دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

نگاه زیبای امامین انقلاب به حوزه زنان و خانواده باید مبنای ما باشد/ نسل جوان، نسلی پرسشگر است و ما فضای لازم برای پرسشگری آنها را فراهم نکرده ایم   

چهارشنبه، 04 مرداد 1402
کد خبر: 350147
دکتر زهرا کوهی مشاور استاندار و مدیر کل امور زنان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی در گفتگویی اختصاصی با ساعدنیوز به پرسش های خبرنگار ما درباره چالش بی حجابی در جامعه پاسخ دادند.

مدت ها است که بحث کشف حجاب و قانون شکنی برخی در عرصه عمومی در حوزه هنجارهای پوشش اسلامی داغ است. این موضوع به چالش هایی در متن جامعه دامن زده است که می تواند باعث تشتت و دوقطبی های کاذبی شود که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آن هشدار داده اند. مدیریت فرهنگی و اندیشه محور این چالش اجتماعی یکی از راهکارهای مؤثر در این زمینه است که ابزارها و استراتژی های خاص خود را می طلبد. تعامل نهادهای حاکمیتی با نخبگان برای مدیریت هر چه بهتر این معضل اجتماعی می تواند فضای هم افزایی و همدلی را در جامعه افزایش دهد. البته هستند کسانی که بر قانون شکنی اصرار دارند و این دقیقاً حوزه ای است که نیروی انتظامی و مقامات قضایی می توانند در آن ورود یابند. برای بررسی بیشتر و عمیق تر این موضوع به سراغ یکی از سرآمدان و فعالان حوزه زنان و خانواده رفته ایم. خانم دکتر زهرا کوهی روانشناس خانواده و متخصص امور زنان و مدیر کل امور زنان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی در گفتگوئی اختصاصی با خبرنگار ساعدنیوز به سؤالات ما در این حوزه پاسخ گفت:

ساعدنیوز: چرا حجاب امروز در جامعه ای در تراز ایران که خودش را اساساً به عنوان یک جامعه اسلامی تعریف می کند، به یک مشکل تبدیل شده است و ما معضلی به نام بی حجابی داریم؟ ریشه های این مسأله به نظر حضرتعالی از کجا نشأت می گیرد؟

دکتر زهرا کوهی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت ایام عزای آقا اباعبدالله الحسین؛ اجازه دهید من سؤال را به این صورت طرح کنم. یقیناً ما با مسأله حجاب مواجه هستیم. مشکل چیزی است که لاینحل است و به مسائل مختلفی تبدیل می شود. حجاب مسأله ای است که در آن ناهنجاری هایی وجود دارد. من یک چند قدم برمی گردم عقب تر. وقتی داریم در مورد خانواده، جامعه، محیط های اجتماعی صحبت می کنیم، لازمه ورود به این محیط ها درهر کدام از جوامع به تناسب ایدئولوژیک بودن یا نبودن شان فرق می کند. یقیناً هم در آن جامعه همه هم با آن فرایند یا نگاه همراه نیستند. ولی بحث ما، اکثریت آن جامعه است که در موردش حرف می زنیم. وقتی در جامعه ما با ناهنجاری ای مواجه می شویم، نمی توانید این ناهنجاری را به همه تعمیم بدهید. ما در جامعه خودمان با مسأله ای مواجهیم به نام پذیرش یا عدم پذیرش پوشش اجتماعی. حجاب در فرهنگ و دین ما، یک مسیری هست برای راحت تر حضور پیدا کردن خانم ها و حتی آقایان در جامعه و تمرکز بر آن کار اجتماعی ای که دارند.

وقتی که در حوزه بحث حجاب نمود بیرونی اش را داریم می بینیم خصوصاً بعد از اتفاقات سال قبل، طبق بررسی های سال قبل، دایره کشف حجاب خیلی کاهش پیدا کرده بود. منظورم نمودِ بد بیرونی و فرم اجتماعی این مسأله است که از آن با عنوان یک ناهنجاری یاد می شود. بعد از اتفاقات شهریور سال قبل، این تنش بیشتر شده بود. چرا این اتفاق افتاده؟ نمی توانیم به این مسأله تک بُعدی نگاه کنیم. این اتفاق ریشه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داخلی و خارجی دارد. اگر کسی بدون در نظر گرفتن این مسائل بخواهد وارد این بحث شود، جفا کرده است. هم به خودش در مقام گوینده و هم به دیگران در مقام شنونده و مخاطب این بحث.

