دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

ورزش /

ماجرای حضور شیخ حسین انصاریان در خانه‌های فساد و ارشاد دختران فریب خورده 

دوشنبه، 28 فروردین 1402
کد خبر: 336877
ساعد نیوز: ماجرای حضور شیخ حسین انصاریان در خانه‌های فساد شهرنو نکاتی خواندنی دارد که در کتاب «خاطرات شیخ حسین انصاریان» به آن اشاره شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری، قبل از انقلاب روحانی جوانی خبر از خانه‌های فساد در شهرنو به‌ گوشش می‌رسد که: «در آنجا دخترانی وجود دارند که مثلا از دوست‌پسرشان فریب خورده‌اند، یا از خانه فراری بوده و به تور آدم پستی افتاده و بدین مرکز فروخته شده‌اند و اکنون روی برگشتن به خانه خود را ندارند. رؤسای آنان به هیچ‌وجه دست‌بردار نیستند و برای محکم‌کاری از زنان بیچاره سفته گرفته‌اند».

روحانی تعدادی از سفته‌ها را می‌خرد و دختران را آزاد و راضی‌شان می‌کند به خانه‌هایشان بازگردند.

«آنها را همراهی کرده، به آغوش خانواده‌شان می‌سپردیم و می‌گفتیم که مثلاً‌ دختر شما گم شده بوده و اکنون به ما پناه آورده و از اصل ماجرا هیچ حرفی نمی‌زدیم. بعضی از زنان جوان ازدواج کردند و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند.»

پس از انقلاب اما مردم به شهرنو حمله کردند و به آتش کشیدند، اما دامن‌گیر همه خانه‌ها نشد:

«شهید قدوسی، دادستان انقلاب، به من گفت: برای براندازی آنجا چه کار می‌توانی انجام بدهی؟ گفتم: فقط پول و جا و مکان مناسب می‌خواهد.

او چکی به مبلغ 300 هزار تومان برایم نوشت. آیت‌الله گیلانی نیز 3 میلیون تومان در اختیار ما گذاشت.»

طلبه جوان کل 1120 خانه فساد در شهرنو را می‌خرد و مرکز بزرگی را هم در شمیران برای اسکان زنان در اختیار می‌گیرد:

«کل اسناد در محضری به ما واگذار شد و صاحبان خانه‌ها پول خود را نقد دریافت کردند. با رضایت و درحالی‌که از خطای گذشته خود اشک می‌ریختند. زنان، میانسال‌ها و بعضی از جوانان را با آماده‌سازی و توبه‌دادن، به خانواده‌هایشان تحویل دادیم. شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات درآمده و زندگی سالمی را تشکیل دادند و اکنون صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می‌آیند.

منطقه را با خاک یکسان کردیم؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار و بخشی پارک شد.

بعد طی نامه‌ای به امام نوشتم ما اکنون باید مخارج 4 هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. امام گفت: اگر از کمک‌های مردمی تأمین نشدید، از سهم ما استفاده کنید.

گاهی رسانه‌ها با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می‌کردند. روزی یکی از مصاحبه‌ها از رادیو پخش شد. خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که شما قبلاً کجا بودید و چه می‌کردید؟ او گفت: من اصلاً به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره من است. او شیخ حسین انصاریان است.

منبع: کتاب خاطرات شیخ حسین انصاریان


2 پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز سه شنبه 04 دی
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
جادوی مشاغل؛ خلاقیت منحصربفرد میوه‌فروش هنرمند در چیدن میوه ها به شکل "پروانه و شِرِک"+عکس/ استعدادش در جذب مشتری حرف نداره👌
مراحل سابمیت مقاله
ظریف با چهره‌ای مبدل در روز مادر، با یک تیر دو نشان زد؛ فاتحه خوانی بر مزار شهید امیرعبداللهیان پس از سر زدن به مادر در خانه ابدی‌اش در شاه عبدالعظیم+عکس
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI با بهترین کیفیت
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
ویدئو| داستان ضرب‌المثل "دست بالای دست بسیار است" به روایت کوچکترین مهمان برنامه‌ی کتاب‌باز/ سروش صحت: دیگه بهتر از این نمیشد توضیح داد
ترجمه تخصصی کتاب
صف غذای خیریه در نیجریه جان 32 نفر را گرفت
تصاویر دیده نشده از جنجالی‌ترین خواهر محمدرضا پهلوی با لباس عروس ابریشمی در روز خاکسپاری پدرش در ایران/ خاندانی که حتی حاضر به حفظ حرمت پدرشان هم نبودند