درباره کتاب
یک عاشقانه آرام، روایتی شاعرانه از یک زندگی
احتمالاً با شنیدن نام نادر ابراهیمی به یاد عاشقانه های زیادی خواهید افتاد، حق هم دارید چرا که قلم شاعرانه این نویسنده کاغذ را عاشق می کند چه برسد به مخاطبان پر شوری که برای خواندن گل واژه های ناب و شیرین این نویسنده، کتاب را زمین نمی گذارند. یک عاشقانه آرام نام یکی از معروف ترین آثار نادر ابراهیمی است که مطالعه آن به عنوان یک کتاب عاشقانه و آموزنده به تمام کسانی که دوست دارند تا عاشقانه آرامی را در زندگی خود تجربه کنند پیشنهاد می شود.
فصول کتاب یک عاشقانه آرام
رمان یک عاشقانه آرام برجسته ترین اثر نادر ابراهیمی به حساب می آید که توسط انتشارات روزبهان بیش از 40 بار به چاپ رسیده است. نگارش این کتاب پر طرفدار به آذر ماه 1373 بر می گردد و امروزه پس از گذشت 25 سال هنوز هم به عنوان یک عاشقانه پر طرفدار در قفسه های کتابفروشی خودنمایی می کند.
کتاب یک عاشقانه آرام در سه فصل روایت شده و نادر ابراهیمی برای هر فصل عناوین جذاب و متفاوتی را انتخاب کرده است اگر نسخه پی دی اف یک عاشقانه آرام را مقابل خود قرار دهید خواهید دید که فصل های مختلف این کتاب چنین نام گذاری شده است:
فصل اول: پیش از آن واقعه بزرگ
فصل دوم: در قلب آن واقعه
فصل سوم آن سوی واقعه
فصل دوم داستان یک عاشقانه آرام به عنوان مهم ترین و جذاب ترین قسمت کتاب شمرده می شود و نویسنده با توجه به اهیمیت داستان در این فصل، در قلب آن واقعه را نیز به قسمت های متفاوتی بخش بندی کرده که هر هرکدام از آن قسمت ها به عنوان روزهای هفته نام گذاری شده اند. به صورتی که مخاطب با باز کردن کتاب و مشاهده فهرست فصل دوم، با قسمت های متفاوتی که از یکشنبه ها آغاز شده؛ تا سه شنبه ادامه دارد و به شنبه ها ختم می شود مواجه خواهد شد.
مقدمه کتاب یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی قبل از آنکه عاشقانه هایش را برای مخاطبان خود تعریف کند مقدمه با احساسی را در چند جمله خلاصه کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست:
دیگر جوان نیستم، میانسال هم نیستم! به همین خاطر است که همیشه می اندیشم. این آخرین اثری است که به او پیشکش می کنم و به فکرم می رسد که بنویسم (برای آخرین بار به او) اما احساس می کنم که در این جمله، نقصی وجود دارد و یا شاید اضطرابی! یادم می آید اولین کتابم را در نیمه راه جوانی به بهترین دوست روزگار کودکی تا جوانی ام تقدیم کردم: (به برادرم رحیم قاضی مقدم، که با دوستی ام با او بیش از همه کس او را عذاب داده ام)
حال، در آستانه پیری؛ می خواهم جمله ای شبیه به آن بگویم: (به همسرم فرزانه، که با مهر بی حدم به او، تنها کسی بوده ام که پیوسته عذابش داده ام)
و افسوس که نمی توان بازگشت و از نو ساخت؛ اما، دست کم به آن ها که در آغاز راه هستند می توان یادگاری کوچکی داد، شاید به کارشان بیاید. «یک عاشقانه آرام» اگر خدا بخواهد و زنده بمانم، «یک عاشقانه بسیار آرام» یادگاری خواهد بود از من و او به همه آن ها که در آغاز راه هستند.
خلاصه داستان
داستان کتاب عاشقانه آرام، درباره گیله مردی است که شغلش معلمی است. این مرد گیله مرد غیر از تدریس کردن، فعال سیاسی است. او در سفری که می رود عاشق دختری به نام عسل می شود و با او ازدواج می کند. به علت فعالیت های سیاسی گیله مرد تبعید می شود و آن ها بدترین روزهای عاشقانه زندگی شان را سپری می کنند.
عسل و گیله مرد با وجود مشکلات فراوان سر راهشان هیچ گاه دست از دوست داشتن هم نمی کشند و عاشقانه همدیگر را دوست دارند. و این پایان داستان نیست. آن ها سعی می کنند هر روز بیش تر از قبل همدیگر را دوست داشته باشند و عاشق هم باشند.
برخی از مخاطبان بر این باورند که نادر ابراهیمی قسمتی از خودش را بله مرد قصه همان آقای نویسنده است و همین مسئله موجب شده تا مخاطبان این کتاب را بیشتر دوست داشته باشند و ارتباط بهتری با شخصیت های داستان برقرار کنند.
درباره نویسنده
نادر ابراهیمی (زاده ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران – درگذشته در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۸۷، تهران)، داستان نویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه های فیلم سازی، ترانه سرایی، ترجمه، و روزنامه نگاری نیز فعالیت کرده است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک شمار سخنوران ایرانی به شمار می رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده اند
قسمتی از کتاب
هیچ چیز همچون اراده به پرواز،پریدن را آسان نمیکند.
مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه، به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنیی ست که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟وقتی زندگی مان را به یک حفره ی سیاه بسیار گود تبدیل کردیم نباید انتظار داشته باشیم که در ته این حفره، عشق، مشغول پایکوبی و شادمانی باشد.
شناسنامه کتاب
نویسنده: نادر ابراهیمی
ناشر: روز بهان
تعداد صفحات: 272
معرفی رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد اثر شهرام رحیمیان










































