ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی فیلم زندگی جای دیگریست

  سه شنبه، 16 آذر 1400   زمان مطالعه 11 دقیقه
معرفی فیلم زندگی جای دیگریست
فیلم به کارگردانی منوچهر هادی در سال 1392 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و عاشقانه می‌باشد. در این فیلم پارسا پیروزفر، نیکی کریمی، حامد بهداد و یکتا ناصر به هنرمندی پرداخته‌اند.

خلاصه زندگی جای دیگریست

مردی (حامد بهداد) که از همسرش جدا شده بیماری لاعلاجی دارد. همسر سابق مرد (نیکی کریمی) به سراغ او می رود تا ماجرایی را برای او فاش کند که زندگی هر دوی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد...

نکاتی درباره فیلم زندگی جای دیگریست

اصرار عجیب منوچهر هادی به عرضه اثری همچون «زندگی جای دیگری است» به عنوان فیلم بلند سینمایی، آن هم در حالی که عملا با فیلم کوتاهی 15 یا در نهایت 20 دقیقه ای مواجهیم که اگر 60 تا 70 درصد آن نیز حذف می شد، نه تنها اتفاق خاصی برای فیلم رخ نمی داد، بلکه می توانست به عنوان فیلم کوتاهی بسیار خوب نیز به حساب آید، منتج به یکی از بدترین و ضعیف ترین محصولات سال 93-92 سینمای ایران شده که مطمئنا تماشای آن، چه برای مخاطبان و چه برای منتقدان، از ملال آورترین تجربه های تماشای فیلم در سال های اخیر خواهد بود.فیلم با مدیوم کلوزآپی از شخصیت اصلی آغاز می شود. داوود در حال سیگار کشیدن است همچون اغلب لحظات فیلم و پشت او شهری است شلوغ و مملو از صدای رفت وآمد اتومبیل ها و بوق های آن. آیا با قاب عکسی از مردی تنها مواجهیم؟ دیری نمی پاید که داوود را در مطب دکتر مشاهده می کنیم، آن هم در حالی که درمی یابد چند صباحی بیشتر زنده نیست و این، تازه سرآغاز قصه فیلم است. اما آیا با درامی قدرتمند مواجهیم یا با شکوهی چند دقیقه ای؟شوربختانه گزینه دوم صحیح است. «زندگی جای دیگری است» به سرعت وارد ساحت شخصیت اصلی خود می شود و موقعیت مرکزی دراماتیک و چالش شخصیت اصلی خود را بی درنگ و بدون اضافه گویی رقم می زند و قصه اصلی خود را نیز به سیاق آثار قصه گو، در همان دقایق ابتدایی کلید می زند. با این همه اما فیلم، در بیرونی کردن کاراکتر اصلی خود بشدت ناموفق است و قادر به بارور کردن موقعیت مرکزی خود و برقراری ارتباطی تماتیک و ارگانیک میان موقعیت های پیرامونی و موقعیت مرکزی خود نیست و در این میان، حتی چالش شخصیت اصلی نیز تدریجا یخ می زند و از یادها می رود. قصه اصلی نیز اگرچه سریع و صریح رقم می خورد اما همانطور که در نقطه شروع متولد می شود، در نقطه شروع زیست می کند و در نقطه شروع نیز می میرد، بی آنکه پیش رود و بسط و قوام یابد. به این مصیبت ها باز هم می توان افزود. مصیبت هایی که از فیلمنامه ای ناشی می شود که با وجود بهره مندی از 3 فیلمنامه نویس، هنوز نوشته نشده است. نخستین مصیبت فیلمنامه «زندگی جای دیگری است» که در کمبودها چیزی مشابه فیلمنامه «طبقه حساس» است، از فقدان ساختاری مشخص ناشی می شود. مشخص نیست فیلمنامه از الگوی 2نیمه تبعیت می کند یا از الگوی سه پرده؟ اگر از الگوی 2 نیمه تبعیت می کند، پس چرا نقطه عطف خود را درست در دقایق ابتدایی رقم می زند؟ و چرا میان نیمه اول و نیمه دوم، تفاوتی آنچنانی مشاهده نمی شود و سیر داستان و کنش و واکنش ها و حرکت شخصیت ها و رفتار شخصیت اصلی و... یکنواخت و بی تغییر است؟ و اگر از الگوی سه پرده تبعیت می کند، پس چرا فیلمنامه، هرگز به نقطه عطف دوم خود نمی رسد و در همان نقطه عطف اول، متوقف است؟ آیا با الگویی جدید و فیلمنامه ای مدرن مواجهیم؟!دیگر مصیبت فیلمنامه، تک موقعیتی بودن آن است که سبب شده فیلمنامه، در بسط و پیشبرد داستان، عملا دچار مشکل باشد به این معنا که موقعیت مرکزی برگزیده شده برای فیلم، اساسا به تنهایی، توان رقم زدن فیلمی داستانی، آن هم با مدت زمان 90 دقیقه را ندارد و نیازمند موقعیت های پیرامونی برای پوشش حفره های موجود است. در این میان، اگرچه موقعیت های پیرامونی گوناگونی خلق شده و پیرنگ های فرعی پرتعدادی شکل می گیرد اما در کمال حیرت، به جای فضاسازی و بسترسازی، جایگزین موقعیت مرکزی و پیرنگ اصلی می شوند بی آنکه در خدمت این دو درآیند. گویی که داستان پسر داوود که می خواهد دیده شود و مستقل باشد و داستان کارگری که زن صیغه ای داوود است اما می خواهد به عقد دائمی او درآید و داستان همسر سابق داوود که شوهرش درگیر پرونده مواد مخدر شده و در آستانه اعدام است، جملگی یک ساز می زنند و قصه داوود، سازی دیگر. «مرگ آگاهی» نیز به عنوان تم اصلی تقریبا مفقود می شود، بی آنکه از تم های پس زمینه ای متعدد فیلم بهره گیرد.فصول نیز کم و بیش به مصیبت هایی مشابه گرفتار شده اند. فصل سیگار کشیدن های داوود بیش از اندازه تکراری است و طولانی و خسته کننده و نمایانگر تلاش فیلمساز برای ایجاد کلوزآپی از شخصیتی درونی که وجه بیرونی نمی یابد. حتی فصول کار در بیمارستان نیز به استثنای استخراج اندک نشانه های شخصیتی از داوود، حاوی هیچ اطلاعات مهم دیگری نیستند و عملا قصه را پیش نمی برند. در این فصول، تنها یک کنش مهم را می توان یافت که نمایانگر تغییری میلی متری در رفتار داوود است: کوشش بی حد و حصر داوود پس از «مرگ آگاهی» خود برای نجات بیماری که عملا جان داده است. کوششی که ظاهرا پیش از «مرگ آگاهی» در داوود مشاهده نمی شد گویی که شخصیت اصلی ما از «مرگ آگاهی» به «خودآگاهی» رسیده است. اما آیا کوشش مصرانه هادی جهت نمایش کلوزآپ گونه شخصیتی که پس از «مرگ آگاهی» بیش از پیش متوجه پیرامون خود می شود، به تنهایی کفاف دهنده فیلمی 90 دقیقه ای است؟!صدالبته که هادی کوشیده تا با بهره گیری از میزانسن ها و بالاخص نماهای نزدیک تک نفره از داوود، وی را به مخاطب نزدیک کند و می توان اذعان کرد فیلمساز در این راه، چندان هم ناکام نبوده است اما هادی ظاهرا از این نکته بسیار مهم غفلت کرده که اگر این فاصله گذاری نزدیک میان شخصیت اصلی و مخاطب را با برانگیختن حس همذات پنداری در مخاطب، توأمان نکند، حاصل یقینا 180 درجه مخالف خواست وی خواهد شد که دقیقا همین نیز شده است، به گونه ای که داوود، نه تنها سمپات مخاطب نیست، بلکه از ابتدا تا انتهای درام، دارای عجز و انفعالی است که برای مخاطب، بشدت آزاردهنده و در عین حال خسته کننده است به گونه ای که اگر حامی دوآتشه حامد بهداد نباشید، امکان ندارد کاراکتری تا به این میزان منفعل و عاجز را هر چقدر هم که به شما نزدیک باشد، پس نزنید و از قضا، همین بی کنشی است که کاراکتر بشدت درونی داوود را ولو در حد شناخت مخاطب نیز بیرونی نمی کند و کوشش فیلمساز برای نزدیک کردن هرچه بیشتر داوود به مخاطب را بیهوده و بی کارکرد جلوه می دهد و الکن. گویی با کاراکتری مجهول مواجهیم که به رغم کلوزآپ های فیلمساز از او، برای شناختش نیازمندیم به تحمیل تاویل و تفسیرهای جامعه شناسانه اما فرامتنی و بیرون از اثر به اثر. این همه، در حالی است که حتی سیر تحول داوود نیز منحصر است در یکی دو کنش انتهایی از جمله ازدواج با نفیسه (کارگر خانه و زن صیغه ای او) و پذیرش مسؤولیت جرم شوهر همسر سابق او، که نخ نما هستند و قابل پیش بینی و به لحاظ طراحی، فیلمفارسی گونهاما انفعال موجود در داوود را می توان به نحو فزاینده تری در نفیسه و فرزندان داوود و همسر سابق او نیز مشاهده کرد به این معنا که آدم های فرعی فیلم که می توانستند با تبدیل شدن به شخصیت هایی فرعی، قصه را از خلوتی مطلق نجات دهند، سوای مشخص نبودن جایگاهشان در قصه (به سبب کم پرداختی) به استثنای فضاسازی، تقریبا بی کارکرد ند و نه دارای حرکتند و نه دارای انگیزه ای برای حرکت، گویی که در دایره بسته ترسیم شده توسط فیلمنامه نویسان، محبوسند و بی مصرف. بزرگ ترین قربانی این دایره، کاراکتر نفیسه است که به سبب موقعیتش در فیلم (عشقش به داوود و تاثیرگذاری اش روی او) پتانسیل نجات فیلم را داشت اما او نیز غالبا منحصر در کنش های روزمره شده و در حالی در پایان فیلم، بی فرجام رها می شود که عملا مهم ترین کاراکتر مکمل فیلم است و پس از داوود، بیشترین سهم را از فیلمنامه و میزانسن هادی دارد. همسر سابق داوود نیز به سبب بیش از اندازه منفعل و غایب بودن، عملا از نقش ظاهرا تاثیرگذارش در درام، در قالب اهرم فشار شدن بر داوود جهت پذیرفتن مجازات شوهر او، دور افتاده است.در این میان، طبیعی است که هادی در روایت قصه بشدت خلوت خود، دچار خلائی عظیم شده که برای جبران آن، ناگزیر به گنجاندن مکرر فصول گزارشی و مستندگونه ای همچون صبحانه خوردن، عازم محل کار شدن، از محل کار به سوی خانه برگشتن، خوابیدن و دوباره روزی را از نو شروع کردن و... می شود که بخش گسترده ای از اثر را نیز دربرمی گیرند اما در پیشبرد درام ناتوانند و کارکردی فراتر از فضاسازی و معرفی اولیه نمی یابند، مگر آنکه تکرار مکررات و توضیح واضحات و خلق زمان های مرده و خسته کردن تماشاگر را نیز از کارکردهای موفق فیلم به حساب آوریم!طبیعی است که در درامی ایستا که میان دستمایه ها و مضامین و آدم های خود، سردرگم و معلق می ماند و تقریبا به هیچکدامشان نیز نمی پردازد، بازیگران ولو اسم و رسم دار نیز قربانی شوند. «زندگی جای دیگری است» یک حامد بهداد بشدت توانمند در ایفای نقش های بیرونی دارد که در خلق کاراکتر بشدت درونی داوود نیز با عنایت به تجربه های معدودش در ایفای اینگونه نقش ها، مجموعا قابل قبول ظاهر شده و حفره های موجود در کاراکتر او، عمدتا به فیلمنامه بازمی گردد. فیلم، یک یکتا ناصر بسیار خوب و فراتر از انتظار نیز دارد که عملا به نقش خود جان بخشیده و نفیسه را به تنها کاراکتر فیلم بدل کرده که ناشناخته و مفروض و بی هویت نیست و حس همذات پنداری مخاطب را نیز برمی انگیزاند. بی تردید مولف بخش اعظمی از کاراکتر نفیسه، نه فیلمنامه، بلکه خود ناصر است و همانگونه که بهترین بازی فیلم متعلق به او است، بهترین کاراکتر فیلم نیز می توانست نفیسه باشد اگر حفره های فیلمنامه ای، کاراکتر نفیسه را تکه پاره نمی کرد و پایان بندی بد فیلم، نفیسه را بی فرجام و به حال خود رها نمی کرد. در این میان، نیکی کریمی و پارسا پیروزفر اما محدود ند و بی کارکرد و نسبت به آنچه تاکنون از این دو می شناختیم، غریبه و ناشناخته، به گونه ای که بعید نیست هادی با بهره گیری از این دو، آن هم به این نحو، فقط و فقط اهداف گیشه ای را دنبال کرده باشد و نه اهداف ریشه ای.این همه، مجموعا فیلمی را به ما معرفی می کنند که تجربه عذاب آور تماشای کاملش، تماشاگر را حتی تا مرز ناامیدی از سینما نیز پیش می برد اما خدا را شکر که بدون اینگونه فیلم های منوچهر هادی و امثالهم نیز سینما چه در ایران و چه در جهان، همچنان موجود است و سرپا و با قوام. آری! خدا را شکر که سینما جای دیگری است.

