به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اگر بخواهیم به زبان عامیانه تری مفهوم حباب را باز کنیم بهتر است بگوییم: حباب قیمت یک کالا یعنی تفاوت قیمت ذاتی آن کالا با قیمتی که آن کالا در بازار عرضه می شود. مثلاً چند وقت پیش قیمت یک کیلو پیاز در مغازه داران سطح شهر به 15000 تومان هم رسید اما همه ی ما می دانیم که ارزش و قیمت واقعی یک کیلو پیاز بیش از 5000 هزار تومان نیست! (دولت برای تنظیم بازار در میادین شهرداری، پیاز را با قیمت 5000 تومان عرضه کرد.) درنتیجه می گویند قیمت یک کیلو پیاز در بازار به اندازه 10000 تومان با حباب همراه است. با این مثال می توانیم به خوبی مفهوم ابتدایی حباب را درک کنیم. اما سوالی که برایمان پیش می آید این است که چرا اسم این اختلاف قیمت را حباب گذاشته اند؟ خب؛ کاملاً واضح است چون این اختلاف قیمت همیشگی نیست و دوره ایست و به عواملی مانند سیاست دولت ها و عرضه و تقاضای یک کالا در بازار و… بستگی دارد و حباب بهترین اسمی است که می توان روی آن گذاشت چرا که دیری نمی پاید و حباب قیمت می ترکد و آن کالا به قیمت واقعی خود می رسد. از طرفی تعیین قیمت واقعی یک کالا، بسیار پیچیده و دردسرساز است. بنابراین به سختی متوجه می شویم که قیمت آن کالا حباب داشته است و نباید بر روی آن کالا سرمایه گذاری می کردیم.
تنها کالایی که ارزش آن تا حدودی معلوم هست و برای تعیین حباب آن، فرمول های ساده و قابل فهمی وجود دارد، طلا و سکه می باشد. بهتر است قبل از اینکه قصد خرید طلا داشته باشیم، حباب آن را حساب کنیم و یا آن را در سایت های قیمت گذاری طلا و سکه مشاهده کنیم. بدین ترتیب از خرید خودمان نهایت لذت را می بریم. هرچه حباب طلا و سکه کم و یا منفی باشد، خرید آن توصیه می شود. نگران نباشید مفاهیم حباب مثبت، حباب منفی و عوامل تاثیرگذار بر آن را در ادامه بیان می کنیم. با ما همراه باشید.
منظور از حباب مثبت و حباب منفی چیست؟
دوباره یادآور می شویم که حباب قیمتی برای هرکالا و هر بازاری به وجود می آید و فقط مختص کالاهای لوکس، طلا و جواهرات، سکه و ماشین نیست! برای آن که دو مفهوم حباب مثبت و منفی را بهتر متوجه شوید، به معنای چند اصطلاح پرکاربرد در بازار نیاز داریم:
- قیمت عرضه: قیمت عرضه قیمتی است که هر فروشنده ای مایل است تا کالایی که دارد را به آن قیمت بفروشد.
- قیمت تقاضا: قیمت تقاضا قیمتی است که هر خریداری مایل است تا کالای مورد نیاز خود را به قیمت واقعی آن کالا بدون سود اضافی، بخرد.
- نقطه ی تعادل: وقتی در بازار، قیمت عرضه و قیمت تقاضای یک کالا یکسان باشد، اصطلاحاً می گویند آن کالا در نقطه ی تعادل خود است.
حال که با این اصطلاحات آشنا شدید می توان مفهوم حباب مثبت و حباب منفی قیمت یک کالا را به سادگی بیان کرد. اگر در بازار قیمت عرضه یک کالا از قیمت تقاضا بیشتر باشد می گویند قیمت آن کالا حباب مثبت دارد و بالعکس اگر در بازار قیمت عرضه از قیمت تقاضا کمتر باشد می گویند قیمت آن کالا حباب منفی دارد. حباب منفی خیلی به ندرت اتفاق می افتد. در مثال پیاز، به نظر شما 10 هزار تومان حباب مثبت هست یا منفی؟ درسته، حباب مثبت هست. در واقع ما انتظار پیاز 5 هزار تومانی را داریم نه پیاز 15 هزار تومانی. از این رو 10 هزارتومان بیشتر از حد تصور ما قیمت دارد و این یعنی حباب مثبت که هر لحظه ممکن هست تخلیه شود.
