به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، در این مقاله تصمیم نداریم بگوییم که بمانید یا بروید! بلکه می خواهیم بدانیم چگونه به این نتیجه برسیم که طلاق راه حل نهاییست. چه اتفاقی می افتد که ما تصمیم می گیریم که از رابطه خارج شویم و این تصمیم را با جدیت دنبال می کنیم؟ بسیاری از افراد فرمول صحیحی برای رسیدن به این تصمیم گیری پیروی نمی کنند حتی اگر تصور کنیم برخی از این فرمول ها جواب داده و پیش بینی صحیحی را رقم زده است. تحقیقات نشان می دهد شما زمانی دوست دارید طلاق بگیرید که نسبت حس مثبت به منفیتان تغییر کند. این نسبت برابر با اصل پارتو یعنی ۲۰/۸۰ است.
تئوری ۲۰/۸۰ در رابطه عاطفی بدین معناست که در یک ارتباط سالم شما باید ۸۰ درصد از نیازهایتان را در ازدواج رفع کنید و باید از ۲۰ درصد آن صرف نظر کنید؛ بنابراین اگر احساس کردید که جنبه منفی رابطه شما به ۲۱ درصد رسید در منطقه خطر قرار دارید، اما حتی اگر تصور کنیم این نسبت تا حد بسیاری به سمت منفی شدن پیش رفته و مدت زمان زیادی است که این وضعیت وجود دارد، باید قبل از طلاق به نکات دیگری نیز توجه کنید.
تحقیقات نشان می دهد ما تنها بر مبنای دلیل و منطق به سمت تصمیم گیری برای طلاق نمی رویم و سعی می کنیم ۲۰ درصد غیر قابل تغییر را بپذیریم و به دنبال افزایش نسبت مثبت باشیم. برعکس ما باید بیشتر احساس کنیم که از رابطه بریده ایم.
نشانه های طلاق
هیچ وقت بحث نمی کنید.
باور کنید یا نکنید، شما قرار است در زندگی مشترک خود بحث کنید. سکوت و اجتناب می تواند برای یک رابطه مضر باشد. دکتر جولیانا موریس، متخصص روابط می گوید: “وقتی دیگر در یک رابطه نمی توانید اذیت شوید، به این معنی است که چیزی از دست رفته است.”
اگرچه همه دعواها مثمر ثمر نیستند، اما این که بتوانید بحث را به گونه ای حل کنید که به نفع ازدواج باشد، سالم است.
برنده شدن همه چیز است.
در حالت ایده آل، در یک زندگی مشترک، شما می خواهید درگیری به گونه ای حل شود که رابطه را حفظ کند. اگر جنگ بیشتر برای ” پیروزی “است نه برای نجات رابطه، ممکن است این پرچم قرمز برای شما تبدیل به تصمیم گیری برای طلاق شود.
شما می خواهید همسرتان را تحریک کنید.
اگر با خود کلنجار می روید که طلاق بگیرم یا نه ، کمی دور بایستید و ببینید که با همسرتان چگونه رفتار می کنید. هنگامی که دائماً در حال آزمایش هستید که چقدر می توانید ازدواج خود و همسرتان را پیش از منفجر شدن تحت فشار قرار دهید، شما در حال آماده شدن برای طلاق هستید. سانی جوی مک میلان، نویسنده کتاب Unhitched می گوید که به محض این که تلاش کنید آستانه تحمل همسرتان را امتحان کنید، ممکن است ناخودآگاه بخواهید به همه چیز پایان دهید اما از انجام این کار می ترسید.
شما خود واقعی تان را پنهان می کنید.
آیا طلاق بگیرم؟ آیا در زندگی مشترک، خود واقعی تان هستید؟؟ اگر پاسخ شما منفی است، شاید طلاق یکی از راه حل ها باشد. لورن لیک، کارشناس روابط و قاضی دادگاه می گوید، اگر احساس کنید همسرتان با دیدن واقعیت دورنتان، شما را طرد خواهد کرد، داشتن رابطه ای راضی کننده غیرممکن است و بهتر است در مورد تصمیم گیری برای طلاق فکر کنید.
“وقتی شما دائماً باید خود را فیلتر کنید، یا اعتقادات خود را از همسرتان دور نگه دارید، از نظر شما کمبود احترام در رابطه تان را نشان می دهد. و حل این مسئله دشوار است.”
شما هرگز «ما» نیستید.
