معرفی رمان روزهای روز اثر مهدیه کسایی زاده

درباره کتاب

روزهای روز عنوان کتابی است از مهدیه سادات کسایی زاده که در 216 صفحه و توسط انتشارات کویر در سال 1396 به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب داستان های کوتاه فارسی است. نیز در بازار کتاب موجود می باشد.

سرفصل های کتاب و نام های این هفت روز عبارتند از:

1. زاد روز
2. روزی از روزها
3. نوروز
4. روز روشن
5. امروز
6. همین امروز
7. امروز بلند

در قسمتی از پشت جلد کتاب روزهای روز آمده است:

مهر شورانگیز این بانوی جوان، از رویارویی پرسشگرانه اش با زندگی کم نمی کند و دامان پرسش هایش، تا مرگ و آفریننده ی زندگی و مرگ کشیده می شود. او آهسته و بی پایان، گام هایی بر می دارد که «امروز»، تجربه ی شخصی معنا را جان بخش تکاپوی فکری اش قرار می دهد.

این رمان فلسفه ی آرامی دارد و قصه زنی است که نویسنده است و هفت روز از زندگیش را توضیح میدهد و در این هفت روز اتفاقاتی که پیش می آید غیر عادی نیستند ولی این زن به این اتفاقات فلسفی و سوالی نگاه میکند.

خلاصه داستان

«روزهای روز» روایتی از یک بانوی نویسنده است که هفت روز زندگی خود را در حالی می نویسد که گویی هنگام نگارش به دست ناشر رسیده است. از نگاه او،همه ی روزهای زندگی،در یک روز بلند جریان دارد که سراسر همین امروز است .او خوب می بیند؛زیاد می اندیشد و زیاد نمی خواهد؛اما مانند دیگران با رویدادهای خواسته و ناخواسته ای روبه رو میشود.
مهر شور انگیز این بانوی جوان،از رویا رویی پرسش گرانه اش با زندگی کم نمی کند و دامان پرسش هایش،تا مرگ و آفریننده زندگی و مرگ کشیده می شود. او آهسته و بی پایان گام هایی بر می دارد که امروز تجربه ی شخصی معنا را جان بخش تکاپوی فکری اش قرار می دهد.

درباره نویسنده

مهدیه کسائی زاده متولد آذر ماه ۱۳۵۴ است.او پس از پایان تحصیل در دو رشته زیست شناسی و عرفان اسلامی و به عنوان مدرس مثنوی و برخی دروس فلسفی، همواره در جستجوی مفهوم اصیلی از زندگی بوده است که بتوان فارغ از ملیت و مذهب، تحقق بخشید و مطابق با ویژگی های بومی و شخصی تعین داد. به دنبال این هدف، او از سال ۱۳۸۹ مطالعات خود را در موضوع معنای زندکی پی گرفته است.

قسمتی از کتاب

همه ی روزها نسبت به همدیگر، روزهای دیگری هستند؛ مگر این که خودمان نخواهیم. روزهای تولد و هر کدام دیگر از روزهای آغاز هم همین طور هستند؛ با این تفاوت که بهتر است قدری متفاوت تر باشند.

ما در زندگی، پیوسته لباس عوض می کنیم؛ اما کمتر به این می اندیشیم که گاهی هم باید خودمان را عوض کنیم.

به خانه که رسیدم، خودم را روی صندلی راحتی رها کردم. خوب و دلپذیر بود. چند لحظه بعد، برخاستم؛ ساعت دیواری را برداشتم؛ آن را به اتاق بردم و داخل کمد گذاشتم. آن شیء باید تا زمانی که روش استفاده از زمان را می آموختم، از دیدم پنهان می شد.

شناسنامه کتاب

نویسنده: مهدیه کسائی زاده

ناشر: کویر

تعداد صفحات: 216

معرفی رمان یک عاشقانه ی آرام اثر نادر ابراهیمی