من همیشه بحث عفاف را مقدم بر حجاب می دانم. عفاف یک حس و روند درونی است و آن حجاب، نمود و جلوه بیرونی عفاف است. پس اینجا آن شبهه ای که می گویند، پاک بودن درون فرد کافی است و نیازی به حجاب نیست. این طور نیست. حجاب از همین حس درونی عفاف می جوشد و خودداری اجتماعی است. نوعی توانایی است. در اصطلاحات عرفی می گویند، فلانی شرم دارد. این شرم نوعی ناتوانی است. ولی حیا و عفاف نوعی توانایی است. بنابراین، اتفاقات بیرونی ما تابعی است از همین حسی که در درون ما است و از آن ما با لفظ عفاف از آن یاد می کنیم.

نکته بعدی که می خواهم در اینجا به آن اشاره کنم، داده محور نبودن حوزه های علوم انسانی است. در علوم انسانی ما تغییرات را بر اساس تغییرات روندها بررسی می کنیم و روندمحور هستیم. باید بررسی کنیم که روند تغییرات جوان ما از کی شروع شده است؟ قبل از انقلاب هم ما در جامعه ایدئولوژیک مان، تغییرات را داشتیم. جامعه ما در آن زمان هم ایدئولوژیک بود. فقط حاکمیت اسلامی نبود. ولی قاطبه مردم در شرایطی بودند که آن باورها در درونشان پرورش داده شده بود و به یک نهال تنومند تبدیل شده بود. مشکلی که داریم، دوست نداریم که تاریخ بخوانیم و تاریخ بدانیم. در همه حوزه ها، آگاهی ما دارایی ما است. هرچقدر آگاهی ما بیشتر باشد، ما عمیقتر و اثرگذارتر خواهیم بود.

یکی از دلایل این که ما امروز با معضلی به نام بدحجابی و متأسفانه بی حجابی مواجهیم، فقدان آگاهی در میان خانواده ها و جوانان است. یکی از اساسی ترین دلایل این موضوع همین است. ما الان دچار یک گفتمان شفاهی در حوزه های مختلف هستیم. گفتمانی که یک لایه سطحی است. من همیشه به دانشجوها می گویم که اقیانوسی به عمق 2 انگشت نباشید بلکه چشمه ای باشید به عمق صدها متر. آنها که از درون نجوشیده اند، از بیرون پر خواهند شد. اگر ما امروز سطحی باشیم، دارایی معرفتی لازم را در اختیار نداشته باشیم، با زرق و برق هایی که در حال جلوه گری است سریع دچار تنش خواهیم شد. سلیقه و رفتارمان تغییر خواهد کرد. آگاهی های عمومی و درونی در جامعه ما کم است. کم کتاب می خوانیم. کم به گفتگو می نشینیم. کم از دیگران یاد می گیریم. اینها خودشان دلایل خاصی دارند. البته همه جوامع دچار این مسائل هستند، این طور نیست که فقط مختص ایران باشد.