ازدواج کار گروهی را می طلبد و این به معنای گرد هم آمدن برای یک هدف مشترک است. اگر ازدواج شما به جای «ما» بودن به دو «من» تبدیل شده است، احتمالا خودتان پاسخ سوال « طلاق بگیرم یا نه » را خوب می دانید.
آیا شما مدام از خود می پرسید که آیا طلاق بگیرم؟
اگر مرتباً درمورد این که باید یا نباید طلاق بگیرید، سردرگم هستید، این خود نشانه ای است که ازدواج شما ممکن است در آستانه خطر باشد یا طلاق برای زندگی مشترک شما راه حل بهتری است.
آیا هنوز نسبت به شریک زندگی خود احساسی دارید؟
بسیاری از افرادی که می گویند طلاق می خواهند هنوز احساسات شدیدی نسبت به شریک زندگی خود دارند، اما به دلیل جنگ قدرت در این رابطه، صمیمیت و نزدیکی وجود ندارد. اگر شما هنوز احساسی دارید، بهترین کار این است که قبل از تصمیم به طلاق بر روی رابطه خود کار کنید و از زوج درمانی کمک بگیرید. در غیر این صورت احساس از دست دادن شما را غرق کند و ممکن است بعد از طلاق وضعیت بدتری نسبت به وضعیت فعلی خود پیدا کنید.
اگر شما هیچ احساسی نسبت به همسر خود ندارید و با تلاش کردن روی رابطه تان نیز احساسی میان شما شکل نگرفت، شاید پاسخ سوال طلاق بگیرم یا نه ، مثبت باشد.
آیا واقعاً ازدواج کرده اید؟
برای ازدواج واقعاً یک زن و شوهر باید رابطه ای ایجاد کرده باشند که شامل “ما” باشد. بسیاری از افرادی که قصد طلاق دارند، هرگز ازدواج نکرده اند. آن ها ممکن است بچه ها را بزرگ کرده باشند و خانه ای مشترک داشته باشند، اما از یک موقعیت رقابتی و نه یکپارچه در آن فعالیت ها شرکت می کنند. اگر در رابطه خود “ما” واقعی ایجاد نکرده اید، زمان آن فرا می رسد که یا متعهد شوید و یاد بگیرید که چگونه این کار را انجام دهید یا این که بپذیرید که واقعاً هرگز ازدواج نکرده اید.
آیا شما واقعاً آماده طلاق هستید یا فقط تهدید می کنید؟
هنگامی که از خود می پرسید که آیا طلاق بگیرم؟ یا در مرحله تصمیم گیری برای طلاق هستید، از خودتان بپرسید آیا آمادگی جدایی را نیز دارید؟ افراد اغلب تهدید به طلاق می کنند. ممکن است دلایل این تهدید شامل موارد زیر باشد:
- از خشم و ناامیدی.
- برای به دست آوردن قدرت و کنترل بر شخص دیگر.
- انگیزه برای تغییر واقعی در خود یا همسر.
- نوسانات شدید در ازدواج.
افرادی که به طور مداوم تهدید به طلاق می کنند، اعتبار خود و شریک زندگی خود را از دست می دهند.
آیا این یک تصمیم آگاهانه است یا یک تصمیم واکنش عاطفی؟
آماده بودن برای طلاق از شریک زندگی خود به معنی این است که بتوانید تصمیمی روشن و غیر احساسی بگیرید که بتوانید به مرور از آن پشتیبانی کنید. طلاق به معنای این است که بتوانید همه وابستگی های عاطفی شدید به شخص مقابل را کنار بگذارید. تصمیمات دارای احساسات دوام ندارند و در صورت عمل مشکل اساسی را حل نمی کنند.
آماده بودن برای طلاق داشتن وابستگی عاطفی کمتری به شخصی است که از او جدا می شوید، از طرف دیگر، روند طلاق خود یک احساس بزرگ مانند عصبانیت، بی اعتمادی و صدمه زدن خواهد بود.
آیا می توانید از پس عواقب ناخوشایند طلاق برآیید؟
طلاق، تغییر و غم و اندوه به همراه دارد. زیرا از دست دادن رویای “خانواده خوشبخت” است. آسیب ها، ناامیدی ها، تنهایی، شکست، طرد شدن، عدم کفایت همه و همه می توانند روح و روان را تسخیر کنند. برای آماده شدن برای فراز و نشیب های طلاق، داشتن یک سیستم پشتیبانی از خانواده و دوستانتان ضروری است.
