نمی‌کند و حرفی برای گفتن ندارد اما ببینید چه قراردادها و جوایزی برایشان در نظر گرفته می‌شود و به آنها مجوز خودرو می‌دهند. شرایط زندگی فوتبالیست‌ها واقعا فرق دارد، در صورتی که در ورزش‌های انفرادی ورزشکاران به نان شب‌شان هم محتاج هستند و فقط از لباس و خوراک و همه چیز می‌زنند و با استعدادی که دارند، مسیر را طی می‌کنند و مدال می‌گیرند اما با مدال هم شرایط یک فوتبالیست را ندارند و این خیلی بد است.

معمولا ورزشکاران ایرانی این گلایه را دارند که در ایران همه حمایت‌ها از فوتبال صورت می‌گیرد اما در مسابقات از سایر رشته‌ها انتظار مدال‌آوری هست.

ما در بازی‌های آسیایی هانگژو تنها 13 مدال طلا آوردیم و قطعا باید یک حمایت ویژه‌ای صورت بگیرد تا کسانی هم که نقره و برنز گرفتند، این انگیزه را به دست بیاورند که برای مدال طلا تلاش کنند. در حال حاضر وزارت برای مدال طلا 900 میلیون تومان در نظر گرفته و نمی‌دانیم کی پرداخت می‌کنند و زمانی که پرداخت می‌کنند، اصلا ارزش 900 میلیون تومان فعلی را دارد؟ از طرفی 900 میلیون تومان هم پولی نیست و می‌بینید که در فوتبال چه ارقامی ردوبدل می‌شود. من امسال با گل‌گهر سیرجان قرارداد بستم امتیازی چهار میلیون تومان و اگر در سه مرحله لیگ اول شوم، در‌ مجموع 120 میلیون تومان‌ می‌شود. 120 میلیون تومان قرارداد یک سال من بوده اما یک فوتبالیست حداقل 25 میلیارد قرارداد می‌بندد.

سطح مسابقات پرتاب دیسک در ایران در چه حد است؟

شرایط دوومیدانی طوری شده که ادامه دادن در این رشته خیلی سخت است و به همین دلیل بسیاری نمی‌توانند خودشان را به سطح بالا برسانند. در پرتاب دیسک من و آقای حدادی بودیم و رقابت خیلی خوبی داشتیم اما شخص دیگری نیست و فاصله‌ها زیاد است. برای مثال در لیگ آخر من با وجود آسیبی که داشتم و سرما هم خورده بودم، در مسابقات حاضر شدم و یک پرتاب کردم و برگشتم؛ چند ساعت بعد نتیجه را نگاه کردم و دیدم با همان یک پرتاب با اختلاف 5-6 متر اول شدم. این موضوع سطح پایین مسابقات کشور را نشان می‌دهد.

چه شد که پرتاب دیسک را انتخاب کردی؟

من اصلا نمی‌دانستم پرتاب دیسک چیست تا زمانی که در سال 2012 لندن پرتاب آقای حدادی را دیدم و به این رشته علاقمند شدم. فکر می‌کردم رشته راحتی است اما وقتی شروع کردم فهمیدم چقدر سخت است. تصورم این بود که این رشته از ورزش‌های تیمی ساده‌تر است اما وقتی شروع کردن فهمیدم باید قدرت یک وزنه‌بردار المپیکی و سرعت یک دونده المپیکی و بهترین تکنیک را داشته باشی و در عین حال که خیلی قوی هستی، باید بدنت نرم باشد که بتوانی خوب پرتاب کنی. واقعا داستان عجیبی بود. علاقمند شدم و در مدرسه گفتند مسابقه دوومیدانی هست و من با وجود اینکه نمی‌دانستم چطور است، قبول کردم در رشته پرتاب دیسک شرکت کنم. همان سال در مدارس اول شدم و آرام آرام به تهران آمدم و یک سال با آقا هادی [سپهرزاد] کار کردم و قهرمان جوانان آسیا شدم و همینطور پیش آمدم.

حالا با خداحافظی احسان حدادی انتظارات از تو بالاتر هم می‌رود.

مردم حق دارند که از من انتظار داشته باشند، چون من با مدال طلا کارم را شروع کردم و سالیان سال می‌توانم مدال بیاورم. من این حق را به مردم می‌دهم اما این حق را به مسئولان نمی‌دهم، چون آنها اگر می‌خواهند انتظار داشته باشند، باید حمایت کنند. اگر حمایت نمی‌کنند، نباید انتظاری هم داشته باشند.

صحبت پایانی؟

من الان 23-24 ساله هستم و می‌توانم سالیان سال مدال بیاورم و انتظار دارم مسئولان به من کمک کنند و انگیزه بدهند. با این شرایط دست و دل من به تمرین نمی‌رود. از شما و کسانی که در گذشته هر کاری که از دست‌شان برآمده، برای من کرده‌اند تشکر می‌کنم و یک تشکر از کسانی می‌کنم که کارهایی که وظیفه‌شان بود، انجام ندادند و سنگ هم انداختند؛ آن افراد باعث شدند من انگیزه بیشتری بگیرم و الان روسیاهی برای آنها ماند.


پسندیدم 2 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز شنبه 12 آبان
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
هزینه تبدیل پایان نامه به کتاب + ویدئو آموزشی
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
تکیه کلام های جالب و بانمک استادان معروف دانشکده ادبیات تهران 78 سال پیش/ از ملک الشعرای بهار تا ذبیح الله صفا+عکس
سلایق متفاوت همسران بازیگران جوان سینمای ایران در چیدمان حال پذیرایی و آشپزخانه/ از میز خاص خانه‌ی پوریا پورسرخ تا استفاده از سازهای کوبه‌ای در منزل مهدی پاکدل
از بازار چه خبر؟ | قیمت دلار و یورو امروز شنبه 12 آبان 1403 + جدول
تغییر چهره پوریا پورسرخ 9 سال بعد از سریال "کیمیا" در 49 سالگی + عکس
ماجرای خواستگاری سحر ولدبیگی: داماد اومد از خواهرم خوشش اومد / اسم من و نیمارو روی سنگ نوشتن برای هم + ویدئو
تبدیل پایان نامه به مقاله
روزی که بی حجابی در ایران اجباری شد! جشن کشف حجاب و نمایش بدن برهنه هنرپیشه ها باب شد!
بهترین ترجمه با بهترین مترجم آنلاین + معرفی 8 پلتفرم برتر ترجمه