فیلم باشگاه مشت زنی (Fight Club) با وجود گذشت ۲۰ سال از اکران اش، اثری کالت در بین مخاطبان محسوب می شود. فیلمی که بدون گرفتن حتی یک اسکار در بین فیلم های ماندگار تاریخ سینما جای دارد. با نگاهی به این فیلم همراه ساعد نیوز باشید.
ژانر اکشن ,سینمای معناگرا و داستان قوی و گیرا,همراه با نقد جامعه پسا مدرن آمریکا, فیلم باشگاه مشت زنی را بر خلاف سایر عنواین اکشن به یک فیلم قابل تامل و تاثیر گذار در دهه ۹۰ سینمای جهان تبدیل کرده است.مضمون اولیه فیلم fight club از “مصرف” گرفته شده است, داستان طغیان و شورش گری ها علیه جامعه ای است که در آن “مصرف” در راس امور است.
بازیگر نقش اول (برد پیت)که توانسته یک نقش جدی را به خوبی ایفا کند,نقش مقابل برد پیت (ادوارد نورتون) که همواره به عنوان بازیگری باهوش و قابل انعطاف در آن زمان شناخته میشد و کارگردان (دیوید فینچر) که یکی از اساتید مسلم ژانر جنایی محسوب میشود که باعث شد این فیلم دارای یک جایگاه تاثیر گذار در تاریخ سینما بشود و توانست نقد های مثبت و تاثیر گذاری را با خود همراه کند.
خلاصه داستان فیلم باشگاه مشت زنی
ادوارد نورتون در اینجا شخصیت کارمند بدبین ولی در ظاهر عادی و مبادی الابی را با نام جک در یک کارخانه اتومبیل سازی بازی میکند که مدتی است از بیخوابی رنج میبرد. او در روزی که تنها به عنوان بدترین روز زندگی یک نفر قابل توضیح است (چمدانش را در فرودگاه گم میشود و آپارتمانش منفجر میشود تا تمام داراییش از بین برود)، با فردی با لباسهای عجیب و غریب بنام تیلور (برد پیت) آشنا میشود که باعث میشود زندگی او کاملا دگرگون شود..
نقد فیلم باشگاه مشت زنی
تنها زمانی که همه چیز از دست رفت، آزاد هستیم که عمل کنیم. در ادامه با نوشتار نقد و بررسی فیلم Fight Club با فیگار بمانید.
فیلم Fight Club با گویندگی ادوارد نورتون، راوی که هویت مجهول دارد در شهر نامشخصی به طرز درخشانی به تصویر کشیده می شود. ناگفته نماند که سبک کارگردانی فینچر، فیلم fight club را به یک شاهکار بصری تبدیل می کند. در ادامه با نوشتار نقد و بررسی فیلم Fight Club ما را همراهی کنید. در ابتدا باید ذکر کرد، Fight Club یک شعله آتش ادبی بود که در سال 1996 منتشر شد و اولین رمان چاک پالانیوک است. دیوید فینچر یکی از طرفداران این رمان است که برای دستیابی به حقوق واقتباس آن تلاش کرده بود، اما هنوز به دلیل تجربه آسیب زای خود در Fox با Alien 3 (1992) دچار مشکل شده بود. پس از اطمینان خاطر توسط لورا زیسکین، فینچر با جیم اولز دست به نگارش فیلمنامه می زند.
فینچر برای روایت داستان، نریشن راوی را اول انتخاب می کند اما در آن زمان این کار منسوخ تلقی می شد، ابتدا این کار حذف شد، اما توانست با بازیگوشی تمام کلمات ونگاهش را چاشنی آن کند.
در عین احترام به روح کتاب، فیلم Fight Club آشکارتر و زیرکانه تر از کتاب ساخته شده است. این فیلم فرصتی است برای فینچر که به طنز، کنایه آمیز به عنوان یک کارگردان نگاه کند!
داستان بر دو شخصیت پیوند خورده است، یکی با احترام به قوانین جامعه (راوی / ادوارد نورتون) و دیگری نه (تایلر دوردن / برد پیت). ادوارد نورتون یا همان جک، که با بی خوابی دائمی روبروست، در یکی از سفرهای خود با تایلر دوردن ملاقات می کند، که او را وادار می کند مکانیسم های حاکم بر روال معمول و کسالت خود را زیر سوال ببرد. و از آن لحظه به بعد، تمام ایدئولوژی که او در آن زندانی بود برچیده می شود.
تحریف فیلم ثابت می کند که جک و تایلر یک شخص هستند و تایلر هویت پنهان جک است. هویت و شخصیت تایلر تمام آن چیزی است که جک در ضمیر ناخوداگاهش پنهان کرده است.
تجربه کلی به اندازه تماشای فیلم پرتقال کوکی کوبریک a Clockwork Orange می تواند تا حدودی سورئال است. این داستانی است که در یک جهان متناوب و وهم آور رخ می دهد، جایی که ملودی های فیلم دارای ریتمی مشابه آهنگ زندگی ما هستند، اما در یک کلید متفاوت قرار دارند. همچنین فینچر مانند یک نمایش خیمه شب بازی همه چیزرا به راحتی به رقص در می آورد و همه چیز ازنگاه کارگردانی او راحت گذرنکرده است و شکوفایی Fight Club مانند یک کتاب قصه است که دارد به تصویر کشیده می شود.
