درباره کتاب قول
«قول» رمانی از نویسنده سوئیسی ، فردریش دورنمات است. اولین بار در سال 1954 به انگلیسی منتشر شد. ترجمه جدیدی از این کتاب توسط جوئل آگی در سال 2006 منتشر شده است.رمان دورنمات کلاسیک داستان جنایی قلمداد می شوند. او همچنین فلسفه وجودی و ژانر کارآگاهی را در هم می آمیزند. بر اساس شناختی که از این نویسنده داریم به خوبی می دانیم که با یک گروتسک سروکار داریم. خواننده در سراسر اثر نیش و کنایه های مضحک و بعضا سیاه دورنمات را به وقایع پیرامون داستان شاهد خواهد بود.سوالات اصلی این کتاب این است که آیا صحیح است که فردی را به جرمی مرتکب نشده مجازات کنیم، در صورتی که مرتکب جرم دیگری شده است که هرگز ثابت نشده است. همانطور که مشخص است بن مایه اصلی این کتاب مثل بسیاری از آثار دیگر دورنمات راجع به عدالت و جرم و جنایت است. آیا به راستی می توان عدالیت حقیقی را به اجرا گذاشت؟ او در خلال داستان با مسائلی بحث برانگیز در وادی قانون کلنجار می رود و بصورت محسوس عدالت را به چالش می کشد.این کتاب توسط محمود حسینی زاد به فارسی برگردانده شده است و سری هشتم آن به صورت قطعی جیبی توسط انتشارات ماهی به چاپ رسیده است.
خلاصه کتاب قول
داستان این کتاب از یک ملاقات شروع می شود، ملاقات نویسنده رمانهای پلیسی و رئیس پلیس سابق ایالت زوریخ. این دو با هم همراه و همسفر می شوند و در این همراهی، رئیس پلیس ضمن انتقاد از شیوه نوشتن داستان های پلیسی، ماجرای عجیب یکی از بهترین مامورانش را تعریف می کند.بازرس کاربلد، ماتئی در آستانه رفتن به شغلی دیگر، با یک پرونده قتل روبرو می شود، تا زمان رفتنش تحقیقات لازم را برای پیدا قاتل دختربچه ای که کشته شده انجام می دهد. در جریان این تحقیقات با مادر دختربچه ملاقات و قولی را به او می دهد که نگرش و زندگی اش را زیر و رو می کند و…
درباره نویسنده کتاب قول
فریدریش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt) نمایشنامه نویس و رمان نویس برجسته سوئیسی در پنجم ژانویه (۱۵ دی) ۱۹۲۱ در یکی از روستاهای اطراف شهر برن در کشور سوئیس متولد شد. پدر دورنمات کشیشی معتقد و متدین و پدربزرگش شاعری بذله گو و سرشناس بود که به خاطر شعرهای انتقادآمیز سیاسی که می سرود به او لقب شاعر سیاسی پرخاش جو داده بودند. تأثیر ویژگی های این دو نفر بر دورنمات بسیار زیاد بود، چنان که این تأثیر را به آسانی در بیشتر نوشته های این نمایشنامه نویس شهیر می توان مشاهده کرد.دورنمات در ۱۳ سالگی همراه با خانواده راهی پایتخت شد. در این شهر پس از اتمام دوران متوسطه وارد دانشگاه شد و بر اساس تأثیری که از پدر و پدربزرگش گرفته بود در رشته علوم دینی، فلسفه و ادبیات آلمانی به تحصیل پرداخت. پس از تحصیل در رشته ادبیات و فلسفه، چندی در کش و قوس بود که نقاشی را حرفه خود قرار دهد یا نویسندگی را. به زودی حرفه نویسندگی را برگزید، اما نقاشی را هم هرگز کنار نگذاشت. تابلوها و طرح های او آشکارا نشان می دهد که تئاتر برای او پلی میان نقاشی و ادبیات است. در جوانی، نقد تئاتر و نیز رمان های جنایی هم می نوشت. پس از چند سال وارد دانشگاه زوریخ شد و در رشته هنر و فلسفه ادامه تحصیل داد. اما پس از مدتی فشار مالی و فضای کلی دانشگاه و پرداختن به ادبیات نمایشی او را از ادامه تحصیل بازداشت. این نویسنده که ثروت پدری نداشت به کار نگارش مشغول شد و کتاب مشکلات تئاتر را به رشته تحریر درآورد. او برای امرار معاش به نوشتن نمایشنامه های رادیویی روی آورد و از این راه پول خوبی به دست آورد، چنان که موفق شد مشکلات مالی خانواده را که شامل همسر و سه فرزندش می شد از این راه تا حدود زیادی حل کند.نخستین نمایشنامه دورنمات در سال ۱۹۴۷ با عنوان این نوشته شد عرضه شد. داستان این اثر بر اساس جنگهای قرن ۱۶ میلادی در اروپا به رشته تحریر درآمده بود. دومین نمایشنامه خود را یک سال بعد با عنوان نابینا نوشت. این اثر داستان غم انگیز دوک نابینایی است که با از دست دادن پسر و دخترش که عزیزترین بستگانش هستند، روحش چنان آزار می بیند که احساس می کند در پایان زندگی قرار دارد و عریان در کوچه و خیابان پرسه می زند و به بیان درونیات خود با خداوند می پردازد.
