معرفی رمان آینۀ تال اثر سودابه فرضی پور

درباره کتاب

در بهترین حالت ممکن، این کتاب یک کتاب نزدیک به متوسط است!!

این کتاب در مورد سختی های زندگی است. سختی ها و مشکلاتی که ممکن است برای هر زنی پیش بیاید. اما آیا واقعا نوشتن یک کتاب پیرامون این مسئله جذابیتی دارد؟

قسمت های خوبی هم در کتاب آینۀ تال وجود دارد اما خیلی خیلی کم هستند. از جمله قسمت های خوب کتاب می توان به مکالمه زن داستان و دختری با آیفون خانه با هم صحبت می کردند اشاره کرد. در این بخش کتاب، نویسنده به زیبایی معصومیت کودکانه ای رو به نمایش میگذارد که خیلی دوست داشتنی است.

خلاصه داستان

آينه تال»، داستان زني است كه پس از جدايي از همسرش (کامران)، تلاش مي كند به هر قيمتي كه شده زندگي خود و فرزندش دانیال را حفظ كند. نویسنده با محور قرار دادن این خط داستانی آشنا کوشیده با استفاده از خرده داستانهایی که به آن پیوند می دهد، علاوه بر تازگی بخشیدن به فضای کلی داستان، بستری جذاب و برخوردار از افت و خیز دراماتیک را تدارک ببیند.

«سودابه فرضي پور» نیز همانند اغلب نویسندگان زن، با پررنگ کردن شخصیت زن داستان کوشیده مسائل و معضلاتی را که زنان بعد از جدایی متحمل می شوند از دریچه ای تازه مورد توجه قرار دهد. شخصیت های داستان اغلب درگیر چالش هایی برخوردار از وجوه اجتماعی گرایانه هستند،اجتماعی که از تضادهای درونی مختلفی رنج می برد، بخصوص در زمینه سنت و تجدد.

نویسنده در بهره گرفتن از خرده روایت هایی که به محور اصلی داستان پیوند داده هوشمندانه عمل کرده، برخی همانند ماجرای «آينه خانم» همسايه بي سرزبان آنها که در ميانه داستان، جان خود را از دست مي دهد، کشف راز قتلش می شود ایده ای برای جذابیت بخشیدن به داستان؛ و برخی هم همانند پيرمردی تنها، به ته خط زندگي اش رسيده است و اميدي برای آينده ندارد، اما شخصيت اصلي داستان تلاش مي كند از وجود او براي پر كردن خلأهاي عاطفي اش از جمله فقدان پدر، بهره ببرد.

فضا سازی های نویسنده نیز ملموس و تاثیر گذارند، در جایی که یکی از شخصيت اصلي داستان براي برگزاري جشني به خانه پيرمردی رفته که مدت هاست تنها مانده است. نویسنده توصیف محل زندگی او را بستری برای درک این شخصیت بدل می کند. در و ديوار خانه مي گويند آدمي كه در آن زندگي مي كند تنهاست يا نه، خبر مي دهند كه اين آدم شاد است يا غمگين.

درباره نویسنده

سودابه فرضي پور متولد سال 1360 نویسنده معاصر می باشد.
«سودابه فرضي پور» نیز همانند اغلب نویسندگان زن، با پررنگ کردن شخصیت زن در داستانهایش می کوشد مسائل و معضلاتی را که زنان متحمل می شوند از دریچه ای تازه مورد توجه قرار دهد. شخصیت های داستانهایش اغلب درگیر چالش هایی برخوردار از وجوه اجتماعی گرایانه هستند،اجتماعی که از تضادهای درونی مختلفی رنج می برد، بخصوص در زمینه سنت و تجدد.
سودابه فرضی پور، جایزه برگزیده داستان کوتاه بخش بزرگسال سومین جشنواره داستان انقلاب را در سال های گذشته به خاطر داستان «پشت بام ها شاهدند» به دلیل نگاه نو و تصویری اش به موضوعی تکراری، کسب کرده است.

قسمتی از کتاب

بی پولی مثل جانوری موذی روی زمین می خزد و نم نم نزدیک می شود. یکباره خیز برنمی دارد تا گلویت را بچسبد. فیش فیش می کند، به تنش پیچ و خم می دهد و توی بی خبریِ تو از راه می رسد.

بی پول که باشی، تفریح های مجانی را هم از خودت دریغ می کنی.

تنها حسن مستاجر بودن شاید این باشد که خاطرات آدم را طبقه بندی می کند.

من دیوانه بودم. هر زنی دیوانه توجه است.

شناسنامه کتاب

نویسنده: سودابه فرضی پور

ناشر: هلیا

تعداد صفحات: 264

معرفی رمان روزهای روز اثر مهدیه کسایی زاده