کارگردان فیلم زندگی جای دیگریست

منوچهر هادی کارگردان و فیلمنامه نویس متولد 28 مرداد 1351 در تهران است. دوران دبیرستان در رشته الکترونیک تحصیل کرد. پس از اخذ دیپلم در سال 1363 با بازیگری، دستیاری کارگردان و مسئول تدارکات پا به عرصه هنر گذاشت. سال 1385 با ساخت فیلم تلاطم کارگردانی را تجربه کرد. تله فیلم های آخرین روز ماه/ تصادف/ فرصت های فردا و کوچهٔ محجوب علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه نویسی را نیز تجربه کرد. او در ۲۰ اسفند سال ۱۳۹۴ با یکتا ناصر ازدواج کرد که حاصلش یک فرزند دختر به نام سوفیا است. کارنامه هنری ایشان بدین شرح است: کارگردانی: فیلم های سینمایی رحمان ۱۴۰۰/ آینه بغل/ کارگر ساده نیازمندیم/ من سالوادور نیستم/ زندگی جای دیگری است/ دنیای پرامید/ یکی میخواد باهات حرف بزنه/ قرنطینه/ نمایش خانگی: نیسان آبی/ گیسو (عاشقانه۲)/ دل/ عاشقانه/ تلویزیونی: دلدادگان/ آمین/ خوب، بد، زشت/ خداحافظ بچه/ تله فیلم: کارما/ ته خط/ پاپوش/ آخرین روز ماه/ غافل/ کوچه محجوب/ فرصت های فردا/ تصادف/ تئاتر: مردگان بی کفن و دفن/ تهیه کنندگی: کارگر ساده نیازمندیم/ نویسندگی: زندگی جای دیگری است/ یکی میخواد باهات حرف بزنه/ قرنطینه/ تدوین: زندگی جای دیگری است/ دنیای پرامید/ دستیاری کارگردان: هزاران چشم/ چهارشنبه سوری/ بازیگری: ملاقات با طوطی/ آرماندو. افتخارات ایشان عبارتند از: تندیس حافظ بهترین کارگردان تلویزیونی در هفدهمین جشن حافظ برای مجموعه خانگی عاشقانه ۱۳۹۶ و تندیس حافظ بهترین کارگردان تلویزیونی در نوزدهمین جشن حافظ برای مجموعه تلویزیونی دلدادگان ۱۳۹۸.

منوچهر هادی

بازیگران فیلم زندگی جای دیگریست

پارسا پیروزفر، نیکی کریمی، حامد بهداد، یکتا ناصر

ساير عوامل فیلم زندگی جای دیگریست

  • کارگردان:منوچهر هادی
  • تهیه کننده: منوچهر هادی
  • فیلم نامه نویس: بابک کایدان،منوچهر هادی،پدرام کریمی

مشخصات فیلم زندگی جای دیگریست

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (109 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (103 نظر) عرض ارادت فریبا نادری به امام خمینی(ره): مرد بزرگ جایت خالی است در میان مردمان سرزمینِ نور؛ ممنون که این انقلاب رو برایمان رقم زدی+ عکس (94 نظر) تذکر جدی علی دایی به اعجوبه طنز ایران: دفعه آخرت باشد که ادای من را درآوردی! (79 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (63 نظر) علی دایی در واکنش به تقلید صدایش در مراسم استقلالی‌ها: در گذشته پادشاهان دلقک‌هایی داشتند که وظیفه‌شان تقلید صدا و خنداندن مردم بود+عکس (60 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (54 نظر) سحر زکریا خطاب به شهاب حسینی: این جماعت چه می دانند که در خیابان با من چه کردید از اینکه یورش آوردید برای زدن من فراموش نمی کنم! +عکس (50 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (49 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (45 نظر) شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو (38 نظر) مریم مومن: تمام پسرهای محله رو زدم هیچکس بدون اجازه من نباید از کوچه رد میشد باید زنگ در رو میزدن بعد رد میشدن+فیلم (35 نظر) ژیلا صادقی: من زنی هستم، آزاد/ در فطرت من حیا نهاده شده/می‌دانم از کجا باید شروع کنم و کجا می‌شود رها شد (31 نظر) لیلا اوتادی: من ترک هستم، منتها نه تُرک تبریز و اردبیل؛ ترک قشقاییِ شیراز هستم+ویدیو (30 نظر) سحر زکریا: بهنوش بختیاری نخود هر آشه در حد من نیست که بخوام باهاش دهن به دهن بشم! خانم بختیاری در بین همکاران جوک هستن!+فیلم (28 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
تهران گردی / معرفی 36 پارک تفریحی و جذاب تهران؛ پایتخت را بهتر بشناسید آلبوم تصاویر ورزشی و خصوصی محمدهادی ساروی کُشتی گیر چشم ابرو مشکی ایرانی ؛ از کافه گردی و پاریس گردی تا پُشتک روی تُشک و مدال طلا مفاخر ورزشی ایران/ غلامرضا تختی از تولد تا مرگ گزارش تصویری دیدار تاریخی بسیجیان با ولی امر مسلمین جهان در سالروز تشکیل بسیج 20 میلیونی استقلال و پرسپولیس روی لبه تیغ/ روی مرز بین صعود و سقوط (فیلم) نظر رهبر معظم انقلاب درباره تخت جمشید / افتخاری ندارد، خدا می‌داند چقدر بیگناه مقابل تخت طاغوت‌های زمان به قتل می‌رسیدند ... کرکره خنده؛ بدل مهران مدیری: مدیری برای همیشه از ایران رفت اونور آب شبکه ای برای خودش تاسیس کرده به نام جوج تی وی من هم بدل مدیری هستم اسمم نعمت برزو کلایه است!+فیلم نگاهی به تیپ و استایل خوشرنگ و پرانرژی بهنوش بختیاری در اتاق گریم جوکر/ میکس زیبای سفید و قرمز👌 حضور بی شرمانه احسان کرمی و برزو ارجمند در عروسی مختلط ساسی مانکن به بهانه پاشیدن نمک روی زخم آبادانی ها+عکس واضح وام 680 میلیارد تومانی آقای مدیرعامل از بانک خودش! نگاهی به چیدمان سنتی و شیک اتاق پذیرایی مسعود کیمیایی، کارگردان خائن‌کشی و برنده تندیس حافظ/ خودنمایی مبلمان چرمی و تابلوهای زیبای نقاشی ایده ست کردن ست چهارخانه‌ پاییزی با این بازیگران مشهور ایرانی / از الناز شاکردوست تا پریناز ایزدیار و سمیرا حسن پور + عکس