درباره نویسنده (جلال آل احمد)
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده ای مذهبی در محلهٔ سیدنصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. وی پسرعموی سید محمود طالقانی بود. خانوادهٔ او اصالتاً اهل شهرستان طالقان و روستای اورازان بود. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سیداحمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد. دارالفنون هم کلاس های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کارِ ساعت سازی، بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل و شب ها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاه گداری سیم کشی های متفرقه. بردست «جواد»، یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوری ها دبیرستان تمام شد و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگهٔ وجودم… در دوران نوجوانی، وی تحت تأثیر تربیت مذهبی در خانواده اش بوده است. تمام اطرافیان وی همچون پدر، برادر و پدربزرگش از طبقهٔ روحانیان بوده اند. چنان که گفته شده پدرش در تربیت مذهبی وی بسیار جدی بوده است. آل احمد در بیست سالگی به دلیل درخواست پدرش، راهی نجف می شود تا درس طلبگی بیاموزد و به نوعی راه پدرش را ادامه دهد. در سال های آخر دبیرستان بود که جلال با کلام کسروی و شریعت سنگلجی آشنا شد و همین مقدمه ای شد برای پیوستن وی به حزب توده. پس از پایان دبیرستان، پدر او را نجف نزد برادر بزرگش سید محمدتقی فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینی بپردازد، البته او خود، به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت؛ اما در نجف ماندگار شد؛ ولی پس از سه ماه به تهران بازگشت. به گفتهٔ برخی نویسندگان، وی در بازگشت از نجف در خصوص بسیاری از احکام شیعیان دستخوش دودلی و شک شده بود.
درباره کتاب زندگی که گریخت
مجموعه داستان «زندگی که گریخت» (گزیده ای از داستانهای کوتاه جلال آل احمد، به انتخاب محمدرضا سرشار)، در بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران چاپ و منتشر شد. داستانهای این مجموعه عبارت اند از: خانم نزهت الدوله، زندگی که گریخت، گناه، نزدیک مرزون آباد، دهن کجی، آرزوی قدرت، اختلاف حساب، دفترچه بیمه، عکاس با معرفت، دزد زده، جا پا، مسلول، زن زیادی، بچه مردم، وسواس، لاک صورتی، و الگمارک و المکوس.
جلا آل احمد، در زندگی چهل و شش ساله خود، دورانهای فکری مختلفی را پشت سر گذاشت؛ و کتابها و نوشته های او، حاصل و دربردارنده اندیشه های او در این دورانهای فکری چندگانه است. به همین سبب و نیز اینکه او در حتی بهترین دورانهای فکری اش هم برخی حساسیتهای جامعه اسلامی فعلی را در طرح بعضی مسائل اخلاقی در نوشته هایش نداشت، نیز تفاوت سطح فنی داستانهای او، باعث می شود که نتوان همه آثار داستانی وی را به نوجوانان و جوانان متعهد کشور توصیه کرد. گزینش و انتشار داستانهای مجموعه «زندگی که گریخت» به قصد تهیه مجموعه ای نسبتا مطمئن برای این مقاطع سنی صورت گرفته است. داستان «زندگی که گریخت» کتاب زندگی که گریخت درمورد یک باربر گرسنه می باشد که بعد از ایام زیادی که بیکار بوده کاری دست و پا می نماید .ولی زیربار طاقتش تمام شده و جان خویش را از دست می دهد. نگارنده با قرار دادن خودش در موقعیت روحی باربر صوانح و اتفاقات گویایی از تلاطم درونی او را تجسم می بخشد.گونی را که که بر روی دوش او گذاشتند گویا اتفاق جور دیگری رخ داد و پاهای خود را هنوز از زمین بلند نکرده به دنبال مکان و قرارگاهی میگشتند و به زمین مینشستند. نخست زیاد جدی نگرفت اما نه درست همانگونه بود. دست خود او نبود و بسیار کوشش نمود اما مجدد پاهایش به لرزه افتادند . با خودش کمی فکر کرد و در این اندیشه فرو رفت که شاید نمیتواند این بار را با خود حمل سازد اما بسیار سریع دنباله فکر خود را قطع کرد. اطمینان داشت که زانوانش از عقب تا نخواهد شد و او تنها میبایست تلاش کند که از جلو خم نشده و بار به زمین نیفتد. اصلا نمی دانست کیسه برنج چه اندازه وزن دارد و دیگران به آسودگی حملش می کنند و سرعتشان هم زیاد بود ولی پاهای او یاری نمی کرد.
شناسنامه کتاب
- زبان: فارسی
- مؤلفان: سیدجلال آل احمد، رضا رهگذر
- مترجم: :آرزو رمضانی
- ناشر: تکا (وابسته به موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران)
- تعداد صفحات: 328
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .