خلاصه داستان فیلم مرغ دریایی من
این فیلم تئاتر که بر اساس نمایشنامه «مرغ دریایی» نوشته «آنتوان چخوف» ساخته شده است، داستان پسر جوانی به اسم «ترپلف» را به تصویر می کشد که نمایشی را در باغ خانه پدرش اش آماده کرده است و نینا یکی از بازیگران نمایش اوست. با آمدن مهمان ها، این نمایش عجیب و غریب نیز آغاز می شود اما ناگهان مادر ترپلف، «آرکادینا»، به بهانه دیدن یک شبح، نمایش را به هم می زند. ترپلف نمایش را با خشم و اندوه تمام می کند و با صدا کردن نینا اجرا را تعطیل می کند و ...
نکاتی درباره فیلم مرغ دریایی من
صحنه نمایش «مرغ دریایی من» شبیه به سالن های فشن شو است که تماشاگران در دو طرف صحنه می نشینند و مدل ها از میان نگاه های خیره جماعت تا انتهای صحنه می خرامند و دوباره بازمی گردند. یا اگر این مثال را نمی پسندید، صحنه همچون مسیر مسابقه ای است که از سمتی به سمت دیگر کشیده و تماشاگران در دو طرف آن به تماشا مشغول اند. کف پوشی سفید در وسط سالن با دو نیمکت و دو چراغ برق در دو طرف آن به عنوان باغ، سکویی افراشته شده در سمت چپ با تخته هایی بلند و عمودی که شبیه هاشورهایی نامنظم و درهم رفته است و این طور می نماید که هرگاه ممکن است فروبریزد، چند چارچوب در سمت راست که حکم درهایی برای ورود و خروج از عمارت فرضی به باغ را دارند؛ این صحنه نمایش است و تماشاگران در دو سوی آن به تماشا مشغول اند.مردی ژولیده موی بالباس هایی مندرس بر نیمکتی چوبی ـ که از یک سو دورتر و به سوی دیگر نزدیک تر است ـ مچاله شده است. تماشاگران یک سو از رو به رو، پسر را رؤیت می کنند و تماشاگران سوی دیگر از پشت به پیکر خمیده اش زل زده اند.یکی از علل اصلی این مشکل، بازی به شدت مصنوعی و کسل کننده گروه بازیگران است.نمایش که راه می افتد، معلوم می شود این مرد جوانکی به نام کنستانتین است که با مادرش ـ آرکادینا ـ رابطه پرکشمکشی دارد و هملت وار به او و همسر جدیدش ـ بوریس ـ که پدر کنستانتین را به قتل رسانده اند مشکوک است و در ضمن در عشق نینا ـ دخترک روستایی عاشق بازیگری ـ می سوزد و خودش نیز ابژه ماشا ـ دختر مباشر مادرش ـ است. جمیع این احوالات باعث شده که کنستانتین در بیشتر زمان نمایش ترس خورده و بی قرار و مدام روی سکو یا کف صحنه در حال ورجه وورجه باشد. اساساً 40 دقیقه نخست نمایش پر از شلوغی و هیاهو، داد و قال، رفت وآمد و گرومب گرومب پاها بر کف صحنه است.باید اشاره کرد موسیقی از بخش های قابل تأمل این نمایش است.صحنه کوچک است و گاهی هر 11 بازیگر نمایش در یک گله جا بر سر هم نعره می کشند. اگر قدری صبوری کنید و این لحظات سردرگم کننده را تاب بیاورید، شاید چیزهایی برای شنیدن در ادامه پاداش بگیرید، مثلاً چند دیالوگ خوب؛ اما منتظر پاداشی بصری نباشید. طراحی صحنه نمایش باعث شده در اغلب اوقات تماشاگران فقط با نیمه راست یا چپ بازیگران مواجه باشند و فقط امکان نظاره نیمرخ ها را داشته باشند. این میزانسن را می شود به عنوان تمهید کارگردان برای ترسیم این مفهوم تفسیر کرد که انسان ها همیشه تمام آنچه را که در قلب و سر دارند بازگو نمی کنند و فقط نیمی از خودشان را بروز می دهند.