به راستی چه عواملی بر اقتصاد تاثیر میگذارد تا قیمتها در بازار اسیر حبابهای مثبت و منفی شوند؟ به طور کلی عوامل روانی و به خصوص افزایش بیش از حد نقدینگی، باعث ایجاد حباب قیمت می شود. در ادامه به بررسی هریک می پردازیم.
حباب مثبت : عوامل موثر در ایجاد آن
- زیاد شدن سرمایه در بازار. این همان افزایش بیش از اندازه نقدینگی می باشد. در واقع دولت و بانک مرکزی با سیاست هایی که در پیش گرفتند، موجب این افزایش نقدینگی شده اند. این پول بدون پشتوانه، باعث افزایش تقاضای کالای مورد نظر می شود و تعادل عرضه و تقاضا را به هم می زند. طبیعی هست شاهد افزایش قیمت ها باشیم.
- کمبود آن کالا به دلایل مختلف مانند سیاست های اشتباه، تحریم، خشکسالی، احتکار کردن، بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله
- امید داشتن مردم و سرمایه گزاران به افزایش قیمت آن کالا در آینده. این همان تئوری احمق بزرگتر است. در این تئوری بسیاری افراد با اینکه می دانند قیمت فعلی بیش از حد واقعی نیست چون احتمال زیاد می دهند که فرد دیگری را پیدا خواهند کرد که او کالای مورد نظر را با قیمت بیشتر خریداری کند (احمق بزرگتر) اقدام به سرمایه گذاری می کنند. در این تئوری حباب ها تا وقتی ادامه می یابند که احمق هایی وجود داشته باشند که حاضر باشند کالای مورد نظر را با قیمت بیش از حد واقعی خریداری کنند.
حباب منفی : عوامل موثر در ایجاد آن
- رفتن سرمایه گذاران به سمت کالاهای دیگر. به عنوان مثال، سرمایه گذاران، سرمایه خود را به هر دلیلی از دلار خارج می کنند و وارد بازار ماشین می کنند. درست هست بازار دلار افت پیدا می کند امّا بازار ماشین داغ می شود و حباب شکل می گیرد.
- تولید و عرضه بیش از حد آن کالا در بازار ( همچنین واردات قاچاق آن کالا ).
- امید مردم و سرمایه گزاران به کاهش قیمت آن کالا در آینده
حال که به طور دقیق معنای دقیق حباب و حباب منفی و مثبت قیمت ها را متوجه شدید به سراغ مبحث مورد علاقه خودمان برویم؛ بله درسته در ادامه این مقاله به توضیح حباب مثبت و منفی در طلا و سکه می پردازیم.
حباب مثبت و منفی در قیمت طلا
همانطور که گفتیم قیمت یک مثقال طلای جهانی با توجه به فرمول های مشخصی از روی انس جهانی حساب می شود. اما نکته ی مهم این است، در بازار طلای ایران و کسانی که در این بازار کار می کنند، با قیمت تثبیت شده در کشور، معاملات خودشان را انجام می دهند. این قیمت به شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و همچنین عرضه و تقاضا بستگی دارد و کمتر به انس جهانی وابسته است؛ در نتیجه دو قیمت متفاوت برای مثقال طلا در بازار طلای ایران هست که یکی از آن با فرمول های گفته شده محاسبه می شود که همان مثقال طلای جهانی است و دیگری قیمت مثقال طلاییست که با توجه به شرایط اقتصادی و تورم ها تعیین می شود. حال اگر قیمت مثقالی که طلا فروشان، در تابلوی قیمت خود قرار می دهند از قیمت مثقال جهانی «که همان آبشده جهانی است » ارزان تر بود، اصطلاحاً می گویند قیمت طلا حباب منفی دارد. «این بدان معناست که قیمت طلا در ایران ارزان تر از جاهای دیگر دنیاست و ممکن است قیمت طلا در ایران گران شود تا با قیمت مثقال جهانی برابری کند. ». به همین خاطر افراد بیشتری در این شرایط برای سرمایه گذاری، طلا می خرند. اما اگر قیمت مثقال طلایی طلافروشان با آن معاملات خود را انجام می دادند از قیمت مثقال جهانی بیشتر بود، می گویند طلا حباب مثبت دارد. « که یعنی ممکن است قیمت طلا ارزان شود تا با قیمت مثقال جهانی برابر شود. » به طور کلی حباب منفی در مثقال طلا خیلی به ندرت در ایران اتفاق می افتد امّا حباب مثبت بیشتر است. نکته مهم و قابل توجه این است که هرچقدر این حباب مثبت کم تر و به صفر نزدیک شود، می توان با خیال آسوده تری طلا خرید.