خلاصه داستان روسری آبی
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعه گوجه فرنگی است و کارخانه ای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست داده است، تنها زندگی می کند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانواده اش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب می شود و…
نکاتی درباره فیلم روسری آبی
روسری آبی اثر رخشان بنی اعتماد را می توان از نام و ظاهرش شروع کرد تا رسید به اجزای درونی اش. فیلمی است که نام گذاری اش چنگی به دل نمی زند. انتخاب نام فیلم به صرف وجود یک روسری رنگی که گاهی آبی است و گاهی هم به رنگ قرمز در می آید چه چیز را می رساند؟ اگر به جای روسری آبی، روسری قرمز یا بنفش بود چه می شد؟ به راستی نام بهتری نبود که برای این اثر انتخاب شود و حداقل مفهوم یا جذابیتی داشته باشد؟ این ایراد بنی اسرائیلی نگارنده نیست بلکه بدسلیقگی فیلم ساز است در انتخاب نامی برای اثرش.تیتراژ ابتدایی هوشمندانه است و خیلی سریع فضا را برای مخاطب روشن می کند و تماشاگر اطلاعات اولیه را به دست می آورد. سپس لانگ شاتی از مزرعه گوجه فرنگی را می بینیم و ارتباط وانتی که به دنبال کارگر بود را با این مزرعه متوجه می شویم. اما ورود رسول _ با بازی عزت الله انتظامی _ به کارخانه و نمای معرفی او به شدت باسمه ای است. چهارتا بشکه گوجه ی گندیده را آماده گذاشته اند سر راه تا او بیاید لگدی بزند و آن ها را چپ کند تا ما بفهمیم با شخصیتی خوب و آدم حسابی طرف هستیم که حاضر نیست رب خراب را تحویل مشتری دهد و کارگری که خودش را از قبل آماده کرده برای تی کشیدن و پاک کردن خرابکاری. اما بازی انتظامی در این فیلم بد نیست. اگرچه که بازی گلاب آدینه در نقش کبوتر، ماندگارترین بازی این فیلم است.پس از رسول نوبت به معرفی نوبر با بازی معتمدآریا می رسد. شخصیتی غد، حاضرجواب، تا حدی طلبکار و حتی کمی هم وحشی. شخصیت او برای تماشاگر به خوبی ساخته می شود اگرچه که در برخی از صحنه ها لجبازی های او باورپذیر نیست و بیشتر به ادا و اطوارهای دخترهای لوس شهری می ماند تا زنی رنج کشیده و نیازمند کار. مثل صحنه ای که هنگام روضه، چایی را می آورد و وقتی به او می گویند که الان وقت چایی آوردن نیست فوری به تریج قبایش برمی خورد و چادر سر کرده و می رود.اما در میان سه دختر رسول، افتخار که معلوم نیست بودن و نبودنش در فیلم چه تأثیری دارد؟ حضور دو دختر دیگر نیز تصنعی و مبالغه آمیز است. یادمان بیاید صحنه ای را که دو دختر، فامیل را جمع می کنند و آبروی پدرشان را می برند و آن وسط از حال هم می روند. این ها تقریباً شخصیت های اصلی فیلم بودند.در نیمه ی نخست فیلم تصور می کنیم که مسئله ی اصلی آن، فقر و بدبختی است و رسول نیز می خواهد نوبر را از این رنج و گرفتاری نجات دهد. یا از سر خیرخواهی و یا دل سوزی. شاید هم هر دو. اما در نیمه ی دوم، مضمون فیلم به داستانی عاشقانه تغییر می کند. عشق دوران پیری، داستان جدید و بکری نیست. شاید در آن زمان یعنی سال 1373 که فیلم ساخته شد پرداخت بدیعی به حساب می آمد اما امروز دیگر موضوع جدیدی در آثار تصویری ما نیست. و این سؤال مطرح می شود که این فیلم چقدر توانسته طراوت خود را در طی بیش از دو دهه حفظ کند؟ و اگر هنوز آن را اثری سرپا و مهم به شمار آوریم آیا قادر است که در سال های آتی نیز اهمیت خودش را حفظ کند؟یکی از کارهایی که روسری آبی انجام می دهد خلق جهان هایی به ظاهر متضاد است که به موازات هم پیش می روند و شاید همین نکته است که آن را تبدیل به اثری درخورتوجه کرده است. فیلم تصویری از فقر و نداری را به نمایش می گذارد و نوبری که از دل این جهان بیرون آمده و هم تصویری از غنا و بی نیازی که رسول نماینده آن است. آن جایی که جهان دارا و ندار به هم برخورد می کنند رسول بی تفاوت نیست و سعی می کند طرف مقابل را تا جای ممکن بالا بکشد. این انسان دوستی و کمک به کسی که ناتوان است ارزشمند است. تقابل دیگری که فیلم می آفریند همان تقابل پیر و جوان است. غنی پیر است و پا به سن گذاشته و همین پیری ملاحظات و محدودیت هایی را برای او به وجود آورده است. در مقابل، زنی جوان قرار دارد که تا به حال ازدواج نکرده است و روحیه ی سرکش او ملاحظات رسول را نمی شناسد. او توقع دارد که پس از ازدواج، رسول شب ها را در خانه او بماند و یا در صحنه ای دیگر به رسول می گوید: «می خوام همه بدونند که زن تو ام». گویی اختلاف سنی و کاری که کرده اصلاً برای او موضوعیتی ندارد درست بر خلاف رسول که در ترس و اضطراب از آگاهی و واکنش دیگران است. زن چیزی ندارد که از دست بدهد. دامنه ی اختلاف های فقیر و غنی به دنیای جوانی و پیری نیز کشیده شده و هر دم میل به فوران دارد مثل آتشفشانی که آماده است سر باز کند تا توجه همه را جلب کند.اما فیلم به ما نمی گوید که این عشق است که این فاصله ها و اختلافات را پر می کند یا هوس است و یا دل سوزی؟ شاید بتوان همه ی از عوامل را دخیل و مؤثر دانست. رسول فرد پا به سن گذاشته ای است و علی رغم ظاهر بیرونی که اعضای خانواده دور او می چرخند و در کارخانه همه گوش به فرمانش هستند، به شدت تنهاست. آیا او برای پر کردن تنهایی خودش به نوبر پیشنهاد ازدواج می دهد یا برای اینکه نوبر را از وضعیت سخت معیشتی نجات دهد؟ فیلم پاسخ روشنی برای این سؤالات ندارد اگرچه که سعی می کند در دو نما انگیزه های مادی را کنار بزند. نوبر پیشنهاد دریافت پول را برای کنار کشیدن نمی پذیرد و از سوی دیگر، رسول نیز همه ی دارایی اش را برای ورثه اش می گذارد و به دنبال نوبر می رود. روسری آبی با خلق دوگانه های فقیر و غنی، جوان و پیر، تهایی و تأهل و... مسئله ای را مطرح می کند که خودش در تقابل با باورهای عرف و جامعه است اما نمی توان به صرف نامأنوس بودن و خلاف عرف بودن آن را مردود و خطا شمرد. این اثر روایت عاشقانه ای نامتعارف است که در پس زمینه ی آن، معضلات اجتماعی نیز مطرح می شود. تنهایی، یکی دیگر از مضامین اصلی این فیلم است که شاید بتوان آن را حلقه مفقوده ماجرا دانست. هر دو شخصیت اصلی داستان به نوعی با تنهایی و رنج و پیامدهای آن دست به گریبان هستند و این معضلی است که اگر دیگران با آن مواجه نباشند نمی توانند به خوبی آن را درک کنند و نسخه هایی می پیچند که علاج کار نیست. اگر تنهایی تبدیل به دغدغه اصلی شخص شود آن وقت است که ثروت و آبرو و حرف مردم دیگر نه تنها به کار نمی آید بلکه می تواند وبال گردن هم بشود و شخص برای رهایی از تنهایی و رسیدن به شادی حاضر است هر کاری بکند حتی اگر مورد نکوهش عده ای قرار گیرد.