اما این فقط تفسیر است و آدم های این نمایش با همه اغراق و تصنعی که در بازی هایشان دارند، نیمی از یک آدم هستند و به اندازه یک نیم آدم امکان ارتباط با تماشاگر را می یابند. مثلاً در لحظات پایانی نمایش، زمانی که کنستانتین بر مزار پدرش نشسته و برای آخرین بار با معشوقش سخن می گوید، چشمان نینا از اشک خیس است اما فقط زمانی متوجه این موضوع می شویم که چند لحظه بعد، بازیگر نینا برای ادای احترام پایانی به روی صحنه بازمی گردد و چون به هر دو طرف سالن تعظیم می کند، تازه در می یابیم که دخترک در آن صحنه چه احساسی داشته و چه بر او رفته است. البته، حتی می شود برای این هم تفسیری تراشید و اشک های بازیگر را به انقلاب عواطف شخصی او ربط داد و مدعی شد نینا در لحظه وداع با کنستانتین هیچ اشکی نمی افشاند. در ضمن، درک و دریافت تماشاگران که در ردیف های بالایی نشسته اند از تصاویری که بر کف صحنه منعکس می شود متفاوت از تماشاگران ردیف پایین است که حتی ممکن است نتوانند به درستی تشخیص دهند آنچه بر کف پوش سفید نقش بسته چیست و می خواهد چه احساس و ادراکی را موجب شود.«مرغ دریایی» چخوف تلاشی برای به تصویر کشیدن زندگی روزمره و احساسات و عواطف به زبان نیامده است.«مرغ دریایی» چخوف تلاشی برای به تصویر کشیدن زندگی روزمره و احساسات و عواطف به زبان نیامده است اما «مرغ دریایی من» مرادی هیچ حسی برنمی انگیزد و سرد و دور از مخاطب می ایستد و یکی از علل اصلی این مشکل، بازی به شدت مصنوعی و کسل کننده گروه بازیگران است. سخت دیالوگ می گویند و سخت تر از آن بر دل می نشینند و همه عجزولابه ها، همه ابراز احساسات و عاشق شدن ها و همه وجوه بازی شان بی روح و فراموش شدنی است. مثل خود نمایش که در اجرا ملال انگیز و کسالت بار شده و حتی پیش از پایانش فراموش می شود. البته، اگر بخواهیم از دایره انصاف خارج نشویم، باید اشاره کرد موسیقی از بخش های قابل تأمل این نمایش است که باوجود حجم زیادش به احساسی آزاردهنده بدل نمی شود و تا حدودی نیز به درک احساسات و فضا نیز کمک می کند. هرچند، این هم برای نمایشی یک ساعت و 40 دقیقه ای امتیاز زیادی نیست.اگر بخواهیم از دایره انصاف خارج نشویم، باید اشاره کرد موسیقی از بخش های قابل تأمل این نمایش است که باوجود حجم زیادش به احساسی آزاردهنده بدل نمی شود و تا حدودی نیز به درک احساسات و فضا نیز کمک می کند. درک و دریافت تماشاگران که در ردیف های بالایی نشسته اند از تصاویری که بر کف صحنه منعکس می شود متفاوت از تماشاگران ردیف پایین است که حتی ممکن است نتوانند به درستی تشخیص دهند آنچه بر کف پوش سفید نقش بسته چیست.
کارگردان فیلم مرغ دریایی من
کارگردان تئاتر واستاد دانشگاه تئاتر در تهران، ایران به دنیا آمده است. از سال ۱۳۷۲ شروع به کارگردانی تئاتر کرده و تا کنون بیش از بیست نمایش را کارگردانی کرده است. او در سال ۱۳۷۹ در رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه سینما و تئاتر، دانشگاه هنر فارغ التحصیل شده است. همچنین فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی در سال ۱۳۷۷ از دانشگاه هنر و معماری تهران، دانشگاه آزاد است. او نمایش هایی همچون شهر بدون آسمان، خانه ، رویای نیمه شب پاییز، رومئو و ژولیت، الکترا ، مرگ و شاعر ، ژولیوس سزار به روایت کابوس، شکلک و ... را در سالهای متمادی در ایران اجرا کرده است.
بازیگران فیلم مرغ دریایی من
شبنم مقدمی ،امیرحسین فتحی، زهرا بهروزمنش، محمد مسگری
سایر عوامل فیلم مرغ دریایی من
- کارگردان : کیومرث مرادی
- نویسنده : کیومرث مرادی (بر اساس نمایشنامه مرغ دریایی آنتوان چخوف)
- طراح صحنه: سیامک احصایی
- مجری طرح: محمد قدس
- طراح صدا: آیدین الفت
مشخصات فیلم مرغ دریایی من
- ژانر :خانوادگی،تئاتر
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 0 از 10