به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، از 1376 تا 1395 نوزده سال گذشته اما جشن دنیای تصویر که تندیس اش به نام و یاد هنرمند اصیل و یگانه ی کشورمان، خواجه حافظ شیراز، بنیان نهاده شده و همچون برخی جوایز نام حیوانات بر آن نیست (از قبیل خرس و شیر و بز بالدار و دیگر موجودات بال دار و دم دار و سُم دار) امسال شانزده ساله می شود، بگذریم از دو سالی که باد خشک و غبار ریز گرد زمانه نگذاشت چشم در چشم و دوش به دوش هم باشیم و همراه هم غزل خوان دفتر هنر شویم چه باک که در طریقت، رنجش خاطر خطاست. اکنون در آستانه ی برگزاری شانزدهمین جشن خرسندیم که آنچه بر تاریخ این جشن رفته، حکایت غرورآفرینی است که شاهدانش فهرست هنرمندان برگزیده ی این جشن هستند. از آنان که روی در نقاب خاک کشیدند و از جوایز ریز و درشت این سال ها تنها یک تندیس حافظ در خانه داشتند (همچون زنده یاد ساموئل خاچیکیان، مهدی فتحی عزیز، علیرضا وزل شمیرانی و…) تا سانی که در تداوم حق کشی و نادیده گرفته شدن در این سال های ماضی، درست در زمانی که بهترین آثارشان را ساختند، تنها این تندیس حافظ بود که در دستان شان جای گرفت و دستان گرم علاقه مندان سینمای ملی ایران که در تالارهای برگزاری جشن تشویق شان کرد و بعد با ورود نوارها و لوح های مراسم به خانه های میلیون ها ایرانی رفت تا آنها را نیز در این ستایش همراه سازد.
و اما جشن دنیای تصویر ثمره ی توصیه ی زنده یاد علی حاتمی است به صاحب این قلم. در سال های زندگی بابرکت اش هنگامی که حاتمی برای نخستین بار در جمعی به خاطر دلشدگان اش دعوت به تشویق شد در حال رفتن بر روی صحنه از دستپاچگی در حال افتادن از پلکان بود. بعد از این مراسم علی به من گفت: «علی جان، هنرمند این ملک سال هاست به جای تشویق یا تحقیر شده یا در زمانه درست از او یادی نشده، از این رو آداب تحسین شدن و از پله ها بالا رفتن و سخن گفتن نمی داند، کاری کنید که تشویق را یاد بگیریم». و این بود که دنیای تصویر نه تنها در مقام نقد و نظر و تحلیل و سخن سنجی و ذکر ایرادات، که در تشویق و تحسین و شادباش زنده های هنر پای به راه شد تا امروز. پس این مراسم به یاد علی حاتمی هم هست که خود غزل خوان حافظ بود و در کمال الملک این شعر در پیش آگهی فیلم آمد که: گر در سرت هوای وصال است حافظا/ باید که خاک درگه هنر شوی.
جشن دنیای تصویر برای نخستین بار در مملکت هنرپرور و هنرمند «گَز»مان، علاوه بر تحسین دست اندرکاران هنر و فن سینما و تلویزیون، در ستایش از صاحبان قلم و نقادان و مورخان و نویسندگان و مترجمان هم به اندازه توان پا پیش گذاشت. در حالی که در اغلب جشن های سینمایی کمتر یادی از این فرهیختگان می شود. دکتر هوشنگ کاووسی، جمال امید، محمد تهامی نژاد، علیرضا وزل شمیرانی، سعید خاموش، بیژن اشتری، جواد طوسی، امیر پوریا، خسرو دهقان و عباس بهارلو از جمله دریافت کنندگان تندیس حافظ فعالیت پربار در عرصه ی ادبیات سینمایی کشور بودند.
جشن حافظ، به یقین تنها جشنی است که با روی گشاده از چهره های جدید و هنرمندان نوآمده استقبال کرده است. در طی پانزده دوره ی جشن بسیاری از تحسین شدگان از جمله جوانان مستعدی بودند که در طی این نوزده سال، خود به ستون های استواری در حرفه شان تبدیل شدند. بسیاری از بازیگران مطرح این سال ها نخستین جایزه ی خود را از این مراسم دریافت کرده اند.