کارگردان فیلم روسری آبی
رخشنده بنی اعتماد که بیشتر با نام رخشان شناخته میشود، متولد ۱۴ فروردین ۱۳۳۳ در تهران، کارگردان، فیلم نامه نویس، تهیه کننده، مستندساز، از اعضای آکادمی اسکار فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران (دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر) است. در سال 1352 به عنوان منشی صحنه وارد تلویزیون شد. تا سال 1359 چندین فیلم مستند کوتاه را کارگردانی کرد. در همین سال با جهانگیر کوثری (تهیه کننده، مجری، فوتبالیست، گزارشگر فوتبال و روزنامه نگار ایرانی) ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر به نام باران (بازیگر) و پسری به نام تندیس است. سال 1360 به عنوان منشی صحنه در فیلم آفتاب نشین ها فعالیت کرد و این نخستین تجربه سینمایی او بود. فیلم سینمایی گل های داوودی در سال 1363 دومین تجربه سینمایی اش بود. سال 1366 نخستین فیلم سینمایی بلندش را با نام خارج از محدوده کارگردانی کرد سپس بازنویسی و کارگردانی فیلم سینمایی زرد قناری را انجام داد. کارگردانی و فیلمنامه نویسی فیلم سینمایی نرگس به عنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد. او به عنوان داور در مراسم و جشنواره های بسیاری حضور داشته است. برخی از این جشنواره ها عبارتند از: جشنواره فیلم فجر سال 1369، جشنواره فیلم های آموزشی رشد تهران 1371، برگزیدن منتخب کانون کارگردان های سینمای ایران سال 1372، جشنواره تورین و مرور بر آثار (ایتالیا) 1995، جشنواره بین المللی لوکارنو (سوئیس) 1996، جشنواره محیط زیست (ژاپن) 1997، جشنواره دهلی نو (هند) 1998، جشنواره فیلم های دانشجویان سراسر کشور (ایران) 1377، جشنواره فیلم های مستند کیش 1378، جشنواره لایپزیک (آلمان) 1378، رئیس هیئت داوران بخش بین المللی جشنواره فیلم فجر 1379، جشنواره بین المللی فیلم مونترال (کانادا) 1380، جشنواره سینمای جوان ایران 1380، جشنواره سراسری فیلم دانشجویان ایران 1381، جشنواره بین المللی فیلم مسکو (روسیه) 1381، جشنواره قاهره (مصر)، جشنواره کارگردانان جوان فیلم های کوتاه سونی (ایران)، در جشنواره آسیا پاسیفیک (ایران) 1382، رئیس هیئت داوران بخش آسیا جشنواره فجر (ایران) 1384، جشنواره فیلم پروین اعتصامی 1385، جشنواره بین المللی فیلم مستند «سینما حقیقت» (ایران) 1386، جشنواره محله «جشنواره فیلم شهر» (ایران) 1387، بخش بین الملل «جشنواره فیلم شهر» (ایران)، جشنواره فریبورگ (سوئیس) 1388، جشنواره آسیایی رم (ایتالیا) 1389، جشنواره تصویر سال (ایران)، جشنواره دانشجویی دانشگاه هنر (تهران)، رئیس هیئت داوران جشنواره دبی (امارات)، جشنواره تصویر شهر (ایران) 1390، جشنواره تصویر سال (ایران)، جشنواره شانگهای (چین) 1391، رئیس هیئت داوران بخش بین الملل جشنواره سینما حقیقت (ایران) 1392، رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم بوسان (کره جنوبی)، جشنواره تصویر سال (ایران) 1394، رئیس هیئت داوران جشنواره فیلمهای ایرانی پراگ (چک) 1395، رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم وزول (فرانسه)، آکادمی علوم و هنرهای سینما بخش نویسندگان و جشنواره ونیز (ایتالیا) در سال 1396. کارنامه هنری ایشان بدین شرح است: کارگردانی فیلم ها: خارج از محدوده/ زرد قناری/ پول خارجی/ نرگس/ روسری آبی/ داستان های جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی) / زیر پوست شهر/ روایت سه گانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه)/ گیلانه/ خون بازی/ قصه ها/ فیلم های مستند: فرهنگ مصرفی سال/ اشتغال مهاجرین روستایی در شهر/ تدابیر اقتصادی جنگ/ تمرکز/ بهار تا بهار/ گزارش ۷۱/ این فیلم ها رو به کی نشون میدین؟