رایلی سیجر، نویسندهی آمریکایی متولد سال 1974 است. او بهواسطهی رمانهای دلهرهآورش در ژانر معمایی معروف است. بسیاری از کتابهای او با نامهای مستعار به چاپ رسیدهاند. اما از سال 2017 به بعد، تمامی آثارش با نام مستعار رایلی سیجر به چاپ رسید. کتاب «خانه قبل از تاریکی» از دیگر آثار شاخص سیجر در این ژانر است که یکسال قبل از کتاب شب را زنده بمان منتشر شد.
راوی داستان «چارلی» است؛ زنی که بهتازگی بهترین دوستش را در جریان قتلهای زنجیرهای دانشگاه از دست داده. او شخصیت اصلی کتاب شب را زنده بمان (Survive the Night) است که با ترجمهی روان مهسا فیروزهچی، از همان ابتدا با هیجان آغاز میشود. چارلی دانشگاه را به قصد بازگشت به خانه ترک میکند. او که رانندگی بلد نیست، با غریبهای بهنام «جاش» همراه میشود که با او هممسیر است. چارلی سوار بر ماشین جاش، به جاده میزند. این ملاقات که در ابتدا کاملاً معقول و خوشایند مینماید، رفتهرفته تغییر میکند. اتفاقات اخیر، بهشدت چارلی را بدبین کرده؛ بهطوری که سوارِ ماشینِ فردی غریبه شدن کاملاً غیرمعقول بهنظر میرسد. با این حال چارلی ریسک میکند و بابت این تصمیم، بهای گرانی میپردازد. علاقهی همیشگی چارلی به فیلمهای جنایی کلاسیک باعث میشود که در طول مسیر به جاش مشکوک شود. رایلی سیجر (Riley Sager) با قلم هراسآور خود، قرارگیری چارلی را با یک قاتل زنجیرهای احتمالی در یک رانندگی طولانی، لحظهبهلحظه توصیف میکند. توصیفات او از این موقعیت، یادآور فیلمهای جنایی است و قابهای بینظیری از وحشت در ذهن خواننده میسازد. بهمرور بدبینی چارلی نسبت به جاش تشدید میشود و در ذهنش بهدنبال راه فرار میگردد. اما پس از مدتی تأمل به این نتیجه میرسد که جاش، که پیشتر جان سه نفر را گرفته، دقیقاً میداند در ذهن چارلی چه میگذرد. در نتیجه او حتماً قربانی بعدی خواهد بود. ادامهی داستان در پیچوخمهای جاده و تعقیبوگریزهای این دو نفر میگذرد. بهمرور، شخصیتهای دیگری هم وارد داستان میشوند که برخی پرده از ابهامات برمیدارند و برخی دیگر به دلهرهها میافزایند. یکی از ویژگیهای قابلتحسین این رمان، وقوع کل ماجرا در بازهی زمانی یک شب است. از اول داستان که با چارلی آشنا میشویم و همراه او پا به ماشین جاش میگذاریم، تا زمانی که داستان به انتها برسد و رازها برملا شود، تنها چند ساعت طول میکشد. و تنها کاری که چارلی در این شب باید انجام بدهد، این است که زنده بماند. در غیر این صورت، عواقب جبرانناپذیری در انتظارش است. رایلی سیجر داستان را به چند ساعت محدود کرده تا از این طریق با وسواس، به توصیف جزئیات بپردازد و به روایت خود، جنبهی تصویری ببخشد. در حقیقت، او مرز بسیار باریکی میان فیلمهای جنایی کلاسیک، که راوی به آنها علاقهمند است، و حقیقتی که در حال وقوع است، ایجاد کرده. همین شیوهی روایت است که خواننده را درگیر داستان میکند؛ بهطوری که نمیتواند کتاب را زمین بگذارد. داستان در سال 1991 و در دوران وقوع قتلهای زنجیرهای متعدد در آمریکا رخ میدهد و نویسنده موفق شده با قلم گیرای خود، تصویری جامع و باورپذیر از حالوهوای زمانه و زندگی مردم عامه بسازد. انتشارات افرا این اثر را در ایران به انتشار رسانده است.
برترین کتاب آمازون در سال 2021
کتاب پیشنهادی مجلهی واشنگتن پست و یواسای تودی
از پرفروشترین کتابهای مجلهی نیویورکتایمز در سال 2021
و ...
سیجر در به بازی گرفتن انتظارات خواننده و تلفیق پیچوتابهای باورپذیر و دلخراش، حرف اول را میزند. (Publishers Weekly, starred review)
خوانندگان هم مثل چارلی در مسیر پرمخاطرهی کتاب، به برداشتهای خود بیاعتماد میشوند. چراکه قصه در بستری تاریک و خطرناک درحال حرکت است. (bookreporter)
رمانهای رایلی سیجر بهشدت فضاسازیشده، خوشخوان و بینهایت جذاباند. کتابهای او یکی از یکی بهتر و بیپرواترند. (Vulture, “46 books we can’t wait to read in 2021”)
دیگر نمیتواند بماند.به همین خاطر چارلی قبول میکند که سوار ماشین یک غریبه شود./او به رابی قول داده است- همینطور به خودش- که اگر کمترین احساس خطری کرد و به چیزی مشکوک شد خیلی سریع فرار کند و خودش را نجات دهد. اما این روزها حواسش زیاد جمع نیست و نمیتواند خوب تمرکز کند. از بعد از مرگ مدی اینطوری شده بود. چارلی خودش را برای هر چیزی آماده کرده و به تمام موقعیتهایی که ممکن است مجبور به فرار شود، فکر کرده است؛ مثلاً اینکه چیزی به ماشین یا پنجرههایش برخورد کند، یا اینکه کس دیگری هم در ماشین باشد، یا مثلاً راننده ناگهان تغییر مسیر دهد، یا برعکس هیچ عجلهای نداشته باشد. اگر هریک از این شرایط پیش میآمد او باید خیلی زود پا به فرار میگذاشت. او به رابی، به خودش و به مدی قول داده است که اگر کمترین احساس خطری کرد به طرف خوابگاه فرار کند. با اینکه حالا دو ماه از مرگ مدی میگذرد چارلی هنوز هم گاهی با او حرف میزند. اما مواجه شدن با چنین شرایطی خیلی بعید است. او مرد خوب و مهربانی به نظر میرسد و امکان ندارد همان کسی باشد که آن بلاها را سر مدی و دیگر دختران آورده است. درضمن او غریبهی غریبه هم نیست. آنها قبلاً یکبار همدیگر را دیده بودند؛ کنار تابلوی آگهیها؛ آگهیهایی که در آن دانشجویانی که میخواستند به خانههایشان برگردند و دانشجویانی که در ازای گرفتن پول بنزین ماشینشان دیگران را سوار کرده و به خانه میرساندند، اطلاعاتشان را در آن ذکر میکردند تا یکدیگر را پیدا کنند. آن لحظه چارلی در حال چسباندن آگهی خودش روی تابلو بود؛ آگهیای که بهدقت چاپ و شماره تلفنش روی آن نوشته شده بود، که ناگهان آن مرد کنارش ظاهر شد.
نویسنده: رایلی سیجر
مترجم: مهسا فیروزه چی
زبان: فارسی
ناشر چاپی: نشر افرا
تعداد صفحات: 392
موضوع کتاب: کتاب داستان و رمان خارجی
نسخه الکترونیکی: دارد
نسخه صوتی ندارد
بنابراین اگر بهدنبال کتابی هستید که هیجان زیادی داشته باشد، یا به ژانر کتابهای دلهرهآور علاقهمندید، رمان شب را زنده بمان میتواند پیشنهاد خوبی برای شما باشد. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.