خلاصه داستان شوکران
مهندس خاکپور مدیر عامل شرکت در پی بررسی ضرر و زیان کارخانه به تهران عزیمت می کند. او طی سانحه تصادف در جاده مصدوم و به بیمارستان منتقل می شود. محمود بصیرت معاون و دوست قدیمی خاکپور با شنیدن خبر تصادف به تهران مراجعه کرده و خاکپور را در تهران ملاقات می کند. او در پی مداوای خاکپور با پرستاری به نام سیما آشنا شد. با گذشت زمان رابطه سیما و محمود صمیمیت بیشتری پیدا کرد. سرانجام با پیشنهاد محمود، سیما بطور پنهانی به عقد موقت او درمی آید و...
نکاتی درباره فیلم شوکران
دیدنِ مجدد این فیلمِ محکم، بعد از سال ها، بهانه ی خوبی ست برای پرداختن به یک سری جزئیاتِ ریز که در تار و پودش گنجانده شده و به رغم زمان زیادی که از ساختش می گذرد، بد نیست در اینجا چند خطی به آن پرداخته شود، چرا که به نظر من فیلمِ قدیمی و جدید نداریم، فیلمِ خوب و بد داریم. شروع فیلم و دیالوگ هایی که رد و بدل می شود، کلید اصلی و قلب داستان است. شخصیت محمود بصیرت، در یک جمله ی کلیدی که از زبان خودش بیرون می آید، خلاصه می شود. وقتی برادر محمود به ترانه، همسر او، به شوخی می گوید که مواظب شوهرت باش، محمود بصیرت با لبخند می گوید: (( همه ی عالم می دونن، ما کبریت بی خطریم! )). این جمله جانِ کلام است و رهنمونمان می کند به ذات محمود بصیرت. فیلم نامه، با ظرافت، مانند یک پازل، شخصیت او را برایمان می سازد. وقتی در صحنه ی اول، پشت چراغ قرمز، به موازات ماشینِ مدل بالای زنی می ایستد و به آن نگاه می کند، ما خیال می کنیم دارد زن را دید می زند اما جلوتر وقتی ناگهان با ماشینی مدل بالا جلوی درِ خانه اش ظاهر می شود، می فهمیم او خیالِ داشتنِ آن ماشینی که زن پشتش نشسته بود را در سر می پرورانده ( و یا حتی شاید خیال هر دو را، چون جلوتر متوجه می شویم اتفاقاً او همچین بی خطر هم نیست ! ). بصیرت همانطور که خودش می گوید، اعتقاداتی دارد و اتفاقاً اهل نماز و دینداری هم هست. اما از سوی دیگر، انگار به خاطر زندگی نه چندان خوب گذشته اش، خیلی چیزها در او به صورت عقده در آمده. وقتی که بعد از آشنایی با سیما ریاحی، در رستورانی مجلل، با دیدن مِنوی آنجا و اسامی عجیب و غریب غذاها، با خنده به سیما می گوید که (( اینجا آبگوشت نداره؟! )) موقعیت اجتماعی اش تبیین می شود. موقعیتی که حالا و با رئیسِ یک شرکتِ بزرگ شدن، می خواهد جبران گذشته ها را بکند، خودش را بالا بکشد و در این راه، از هیچ کاری ابا ندارد. حتی ماشین جدیدی را هم که می خرد، معلوم نیست از کجا پولش را آورده، در حالیکه در یک صحنه ی ظریف، وقتی که می رود سرِ صحنه ی تصادف رئیسش، ماشین مچاله شده ی رئیس را می بینیم که یک پیکان است. اینجاست که وقتی به ذهنمان رجوع می کنیم، خرید آن ماشین گرانقیمت را عجیب می یابیم. صحنه ی ظریف دیگری در فیلم هست که دیدگاه بصیرت را درباره ی زن ها نشان می دهد؛ او که منتظر است تا همسر و بچه هایش را سوار کند، ناگهان مواجه می شود با زنی خیابانی که به اشتباه سوار ماشین شده است. زن می گوید: (( بریم دیگه )) و بصیرت متوجه منظور او نمی شود ( یا شاید می شود و به خاطر موقعیت نامساعدش بروز نمی دهد ). زن که متوجه می شود اشتباه سوار شده، پیاده می شود. اما چشمان بصیرت همچنان به زن است تا سوار ماشین دیگری می شود. ثانیه ای بعد، همسر بصیرت سوار می شود. در اینجا جایگاه دوربین ( که دیدگاه بصیرت را نشان می دهد ) عیناً مثل نمایی ست که زنِ خیابانی سوار شده بوده و جالب اینجاست که همسرِ او عیناً همان جمله ی زنِ خیابانی را با همان لحن تکرار می کند: (( بریم دیگه. )) جلوتر، وقتی بصیرت با سیما آشنا می شود هم همین نما برای او هم تکرار می شود تا متوجه کارگردانی هوشمندانه ی افخمی و نقشی که در شخصیت پردازی آدم هایش دارد، بشویم. بصیرت بالقوه می تواند آدم خطرناکی باشد و در پایان فیلم است که با رفتارش نسبت به سیما، این صفت در او بالفعل می شود. بصیرت جایی که به ضررش باشد، آدم ها را فدا می کند تا به مقصودش برسد. فیلم هر چند در بخش هایی مثل بی کارکرد بودنِ برادر بصیرت که در خانه ی آن ها زندگی می کند یا شک بی دلیلی که با تلفن های سیما به جان تماشاگر می اندازد تا مثلاً رفتار او را کمی در حالت تعلیق نگه دارد، دچار لغزش می شود اما هنوز هم بعد از گذشت اینهمه سال از ساختش، همچنان قوی و تأثیرگذار به نظر می رسد. نمای پایانی هم جزو بهترین و تأثیرگذارین پایان بندی های تاریخ سینمای ایران است؛ هر چند بصیرت می فهمد که سیما مُرده ( خودکشی کرده؟ ) اما چهره ی سنگ شده ی او نشان از بارِ عذاب وجدانی می دهد که انگار باید تا آخر عمر آن را به دوش بکشد.
بازیگران فیلم شوکران
فریبرز عرب نیا هدیه تهرانی محمد صالح علا رزیتا غفاری حمیدرضا افشار آرش مجیدی منوچهر صادق پور علی اکبر حبیبی کیا نیلا خرم فرامرز روشنایی آیدین افخمی امین افخمی
دیگر عوامل شوکران
سید ضیاء هاشمی محمد میرزمانی نعمت حقیقی مهرزاد مینویی
مشخصات فیلم شوکران
ژانر : اجتماعی
زبان : فارسی