در یک صحنه، آپارتمان یک شخصیت مانند صفحه ای در کاتالوگ مبلمان چیده شده است، همراه با تکه های متنی که روی صفحه قرار گرفته و قطعات مختلف را توصیف می کند. گاهی اوقات وقفه های تک فریم وجود دارد که آنقدر سریع چشمک می زنند که ممکن است بدون توجه از بین بروند.
فیلم با یک نمای نزدیک واقعاً مبتکرانه آغاز می شود که به معنای واقعی کلمه زیر پوست قرار می گیرد. همچنین در روایت غیر خطی یا نریشن راوی که ممکن است کاملاً قابل اعتماد نباشد، شکستن مکرر دیوار چهارم. همانطور که در مورد فیلم های فینچر صادق است، Fight Club تاریک و سریع است. زمان زیادی برای تامل وجود ندارد، به همان اندازه دیوانه وار مخاطب را دچار چالش می کند.
فیلم باشگاه مبارزه یک اثر نسبتاً منحصر به فرد است. در ذات خود اجتماعی و فلسفی است، اما علاوه بر این برخلاف معمول عاری از انتزاع و ماهیت تامل برانگیزاست. برعکس قاطع و آغشته به میل دیوانه وار مستقیم (از طریق تأثیر بر روان) تأثیر بر جهان اطراف، به خصوص بر وضعیت موجود امور دارد.
فینچر می تواند بگوید که یک کتاب، یک فیلم، به طور کلی هر اثر هنری فقط یک عمل نیست. اما اقدامی با هدف خاص اول از همه باید درذهن به تصویر کشیده شود البته هشدار می دهد در مورد پیامدهای ناخوشایند احتمالی اقدامات ذهنی که به تدریج از کنترل خارج می شوند و مانند یک بومرنگ باز می گردند.
برای از بین بردن آخرین تردیدها، او شخصاً (در نتیجه بر توافق با حداقل برخی از اقدامات دوردن) یک قاب و فریم های پورنوگرافی وارد می کند در فیلمی که برای ما نشان داده شده است. باشگاه مبارزه. یک آزمایش عالی برای شناسایی یک شخص غیر عادی و یک شخص پاکیست در همان شخص، یا شاید هم برعکس!
دنیای سیاه فیلم fight club بازتاب جهانی است بدون آرمان , دنیای مدرنی که فکر ماشینی کردن زندگی است, دنیایی که استقلال و تشخص فردی را از بین برده و هنجار های خودساخته اش را بر ذهن بشر امروز تحمیل کرده.اساسا داستان نسل جوان و افسرده ای که (در هیچ جنگ و رکود اقتصادی ) آزموده نشده است را روایت میکند.همه چیز آنقدر در اختیار این نسل بوده که فاصله میان میل و ارضا از بین رفته و آنچه برایشان باقی مانده فقط “مصرف” بیشتر و بیشتر است.داستان آدم هایی را میبینیم که گرچه از خود وامانده اند اما خود نیز نمی دانند دقیقا علت رنجشان چیست, راه فرار از این وضع را هم نمی دانند. این نبود آگاهی است که خشونت ,پایه اصلی شورش آنها می شود و هر چه بیشتر دست و پا میزنند خشونت آنها بیشتر و نتیجه اش کمتر میشود.آنها با پذیرفتن این توهم که مصرف محصولات کارخانه سرمایه داری قرار است کمبودهایشان را بپوشاند و جای غرایز سرکوب شده شان را بگیرد, پس باشگاهی را بر پایه غرایز حیوانی شان راه می اندازند تا همه چیز شان را از دست بدهند تا دوباره از نو متولد بشوند و آن فردیت از دست رفته را بازیابند و از همه مهمتر به آزادی مورد انتظار برسند.
نگاه دقیق ,صادقانه و در عین حال شوکه کننده فینچر به اجتماعی که حرکت آن در مسیر سرکوب کردن نیازهای انسانی و ایجاد عقده های روانی پیش می رود, تصویری دهشتناک از حال و روز تعداد بسیار زیادی از انسان های تمامی جوامع را به نمایش می گذارد. فیلم باشگاه مشت زنی که با نقد های مثبت زیادی همراه است که نشان دهنده ی زیباترین و صریح ترین بازتاب شرایط جامعه مدرن غربی است.
در مواردی که بازیگران به طور مستقیم به دوربین خیره می شوند و مطالبی را بیان می کنند, فیلم در معرض مسخرگی و خارج شدن از حیطه واقعیت قرار میگیرد اما صداقت و جدیت فیلم در بیان موضوع باعث میشود تا چارچوب های فیلم سازی را زیر پا بگذارد و در سکانس هایی که بیننده به “فیلم” بودن داستانی که میبیند پی میبرد, که این موضوع قدرت کارگردان را به خوبی نشان میدهد.
در پایان میتوان گفت هر چند فیلمنامه , کارگردانی و بازی های قوی باعث شده است که فیلم در چند رشته نامزد اسکار شود ولی باید بدانیم کیفیت اثر به تنهایی برای کسب جوایز کافی نیست و جزو آثاری است که به هیچ عنوان مفهوم را فدای گیشه نکرده و ترکیبی موفق از هیجان ظاهری و اثری روشن فکرانه است,چیزی که باعث میشود فیلم با نقد های مثبت زیادی روبه رو شود و در خاطره ها ماندگار شود.