یکی از سخت ترین عواقب طلاق نیاز به مواجهه با درد شخص دیگری است، چه فرزندان، خانواده و یا دوستان شما زیرا طلاق زندگی بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار می دهد.
آیا حاضرید زندگی خود را به روشی مسئولانه و بالغانه کنترل کنید؟
خواه شما کسی باشید که در حال تصمیم گیری برای طلاق است یا این که همسرتان تقاضای طلاق دارد، هر دو موقعیت یک نکته مشترک دارند؛ ازدواج در حال پایان است. نحوه واکنش مردم به این واقعیت، نوع طلاق و آینده آن ها را تعیین می کند. نگرشی که انتخاب می کنید نوع طلاق شما را تعیین می کند. اگر آماده نیستید که بالغانه مسئولیت زندگی خود را پس از طلاق بپذیرید، شما آماده جدایی نیستید و اوضاع پس از طلاق بدتر از شرایطی که اکنون دارید، خواهد شد.
آیا طلاق بگیرم؟
- اگر نمی خواهید تغییراتی در امور مالی، سبک زندگی یا سنت های خود ایجاد کنید، پس آماده طلاق نیستید.
- اگر نمی توانید غم و عصبانیت فرزندان خود را بپذیرید، برای طلاق آماده نیستید.
- اگر نمی توانید ناامنی، ترس و چیزهای ناشناخته را بپذیرید، برای طلاق آماده نیستید.
- اگر مایل نیستید همسرتان را از نظر ذهنی، عاطفی و روحی رها کنید، آماده طلاق نیستید.
سه معضل طلاق
زوجینی که با احتمال طلاق دست و پنجه نرم می کنند، با یکی از سه معضل زیر روبرو هستند:
معضل اول طلاق
من طلاق می خواهم، اما مطمئن نیستم که طلاق بگیرم یا نه ! از آن جا که گذراندن طلاق بر زندگی فرزندان و همچنین سبک زندگی، اقتصادی و سرمایه گذاری زناشویی شما تأثیر می گذارد، فشار برای تصمیم گیری “کاملاً صحیح” بسیار زیاد است. متأسفانه هیچ تضمینی وجود ندارد. بهترین حالت این است که تصمیمی بگیرید که نه از نظر احساسی باشد و نه تحت تأثیر خودخواهی شما باشد.
معضل دوم طلاق
من طلاق نمی خواهم، همسرم می خواهد. قرار گرفتن در این مکان واکنشی باعث می شود که از کنترل خارج شوید و یک قربانی درمانده شوید. شما ویرانی عاطفی شدیدی را تجربه خواهید کرد، زیرا زندگی شما در مقابل چشمان شما تغییر خواهد کرد، بدون این که در نتیجه تاثیری داشته باشید. در حل این معضل باید از خود بپرسید که آیا می خواهید در یک مکان آشنا و توهمی از یک ازدواج باقی بمانید؟ تصدیق و مقابله با مشکلات در ازدواج آسان نیست، وقتی احساس می کنید از طرف همسرتان آسیب دیده اید.
معضل سوم طلاق
من فقط طلاق می خواهم، زیرا ازدواج من نتیجه ای ندارد. اگر این معضل شما است، پس می خواهید با مقصر دیدن شریک زندگی خود، از هر مسئولیتی بپرهیزید. مشغله و عصبانیت فوق العاده ای در مورد این که شریک زندگی شما چطور باعث این تصمیم شما شده است، وجود خواهد داشت. میزان سر و صدایی که از این سرزنش تولید می شود، مستقیماً با عدم تمایل شما به خطر بروز ابراز ترس و اندوه شما متناسب خواهد بود. اگر این اتفاق نیفتد، روند طلاق برای پیگیری با تنش و درگیری همراه خواهد بود.
عنصر مشترک در هر سه معضل جهت رسیدن به پاسخ برای این سوال که « آیا طلاق بگیرم؟ » ترس است. در گروه اول ترس از اشتباه و نادرست بودن وجود دارد، گروه دوم با انکار هر گونه مشکلی یا اعتراف به دلبستگی آن ها به افراد آشنا، از آن پنهان می شود و گروه سوم از هرگونه پاسخگویی و مسئولیت، ترس خواهند داشت. نتیجه در هر سه شرایط طلاق های کشنده، جنگنده و عقب و جلو خواهد بود.