معرفی رمان همه جا آتش های خرد اثر سلست ان جی

شنبه، 16 مرداد 1400 زمان مطالعه 4 دقیقه

«همه‌جا آتش‌های خُرد» دومین رمان جذاب سلست اینگ، نویسنده چینی- آمریکایی کتاب «تمام آن‌چه هرگز به تو نگفتم» است. این اثر برنده جایزه بهترین رمان گودریدز و بهترین رمان آمازون و همچنین از پرفروش‌های نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۷ شده‌است.

درباره کتاب همه جا آتش های خرد

کتاب «همه جا آتش های خرد» رمانی جذاب از سلست اینگ، نویسندۀ کتاب پرفروش تمام آنچه هرگز به تو نگفتم است، که سرنوشت خانوادۀ ریچاردسون را با مادر و دختری اسرارآمیز به هم پیوند می دهد و زندگی شان را زیر و رو می کند.رمان همه جا آتش های خرد در سال 2017 برنده ی جایزه ی بهترین رمان گودریدرز شده و به عنوان بهترین رمان آمازون منتخب شده است. همچنین این کتاب در لیست پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۷ قرار گرفته است.

خلاصه کتاب همه جا آتش های خرد

سلست اینگ، نویسنده داستان کتاب همه جا آتش های خرد، را در شیکرهایتس آغاز می کند.نقشۀ راه های پر پیچ و خم، رنگ خانه ها و زندگی ساکنان شیکرهایتس برنامه ریزی شده است.کتاب داستان خانواده ریچاردسون است، مادری به نام میا وارن و دختر نوجوانش پرل به عنوان مستأجر وارد خانواده ی ریچاردسون ها می شوند. و طولی نمی گذرد که آنها برای ریچاردسون ها نقشی پررنگ تر از یک مستاجر می یابند. هر چهار فرزند، ریچاردسون ها مجذوب این مادر و دختر می شوند. اما میا گذشته ای مرموز و پنهانی دارد. زمانی که دوست خانوادگی ریچاردسون ها بچه ای را به عنوان فرزند خوانده قبول می کند. و بر اثر این اتفاق میا و النا در دو طرف این دعوا قرار دارند. النا سعی می کند از گذشته ی مرموز میا سر دربیاورد، اما برای این کار دست به کاری می زند که عواقب ناگواری برایش دارد.

درباره نویسنده کتاب همه جا آتش های خرد

سلست ان جی، نویسنده و رمان نویس چینی -آمریکایی است. سلست نیز مانند شخصیت های داستانش در کنار سفیدپوستان بزرگ شده است. والدین او که هر دو دانشمند بودند، در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ از هنگ کنگ به آمریکا آمدند و او در شهری کوچک در حومه ی پیتزبورگ متولد شد.در مدرسه ی او، فقط دو دانش آموز سفیدپوست نبودند، خودش و یک دختر آمریکایی-آفریقایی. سپس در دانشگاه هاروارد به تحصیل زبان انگلیسی پرداخت و از دانشگاه میشیگان با مدرک استادی هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد. او شغل های بسیاری را انجام داده است، از غلط گیری کتاب های درسی تا نوشتن پاورپوینت برای پزشکان.

سلست ان جی

قسمتی از کتاب همه جا آتش های خرد

خلاصه اینکه همه کارها را درست انجام می داد و زندگی خوبی دست و پا کرده بود. همان نوع زندگی ای که دوست داشته، همانی که همه دوست داشتند. حالا این میا پیدایش شده بود که زنی کاملاً متفاوت با زندگی ای کاملاً متفاوت بود و ظاهراً قوانین خودش را داشت و هیچ احساس سرشکستگی هم نمی کرد.

به این نتیجه رسیده بود وقتی مردم تصمیم می گیرند کاری را که خیر می دانند انجام دهند منصرف کردنشان تقریباً غیرممکن است.

تجربه نشانش داده بود که وقتی کسی کاری برایش می کند یا از سر دلسوزی است یا از روی بی اعتمادی. اما این حرکت ساده چیزی جز یک لطف کوچک نبود که هیچ چیز به دنبال نداشت.

روزنامه نگارها زندگی روزمره ما را ثبت می کنند. حقایق و اطلاعاتی که دانستن آنها حق مردم است را بیان می کنند و برای آیندگان چیزی را به ارمغان می گذراند تا نسل های آینده از خطاهای ما درس بیاموزند و دستاوردهای ما را ارج بنهند.

در عمرش یاد گرفته بود که احساسات ممکن است مانند آتش خطرناک باشد. ممکن است خیلی راحت از کنترل آدم خارج شود. ممکن است از فراز دیوارها و پرچین ها رد شود. جرقه مانند کک می پرد و سریع همه جا را می گیرد. هر باد آرامی می تواند اخگرها را تا چند کیلومتر گسترش دهد. بهتر است این جرقه را کنترل کرده و با دقت از نسلی به نسل دیگر انتقال داد، درست مثل مشعل المپیک. یا اینکه با دقت مهارش کرد و همچون آتشی ابدی، یادآور نور و نیکی که هرگز چیزی را نمی سوزاند حفظ نمود. مهار با دقت. فکر شاید کلید کار پرهیز از آتش سوزی است.

میا فکر کرد دنیا همین است اما چقدر سخت است؛ بغل کردن های هرازگاهی، سری که یک لحظه روی شانه هایت خم می شود، ولی آنچه آدم می خواهد چیزی بیش از یک فشار دادن و محکم بغل کردن ساده است، باید طوری باشد که اصلاً نشود آدم را جدا کرد. مثل این است که تمرین کنی فقط با بوی سیب زنده بمانی، در حالی که احتیاج داری آن را گاز بزنی و ببلعی؛ با هسته و دانه هایش.