مردمی که مست عشق میشوند/ چرا استقبال از «مست عشق» مایۀ خوشحالی است؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از عصرایران، تهیه کننده فیلم «مست عشق» طی مصاحبهای با بیان اینکه به نظر میرسد استقبال از این فیلم ادامه خواهد داشت، گفت: «پیشبینی میکنم «مست عشق» گیشه 200 میلیاردی را رد کند.»
اینکه فیلمی پرفروش شود و رکورد گیشه را بشکند جای خوش حالی است. به ویژه اینکه سال هاست سینمای ایران با مصائب اقتصادی و بحران مخاطب همراه است اما فروش فیلمی مثل «مست عشق» را نمی توان به ریال و تومان و دلار سنجید که این فیلم بر دل ها نشسته و توانسته مخاطب را عاشقانه به سینما بکشاند و عاشق تر از سینما خارج کند.
در واقع اینجا میزان فروش فیلم صرفا یک شاخص کمّی نیست، بلکه شاخص کیفی است که نشان می دهد در میان انواع فیلم های کمدی و لودگی، قصه ای از ادبیات کهن و مشاهیر فرهنگ و تمدن ایرانی، توانسته مردم را به تماشای خود ترغیب کند تا به پای فیلمی فاخر و به تماشای مفاخر ملی خود بنشینند.
فارغ از اینکه «مست عشق» از حیث سینمایی و فرم زیباشناختی چه نکات ضعف و قوتی دارد و آیا توانسته قصه شمس و مولانا را چنان که شایسته منزلت این دو بزرگ است به تصویر بکشد- بحثی که در جای خود می توان به آن پرداخت و به نقد سینمایی اثر دست زد - اما استقبال بالای مخاطب از این فیلم که به نوعی در ژانر تاریخی قرار می گیرد و زندگی دو عارف جان سوخته را روایت می کند جای خوش حالی و امیدواری دارد که اگر سینمای ایران به سراغ اسطوره ها و شخصیت های بزرگ تاریخی خود برود و آنها را در جذابیت ساختار سینمایی روایت کند، مخاطب از آن استقبال خواهد کرد.
این استقبال به موازات رونقی که می تواند به گیشه ببخشد، انگیزه و میل به شناخت و کنکاش در فرهنگ و تمدن ایرانی و مظاهر و مفاخر آن را هم در مخاطبان برمی انگیزد.
چنانکه از خیلی ها که فیلم را دیده بودند شنیدم که به قصه شمس و مولانا یا عرفان علاقه مند شده اند و قصد دارند به مطالعه بیشتری در این باره دست بزنند. این اثر ارزشمندی برای فیلم و فیلم ساز آن است. اینکه بتواند به میانجی تماشای یک فیلم، انگیزه تحقیق و پژوهش درباره سوژه فیلم در مخاطب ایجاد شود و این خود شاخصی برای یک فیلم خوب است، چنانکه برخی از سینماپژوهان معتقدند:« فیلم خوب، فیلمی است که وقتی تمام شد تازه در ذهنت شروع شود».
از سوی دیگر فیلم «مست عشق» به میانجی روایت رابطه شمس و مولانا از عشق و مهربانی و صلح با خویش و دوست داشتن آدم ها و امید می گوید.
از عبور از عادت های روزمره و فراتر رفتن از زندگی های روتین. از منظر جامعه شناختی فیلم می توان ساخت «مست عشق» را پاسخ به یک نیاز و ضرورت اجتماعی دانست. جامعه ای درگیر خشم و افسردگی با تماشای این فیلم انگار مرهم و التیامی برای زخم های خود می یابد و تماشای فیلم حالش را خوب می کند.
«مست عشق» شاید فیلمی تام و کامل درباره شمس و مولانا نباشد اما از آن فیلم های حال خوب کن است و می تواند احساس مخاطب نسبت به خود و دیگران را تلطیف و تعدیل کند و به تعادل برساند.
حسن فتحی کارگردان فیلم روز جمعه در اکران ویژه برای چهره های شاخص فرهنگی و کسانی چون دکتر محمد علی موحد گفت: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم. این اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
واقعیت این است که «مست عشق» کمک می کند تا انچه را که کارگردانش گفته در سطوح مختلف تجربه کنیم حتی اگر به فیلم و اجزا و عناصر آن به مثابه یک اثر سینمایی نقد داشته باشیم. مخاطب که فقط غرق تماشای «مست عشق» نمیشود بلکه مست عشق می شود تا جان و جهان را به ان گره بزند و به این نگاه سعدی برسد که:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست