درباره کتاب
خلق شخصیت های خیالی در بستری از روایت مستند، امکان شرح و بسط وقایع تاریخی را گسترش می دهد. نویسندگان با خلق چنین شخصیت هایی، زوایای مختلف اتفاقات تاریخی را روشن می کنند و اثری ارائه می دهند که علاوه بر اطلاعات مستند و مکتوب تاریخی، روایتی خیال پردازانه و شرحی پرکشش دارد. شهرام رحیمیان در کتاب دکتر نون زنش را بیش تر از مصدق دوست دارد با تلفیق خیال و واقعیت، شرحی متفاوت از دکتر مصدق و کودتای 28 مرداد ارائه می دهد.
رمان دكتر نون زنش را بيشتر از مصدق دوست دارد در بستر داستانی اجتماعی، سیاسی و عاشقانه روایتی متفاوت از كودتاي 28 مرداد سال 1332 در ایران شرح می دهد. دکتر نون نماد مرد روشن فکر جامعه ی آن دوران است. شخصیتی خلق شده توسط شهرام رحیمیان که وجود خارجی ندارد. به همین دلیل می توان ادعا کرد که این اثر در ژانر ادبیات مستند قرار نمی گیرد اما شخصیت های دکتر فاطمی، دکتر مصدق، سرلشگر زاهدی و چند نفر دیگر از اطرافیان مصدق در این کتاب در نقش و جایگاه اصلی خودشان حضور دارند. نثر روان ، بازی های زمانی که گاه در گذشته و گاه در حال اتفاق می افتند و نقدی که در لایه های زیرین از باورهای مردم در این اثر پایه ریزی شده است از نکاتی هستند که خواندن این کتاب را برای دوست داران کتاب های اجتماعی و تاریخ معاصر بسیار لذت بخش می کند.
خلاصه داستان
رمان کوتاه دکتر نون زنش را بیش تر از مصدق دوست دارد، داستانی سیاسی - تاریخی است که با درون مایه ی تخیل و نمادگرایی، خاطرات و جدال های روحی دکتر محسن نون، حقوق دان و معاون دکتر مصدق را شرح می دهد.
دکتر نون مشاور و معاون معتمد دکتر مصدق است. او در نخست وزیر شدن مصدق نقش پررنگی ایفا کرد و به همین دلیل به عنوان چهره ی محبوب مردمی شناخته شد. دکتر نون در جریان کودتای 28 مرداد سال 1332 دستگیر شد و شکنجه های سخت زندان را تحمل کرد تا وفاداری خود را به مصدق نشان دهد. زمانی که موضوع عشقش ملکتاج مطرح شد خود را باخت و علیه دکتر مصدق سخنرانی کرد. این کار باعث شد عذاب وجدان بگیرد؛ عذابی ذهنی که عاقبت خوشی برایش ندارد و جدال تلخ دکتر نون تا پایان داستان با خودش و شخصیت های دیگر از جمله همسرش ملکتاج ادامه دارد.
درباره نویسنده
شهرام رحیمیان زاده ۱۳۳۸ در تهران نویسنده ایرانی است. او از سال ۱۳۵۶ تاکنون در کشور آلمان شهر هامبورگ زندگی می کند. داستان بلند وی با عنوان دکتر نون زنش را از مصدق بیشتر دوست دارد در ایران با استقبال مواجه شد.
قسمتی از کتاب
افسوس، زندگی مثل ساعت نیست که بشه عقربه هاشو راحت کشید عقب و گفت از این ساعت به بعد می خواهم خوشبخت یا بدبخت باشم.
افسر شهربانی گفت: «شما حق نداشتین جنازه رو از سردخونه بیمارستان بدزدین. شما مرتکب جرم بزرگی شدین. امیدوارم از عواقب کاری که کردین خبر داشته باشین.» گفتم: «سرکار، آدم غریبه رو که ندزدیدم. زن قانونیمو بردم خونه. زنی رو که سال های سال باهاش زندگی کردمو برگردوندم پیش خودم. این کار جرمه؟» افسر شهربانی گفت: «بله که جرمه. زنتون تا نمرده بود زنتون بود، وقتی مرد که دیگه زنتون نیست. تازه، آدم عاقل، خودت بگو، آدم لخت می شه و بغل زن مرده اش می خوابه و باهاش عشق بازی می کنه؟» پرسیدم: «جناب، زنم مگه مرده؟» جناب سروان سرش را با عصبانیت تکان داد و گفت: «انگار شما می خواین اوقات منو تلخ کنین؟»
شناسنامه کتاب
نویسنده:شهرام رحیمیان
انتشارات:نیلوفر
تعداد صفحه:112
معرفی رمان همسایه ها اثر احمد محمود









