/ آخرین دیدار با ایران دفتری/ زیرپوست شهر/ روزگار ما/ فرش سه بعدی (یک فیلم از مجموعه فرش ایرانی)/ خانه دوم (تهیه کننده)/ حیاط خلوت خانه خورشید/ ما نیمی از جمعیت ایرانیم/ فردا می بینمت الینا/ اتاق ۲۰۲ (یک اپیزود از مستند کهریزک چهار نگاه)/ یاران دانش و مهر / آن سوی آیینه ها/ کنسرت آیینه ها/ کنسرت خداوندان اسرار/ محک خانه من/ همه درختان من/ یک ساعت از یک عمر / آی آدم ها/ سری فیلم های کارستان (مشاور هنری)/ مادر زمین (کارگردان: مهناز افضلی)/ طبرستانی ها (کارگردان: محسن عبدالوهاب)/ بنیان گذار محک (کارگردان: محسن عبدالوهاب)/ پنبه تا آتش (کارگردان: بهرام عظیم پور)/ شاعران زندگی (کارگردان: شیرین برق نورد)/ پازلی ها (کارگردان: مهدی گنجی)/ نویسندگی فیلم ها: نرگس/ روسری آبی/ بانوی اردیبهشت/ داستان های جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی)/ زیر پوست شهر/ روایت سه گانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه)/ گیلانه/ خون بازی/ قصه ها/ تهیه کنندگی: نرگس/ زیر پوست شهر/ خون بازی/ حیران/ قصه ها. جوایز و افتخارات ایشان عبارتند از: برنده بهترین کارگردانی از دهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم سینمایی نرگس/ برنده بهترین فیلمنامه از سیزدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم سینمایی روسری آبی/ برنده بهترین کارگردانی از کانون کارگردان های سینمای ایران برای فیلم سینمایی روسری آبی/ برنده پلنگ برنزی از چهل و هشتمین جشنوارهٔ فیلم لوکارنو برای فیلم سینمایی روسری آبی/ برنده جایزهٔ فیپرشی از سی و ششمین دورهٔ جشنوارهٔ بین المللی فیلم تسالونیکی برای فیلم سینمایی روسری آبی/ برنده جایزهٔ فیپرشی از بیست و دومین جشنوارهٔ بین المللی فیلم مونترآل برای فیلم بانوی اردیبهشت/ برنده بهترین کارگردانی از چهارمین جشن سینمای ایران برای فیلم سینمایی زیر پوست شهر/ برنده جایزهٔ ویژهٔ سنت جورج طلایی از بیست و سومین جشنوارهٔ بین المللی فیلم مسکو برای فیلم سینمایی زیر پوست شهر/ برنده جایزهٔ نتپک از سی و ششمین جشنوارهٔ بین المللی فیلم کارلووی واری برای فیلم سینمایی زیر پوست شهر/ برنده جایزه جایزهٔ نتپک از پنجاه و پنجمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم لوکارنو برای فیلم سینمایی روزگار ما/ برنده جایزه هیئت داوران (بهترین کارگردانی) از بیست و دومین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم سینمایی روایت سه گانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه)/ برنده جایزه هیئت داوران (بهترین کارگردانی) از دهمین دورهٔ جشنوارهٔ دفاع مقدس برای فیلم سینمایی گیلانه/ برنده جایزهٔ نتپک از جشنواره بین المللی فیلم های آسیایی وزول برای فیلم سینمایی گیلانه/ برنده جایزه دستاورد کارگردانی از اولین دورهٔ جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک برای فیلم سینمایی خون بازی/ برنده بهترین فیلمنامه از بیست و پنجمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم سینمایی خون بازی/ برنده جایزهٔ بزرگ هیئت داوران از سی امین جشنوارهٔ بین المللی فیلم زنان کرتی برای فیلم سینمایی خون بازی/ برنده بهترین کارگردانی از یازدهمین جشن سینمای ایران برای فیلم سینمایی خون بازی/ برنده بهترین فیلمنامه از هفتاد و یکمین جشنوارهٔ فیلم ونیز برای فیلم سینمایی قصه ها/ برنده جایزهٔ بزرگ هیئت داوران از هشتمین دورهٔ جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک برای فیلم سینمایی قصه ها
بازیگران فیلم روسری آبی
عزت الله انتظامی،فاطمه معتمدآریا ،گلاب آدینه ،افسر اسدی ،جمشید اسماعیل خانی ،باران کوثری ،نادیا گلچین ،فاطمه مرموزنیا ،نیره فراهانی ،رضا فیاضی ،فرهاد اصلانی ،نعمت اله گرجی ،ابراهیم افتخاری ،صدیقه گلشنی ،عباس محبی
ساير عوامل فیلم روسری آبی
- کارگردان: رخشان بنی اعتماد
- تهیه کننده:مجید مدرسی
- نویسنده:رخشان بنی اعتماد
- فیلمبردار: عزیز ساعتی
- تدوینگر: عباس گنجوی
- موسیقی: احمد پژمان
مشخصات فیلم روسری آبی
- ژانر :خانوادگی،عاشقانه
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 6.9 از 10