دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

نامه عاشقانه پری(ثریا) معشوقه سنگدل استاد شهریار بعد از 40 سال / پروانه وش از شوق تو در آتشم امشب... 

سه شنبه، 21 آذر 1402
کد خبر: 366235
ساعد نیوز: متنی از نامه پری به شهریار را مشاهده می کنید.

به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی ساعد نیوز، “شهریار عکست را در مجله ای دیدم خیلی شکسته شده ای، سخت متاثر شدم. گفتم: خدای من این چهره ی دلداه ی من است؟ این همان شهریار است؟ این قیافه ی نجیب و دوست داشتنی دانشجوی چهل سال پیش مدرسه دار الفنون است؟ نه من خواب می بینم. سخت اشک ریختم. بطوریکه دختر کوچکم سهیلا علت دگرگونیم را پرسید؟ به او گفتم: عزیزم، برای جوانی از دست رفته و خاطرات فراموش نشدنی آن دوران. به یاد آن شبی افتادم که می خواستی مرا به خانه امان برسانی، همان که به در خانه رسیدیم گفتم نمی گذارم تنها برگردی و وقتی ترا به نزدیک منزلت رساندم تو گفتی صحیح نیست یک دختر در این دل شب تنها برود و دوباره برگشتیم و آنقدر رفتیم و آمدیم که یکدفعه سپیده دمیده بود… و یادت هست که والدینم چه نگران شده بودند. آیا یادت هست به ییلاقمان پیاده آمد بودی و من در اتاق به تمرین سه تاری که بمن یاد داده بودی مشغول بودم و اکنون نیز گهگاه سه تار را بدست می گیرم و غزل زیر ترا زمزمه می کنم:
گذشته من و جانان به سینما ماند
خدا ستاره ی این سینما نگه دارد”


استاد که چهره اش دگرگون شده بود سپس به دوست و همدم خود می گوید:
“درست نوشته است روزی از من خواسته بود تا از دارالفنون مرخصی بگیرم و به ییلاقشان بروم و وقتی همکلاسی ها از حالم با خبر شدند مرخصیم را از رئیس دارالفنون گرفتند و من شبانه خود را به ییلاق او رساندم. وچون چراغ اتاقش روشن بود در دستگاه شور با سه تار و با چشمان اشکبار غزلی را که سروده بودم را با صدای بلند خواند:

باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده ی اشک از دل من باز امشب
ساز در دست تو سوز دل من می گوید
من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب
مرغ دل در قفس سینه من می نالد
بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آن است که از پرده فتد راز امشب
گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان
پر چو پروانه کنم باز به پرواز ناز امشب
کرد شوق چمن وصل تو ای مایه ی ناز
بلبل طبع مرا قافیه پرداز امشب
شهریار آمده با کوکبه ی گوهر اشک
به گدایی تو ای شاهد طناز امشب

و تا صدای مرا شنید می خواست خود را از پنجره به بیرون بیندازد که با التماسهای من منصرف شد و سپس پدر و مادرش مرا به خانه اشان بردند و هنگامی که ما را تنها گذاشتند غزل زیر را سرودم:

پروانه وش از شوق تو در آتشم امشب
می سوزم و با این همه سوزش خوشم امشب
در پای من افتاد سر از شوق چو دانست
مهمان تو خورشید رخ و مهوشم امشب
در راه حرم قافله از سوسن و سنبل
وز سرو و صنوبر علم چاوشم امشب
بزدای غبار از دل من تا بزداید
زلف پریان گرد ره از افرشم امشب
کوبیده بسی کوه و کمر سر خوش و اینک
در پای تو افتاده ام و بی هشم امشب
یا رب چه وصالی و چه رویای بهشتی است
گو باز نگیرد سر از بالشم امشب
بلبل که شود ذوق زده لال شود لال
ای لاله نپرسی که چرا خامشم امشب
در چشم تو دوریست بهشتی که نوازد
با جام در افشان و می بیغشم امشب
ما را بخدا باز گذارید خدا را
این است خود از خلق خدا خواهشم امشب
قمری ز پی تهنیت وصل تو خواند
بر سرو سرود غزل دلکشم امشب”

و روز بعد استاد پاسخ نامه دوست جوانیش را که پری خطاب می کرد چنین سرود:

“پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری
وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری
هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب
دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری
پیل مــاه و سال را پهلو نمی کردم تهی
با غمت پهلو زدم، غم پهلوان است ای پری
هر کتاب تازه ای کز ناز داری خود بخوان
من حریفی کهنه ام درسم روان است ای پری
یاد ایامی که دل ها بود لبریز امید
آن اوان هم عمر بود این هم اوان است ای پری
روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت
نوشدارویش، هنوز از پی دوان است ای پری
با نــواهــای جـــرس گاهـــی به فـــریادم بــرس
کیــــن ز راه افــتاده هم از کاروان است ای پری
کـــام درویشـــــان نداده خـدمت پیران چه سود
پیــــر را گــــو شــهریار از شبروان است ای پری”

همه ما دوستداران شهریار یک جایزه بسیار نفیس به خانم ثریا ابراهیمی که در شعر شهریار به عنوان پری لقب می گیرد مدیون هستیم چرا که اگر او نبود ما امروز شهریاری نداشتیم البته پزشکی بنام محمدحسین بهجت تبریزی را داشتیم که با خانم ثریا زندگی مشترک تشکیل می داد و صاحب فرزند و… و بالاخره دار فانی را وداع می گفت و… .اما او هرچه بود دیگر شهریار نبود آنکه شهریار را آفرید پری بود و آنکه پری را آفرید شهریار و آنچه هر دو را آفرید عشق بود و آنچه عشق را دوام داد هجران بود نه وصال و عاقد معنوی این عشق کسی نبود جز حافظ که تا آخرین دم حیات با شهریار مانوس بود…

به تودیع تو جان میخواهد از تن شد جدا حافظ
به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ


30 پسندیدم 70 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز شنبه 12 آبان
از سراسر وب
دیدگاه ها
بازدیدکننده
11 ماه پیش

عشقش اینقدر زیاد نبود که وقتی ثریا بعداز ازدواج ناموفقش پیشش اومد قبولش کنه وردش کرد
پاسخ
رهگذر
11 ماه پیش

اونی که شهریار را شهریار کرد حدا بود نه پری.......
پاسخ
صنم
11 ماه پیش

روح استاد شهریار عزیز شاد باشه،درسته که معشوق ایشان زمینی بود،اما....!!عشق شهریار به معشوقش آسمانی وپاک بود.روحش هزاران بار شاد
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

باسلام عرض وادب واحترام ووقت تون بخیر خدمت شما بزرگوار زود قضاوت نفرمایید بعضی ها بامشکل مواجه شده متارکه نموده از جمله شروط دوازده گانه ازدواج اینطوری هم شما فرمودید نیست مردها بی وفا هستند نیست عشق تاریخ تولد نمی شناسد شاید مشکل از زن بود شاید مشکل از مرد بود تا پرونده شاکی محترم مطالعه نکرده قضاوت نفرمایید بزرگوار زندگی رابا عشق و علاقه واحساس واحترام متقابل صلح وسازش. کرفتن دست هم نوع بخشيدن.خندیدن.بشردوستانه. ارزش قائل شدن به همسر. به پدر مادر ......وغیر ذالک خودشناسی یعنی خداشن
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

روحشان شاد و یادش گرامی استاد شهریار به معنای گلمه ای واقعی استاد شعر و قلم وادیب بود شعر های ایشان زبان زده خاص و عام بود واقعا عاشق بود ودر وصال یار خیلی سختی گشیده بود. به نظر بنده عاشق شدن خیلی سخت است عشق واژه ای مقدسی هست عاشق مشتاق دیدن یار است با هر سختی هاش دوست داشتن عمیق. عشق یعنی وجود بشر وبقا بشریت. عشق یعنی سختی طی کردن هفت وادی.عشق نبود هیچ چیز معنا نداشت
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

عشق فقط قدیمیش
پاسخ
علی اصغر قاسم پور
11 ماه پیش

عالی بو ...
پاسخ
بیتا
11 ماه پیش

یعنی عالی گفتی آفرین👍
پاسخ
حیدر
11 ماه پیش

چقدر غم انگیز اما شیرین چون عاشق بودن وعاشق موندن.
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

هیچ وقت اینجوری فکرنکن.
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

کسی ک میره ازهمون اول مال موندن نبوده همون بهتر ک رفته
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

کاش عمر دوباره داشتند ان وقت حتما باهم عاشقانه زندگی می کردند
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

باشه چشم،اسنپ گرفتم منتظرم بیاد که برگردم
پاسخ
مینا
11 ماه پیش

خیلی‌سوزناک‌بود‌واقعا‌دلم‌گرفت
پاسخ
ترنم
11 ماه پیش

اگه این عشق به وصال ختم میشدعاقبتش مثل عشقای امروزی طلاق وجدایی بود کلامرد موجودباوفایی نیست کافیه به خواستش برسه دیگه بی ارزشه براش دست پدر پری خانم درد نکنه بهترین کارو کرد درود به شرفش
پاسخ
خان
11 ماه پیش

عاشق نشو اگر شدی مثل شهریار باش عشق واقعی
پاسخ
بازدیدکننده
11 ماه پیش

دقیقا
پاسخ
جواد ملازاده هروانی
11 ماه پیش

روحون شاد استاد
پاسخ
طناز
11 ماه پیش

آدم واقعا ناراحت میشه من همیشه مطالبی رو که در مورد شهریار و عشقش مینویسند میخونم خیلی ناراحت میشم واقعا دردناکه....
پاسخ
شهریار
11 ماه پیش

عجب عالمی داشتن...! نمونه ای از یک عشق پاک زمینی. روحت شاد شهریار سرزمین من، روحت شاد حیدرآباد...
پاسخ
مشاهده همه دیدگاه ها دیدگاه خود را ثبت نمایید
خاطره‌انگیزترین تصاویر دهه شصتی، چیدمان نوستالژی نهار ظهر جمعه خانه‌ی مادربزرگ/ 2 عکسی که لذت تمام دنیا توش خلاصه شده👌
سحر جعفری‌جوزانی: مادرم آمریکائیه و من آمریکا به دنیا اومدم، 5 سالگی برای اولین بار ایران آمدم و با مادربزرگ و پدرم زندگی کردم+ویدیو
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
(عکس) تبلیغ خفن‌ترین آفتابه ایرانی در روزنامه قدیمی، 70 سال پیش/+ توصیف شعرمانند سفرنامه نویس معروف ژاپنی از آفتابه/ آفتابه به عمرش چنین شاعرانه توصیف نشده 😂
ترجمه تخصصی کتاب
ویرایش و ویراستاری متون انگلیسی
عاشق طرح پروانه در لباس و شال مثل سوگل طهماسبی؛ نگاهی به پوشش رنگی و دخترپسندِ نرگس سریال کیمیا با شکل و شمایلی از انواع پروانه+عکس
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
سلایق متفاوت همسران بازیگران جوان سینمای ایران در چیدمان حال پذیرایی و آشپزخانه/ از میز خاص خانه‌ی پوریا پورسرخ تا استفاده از سازهای کوبه‌ای در منزل مهدی پاکدل