از فریبرز عرب نیا و محمدرضا فروتن و لیلا حاتمی و امین حیایی و هدیه تهرانی و بهرام رادان و گلشیفته فراهانی و علی مصفا و ویشکا آسایش و پگاه آهنگرانی و مهتاب کرامتی تا حامد بهداد.
جشن ما و شما طی این سال ها، در ستایش از هنرمندان صاحب کرسی و شیوخ عالم سینما هم کم نگذاشته، از مسعود کیمیایی و نعمت حقیقی و ناصر تقوایی و بهرام بیضایی و عزت ا… انتظامی و داریوش مهرجویی و سعید پورصمیمی و جمشیدمشایخی و حمیده خیرآبادی و مهدی فتحی و ساموئل خاچیکیان و ناصر تهماسب تا منوچهر اسماعیلی و جمشید هاشم پور. ستایش از بزرگان، ستایش از بزرگی است.
مشایخی و حمیده خیرآبادی و مهدی فتحی و ساموئل خاچیکیان و ناصر تهماسب تا منوچهر اسماعیلی و جمشید هاشم پور. ستایش از بزرگان، ستایش از بزرگی است.
جشن دنیای تصویر هیچگاه به دیده حقارت به اندازه تصاویر ننگریسته، در این سال ها که تلویزیون و شبکه نمایش خانگی مأمن و مأوای هنرمندان بسیاری بوده که هنرشان را در چهارراه ارزان فروشان روزمرد نفروخته اند دنیای تصویر نیز دست اندرکاران مجموعه های تلویزیونی را که ارزش کارشان ماندگار بود، قدر دانسته است. کیانوش عیاری، مهدی فخیم زاده، حسن فتحی، محمدرضا هنرمند، بهرام بهرامیان از جمله این تحسین شدگان در تندیس حافظ بودند.
جشن حافظ یگانه مراسمی بوده که به ترانه در خدمت تصویر نگریسته و در این سال ها چه بسیار خوانندگانی که نخست در این جشن خواندند و ماندند از مانی رهنما و خشایار اعتمادی و مهران مدیری و محمدرضا صادقی تا برگزیدگانی چون محسن چاووشی، رضا یزدانی، علیرضا قربانی، همایون شجریان و شهرام ناظری.
جشن حافظ، یگانه مراسمی در ایران بوده که هیچگاه به کمدی و کمدین ها به دیده تحقیر نگاه نکرده و پاسدار تلاش هنرمندانِ اصیلی بوده که امروز آوازه دارند و حضوری ملی و مردمی. از رضا عطاران و مهران مدیری و رضا شفیعی جم و سیامک انصاری و بهنوش بختیاری و پیمان قاسم خانی تا حمید لولایی و مریم امیرجلایی و اردلان شجاع کاوه و مهران رجبی و ریما رامین فر.
در طول پانزده دوره گذشته، این جشن کارگردانان و تهیه کنندگان اصیل این کشور را تنها نگذاشت آن هم در دورانی که هیچکس «درخت گلابی» شان را لمس نکرد و «رنگ خدا»یشان را ندید و «زیر نور ماه» با آنان نبود و «آواز گنجشک ها»یشان را نشنید و در «مزرعه پدری» شان قدم نزد و در «چهارشنبه سوری» شان شرکت نکرد و «شوکران» شان را ننوشید و در «تولد یک پروانه» شان حضور نیافت و با «واکنش پنجم» شان همراه نشد و «آوازهای سرزمین مادری» شان را نخواند و به «اشک سرما» خیره نشد و بر «کاغذ بی خط» شان ننوشت و «سگ کشی» شان را نظاره نکرد و «خیلی دور» که نه «خیلی نزدیک» شان هم نشد و بر «اتوبوس شب » سوار نشد و در «کافه ستاره» ننشست و «باران» صورت اش را نشست و بر «بید مجنون» ننگریست و سوار «مرسدس» نشد و «بچه های آسمان» را ملاقات نکرد و با «عروس آتش» همدرد نشد و «شب یلدا» را با آنان نبود و «خانه ای روی آب» را ننگریست، با «درباره الی» به دل دریا زد و به «گذشته» نگریست و روی «ردکارپت» راه رفت؛ جشن حافظ با بزرگان این سینما یکجا ایستاد و تسلیم فضاهای روشنفکری و رسمی نشد.
1 ماه پیش
1 ماه پیش
1 ماه پیش