دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

ناصرالدین شاه در منچستر؛ دیدن بیل مکانیکی و خوردن غوره با پلو! 

سه شنبه، 25 اردیبهشت 1403
کد خبر: 388613
ساعد نیوز: ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفر‌های دور و درازش هم ترک نمی‌کرد. خود او نام یادداشت‌هایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامه‌ها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کار‌ها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما می‌گذارند.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز، سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشور‌های آلمان، هلند، بلژیک و انگلستان شد.

در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز سه‌شنبه بیست و پنجم تیرماه سال 1268 شمسی (ذی‌القعده سال 1306 قمری) را می‌خوانید که مربوط است به حضور شاه در شهر منچستر انگلستان:

امروز باید به دیدن کانال جدیدی برویم که در منچستر بنا کرده‌اند و می‌خواهند بواسطه این کانال این شهر را با شهر لیورپول متصل کنند... در این کانال هشت هزار عمله کار می‌کنند و بعضی ماشین‌ها هم از برای تسهیل کار ساخته‌اند... مثلا یک ماشین ساخته‌اند... زنجیر‌ها و میل‌های بلند دارد... با کمال قوّت مثل قوچ‌های جنگی سر را زمین می‌گذارد و با قوت بلند می‌کند و خاک در او پر می‌شود... قریب بیست خروار خاک می‌ریزد در بار کشتی...

بعد قدری استراحت کردیم باید به حمام برویم... دم حمام جمعیت زیاد بود، وارد حمام شدیم... یک اطاق بزرگ خوبی است، حوض فواره دارد و قونسول ما که در منچستر است قدری غوره و پلو حاضر کرده است، خیلی خوشمان آمد، چون در اینجا‌ها رسم نیست غوره بخورند، فرموده بودیم که پیدا و حاضر بکنند... لباس پوشیده از حمام بیرون رفتم. هیچ دامادی را به این اجتماع تا به حال از حمام بیرون نیاورده‌اند، آنقدر جمعیت بود که به زحمت خود را به کالسکه رسانده در را بسته به منزل آمدم...

تالار پر بود از زن‌های خوشگل که همه لباس سینه‌باز پوشیده و جواهر زده بودند... بعد یک شخصی خطبه مفصلی که نوشته در دست داشت خواند، ما هم قریب به ده دقیقه جواب خطبه او را دادیم و ملکم به زبان انگلیسی به آن‌ها گفت، آن‌ها همه خوشحال شدند و هورا کشیدند...

بعد شخصی که رئیس کمپانی‌هایی است که در کارون باید کار بکنند آمد اجازه خواست خطبه بخواند، به ملکم فرمودیم بپرس مختصر است یا مطول؟ همینکه ملکم پرسید بی‌اختیار تمام مردم خندیدند، ما هم زیاد خندیدیم، مردم همچو تصور می‌کردند که منظور ما این بود که خطبه خواندید جواب دادیم، دیگر چونه‌درازی چه می‌کنی؟ چه گه می‌خوری؟ مردیکه خیلی خفیف شد... در آنجا شام خوردیم و راحت کردیم، مردم تا دو ساعت متصل می‌رفتند تا تمام شدند.


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز دوشنبه 03 دی
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
دنیزلی: وسایلم را برای حضور طولانی‌مدت در تهران جمع می‌کنم ؛ هواداران پرسپولیس مثل گذشته کنارم باشند ؛ هنوز هم پرسپولیسی هستم
اصول مهم ویراستاری تخصصی کتاب چیست؟
آموزش گام به گام نحوه سابمیت مقاله در مجلات ISI (آی اس آی)
ویرایش و ویراستاری متون انگلیسی
راز سکوت فرهاد مجیدی ؛ آیا این سکوت آرامش قبل از طوفان است؟
آلبوم امروز/ حضور بازیگران در جشن یلدای مدرسه دخترانشان با استایل یلدایی/ یکتا ناصر، آرزو افشار و همسر مهران غفوریان
تعرفه استخراج مقاله از پایان نامه
چگونه پایان نامه را به کتاب تبدیل کنیم؟
ترجمه تخصصی کتاب
اکسپت فوری مقاله علمی پژوهشی