درباره مترجم قول
محمود حسینی زاد (زاده ۱۳۲۵ تهران) نمایش نامه نویس، مترجم آثار آلمانی، داستان نویس، و منتقد ادبی ایرانی است.محمود حسینی زاد به همراه پترس مارکاریس [نویسندهٔ مطرح یونانی ] و نوین کیشور [موسس انتشاراتی سیگال در کلکته ]به عنوان برگزیدگان مدال گوته در سال ۲۰۱۳ میلادی معرفی شده اند.در معرفی انستیتو گوته از محمود حسینی زاد از او به عنوان مهم ترین مترجم ادبیات آلمانی زبان معاصر به فارسی یاد شده است.کمیسیون انتخاب برگزیدگان مدال گوته دربارهٔ علت انتخاب و معرفی این نویسنده و مترجم ایرانی برای دریافت این مدال عنوان کرده اند: محمود حسینی زاد با دقت و حساسیت راه را برای واژه هموار می سازد و امکان ارتباط های شخصی و فرهنگی را فراهم می آورد، این مهم موجب می شود تا در هر دو کشور تفاهم دوجانبه بین انسان ها برپا مانده و تقویت شود. امسال انستیتو گوته مدال گوته را به شخصیت های برجسته ای اعطا می کند که فصل مشترک شان علاقه و توجه آن ها به زبان آلمانی و نقش آن ها در برقراری ارتباط بین کشورشان و ادبیات و فرهنگ آلمانی زبان است.او همچنین برای نمایش نامهٔ «نهاده سر غریبانه به دیوار» در دانشکده هنرهای دراماتیک و برای نمایش نامه «تگرگ آمد امسال برسان مرگ» در جشنواره توس لوح تقدیر دریافت کرده است..
قسمتی از کتاب قول
مردم به این امید بسته اند که لااقل پلیس بلد باشد نظم دنیا را برقرار کند، گرچه امیدی چرندتر از این نمی توانم مجسم کنم. اما در تمام این داستان های جنایی و پلیسی متاسفانه سر آدم به نحو خاصی کلاه گذاشته می شود.
من نمی خواستم با دنیا رو به رو بشوم، می خواستم مثل یک آدم کار کشته به دنیا غلبه کنم، اما غصه اش را نخورم. می خواستم برتری ام را در برابرش حفظ کنم، به خودم مسلط باشم، مثل یک تکنسین، به آن تسلط داشته باشم.
اینکه شما دیوانگی را به عنوان روش انتخاب می کنید، شاید جسارت آمیز باشد. من با کمال میل قبول دارم. امروزه رفتارهای غیرعادی، همه را به تحسین می اندازد، اما وحشت از این است که روزی برسد که فقط دیوانگی برایتان باقی بماند.
احساس خوبی نداشتم. راستش من را تحت تأثیر قرار داده بود؛ روش اش غیرمعمول بود، چیز فوق العاده ای داشت. یکباره احساس تحسین به من دست داد، آرزو کردم موفق بشود، حتی اگر شده، به این خاطر که تحقیری باشد برای آن هنتسی نفرت آور؛ با وجود این می دانستم که نقشه اش بی نتیجه است، خطرش خیلی زیاد بود، و امید موفقیتش خیلی کم.
دخترک فقط به قصه و افسانه فکر می کرد؛ گاهی منتظر یک پری بود، گاهی منتظر یک جادوگر؛ انگار تمسخری باشد به انتظار کشیدنِ خود ماتئی.
شناسنامه کتاب قول
- نویسنده: فریدریش دورنمات
- ترجمه: سید محمود حسینی زاد
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۱۹۲
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی قول
- گوینده: مهرخ افضلی , میکائیل شهرستانی
- مدت: 52 دقیقه