یک جریانی در تاریخ، بشریت را به سمتی می برد که درگیر فروعات و حواشی شود و از اصل بماند. در جوامع ایدئولوژیک، این بیشتر به چشم خواهد خورد، ولی در جوامع دیگر کم رنگ تر خواهد بود البته با پراکندگی بیشتر. نکته بعدی این است که ما نمیتوانیم بگوئیم که جامعه ای که به استعمار یک "نه" بزرگ گفته است از این ناهنجاری ها در امان خواهد بود. تجربه تاریخی دنیا نشان داده است که کسانی که ایستاده اند بیشتر مورد هجمه واقع شده اند. و این هجمه از تمامی ابعاد بوده است و یقیناً مهمترین بُعد، بُعد فرهنگی و اجتماعی است. نقاط ورود را پیدا می کنند و از همانجا حمله را صورت می دهند. در قرآن هم داریم که شیطان در حال طواف است تا یک جایی را پیدا کند و از همانجا وارد شود. نقطه ضعف فردی و اعتقادی را پیدا می کند و از همانجا وارد می شود. یک شیطان درون داریم و در کنار آن یک شیطان بیرون و اینجاست که کار سخت می شود. این را هم توجه داشته باشید که طرح های شیطانی استعمار برای ضربه زدن به جامعه مختص ایران نیست. تجربه ای که بنده شخصاً در کشورهای دیگر داشته ام و یا از دوستان فعال در کشورهای دیگر شنیده ام، نشان می دهد که این آسیب ها مختص جامعه ایرانی نیست و برای کشورهای دیگر هم هست و فقط شدت و حدت اش فرق می کند.

ساعدنیوز: امروز تغییراتی در کف جامعه رخ داده است و این یک اصل مسلم است و بخشی از این تغییرات نیز ریشه در سرازیر شدن محتواهای معرفتی ای از منابع غیربومی به درون کشور است. فکر و معارف نسل جدید، ذهنیتی که جوانان دارند، محتوای برخاسته از تاریخ، سنن، فرهنگ و تمدن و اجتماع ایرانی ندارد. ما با شهروندانی مواجهیم که اصولاً ارتباط شان را با فرهنگ و تمدن ایران که حجاب نیز بخشی از آن است، از دست داده اند. چه اتفاقی افتاده که این سبک زندگی ای که در بستر این تاریخ و تمدن و فرهنگ شکل گرفته نتوانسته به این نسل انتقال پیدا کند. چه شکاف هایی در اینجا وجود دارد و چه کسانی کم کاری کردند؟

دکتر زهرا کوهی: یقیناً ما باید یک زنجیره انتقال مفاهیم و معانی بین نسل ها داشته باشیم. بعضی وقت ها می گویند که شکاف بین نسلی و تغییرات بین نسلی وجود دارد و آن را از نظر روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی بررسی می کنند. نگاه خود من به این موضوع این طور قابل صورتبندی است. این نگاه من به این موضوع هم ثمره ارتباط نزدیک من با این جوانان است. با طیف های مختلفی ارتباط داشته ام. این طور هم نیست که فقط با سلیقه خودم ارتباط داشته باشم بلکه با افرادی با سلایق و رویکردهای مختلف در ارتباط بوده ام. من معتقدم که اگر قرار است یک جریانی در اجتماع پا به عرصه وجود بگذارد باید برای آن، گفتمان تعریف کنیم. این گفتمان هم به وجود نخواهد آمد مگر با ایجاد گفتار. باید دیالوگ تولید کنیم. وقتی گفتار تولید شد، گفتگو ایجاد می شود و گفتگو ما را به چالش می کشد و این چالش، اندیشه تولید می کند. ما این فرایند را نداشته ایم.

اوایل انقلاب جامعه سنتی تر بوده است. ولی امروز حجم عظیمی از اطلاعات توسط رسانه های مختلف در اختیار مردم قرار میگیرد. پمپاژ اطلاعات، جوانان و ما و حتی سنین بالاتر را درگیر خودش می کند. همه به موبایل دسترسی دارند. فرایند تغییر دنیا با این سرعت در کنار طرح تز جهانی شدن که به زعم بنده تزی است که ریشه در تعالیم قرآنی دارد، " وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ "، شرایطی را رقم زده است که ما باید در آن فعالانه وارد شویم. ما باید سوار این موج جهانی سازی می شدیم و برای آن گفتار و گفتمان تولید می کردیم. در تحلیل این گفتمان، ما چهار لایه داریم. یک لایه عرف است. یک لایه گفتمان است، یک لایه نخبگان است و یک لایه هم نمود بیرونی است که همان کوه یخ است. ما الان مواجهیم با یک نسلی که وضع تدافعی دارد. نه این طور نیست. اگر گفتگو را درست پیاده کنیم، این نسل اتفاقاً عمیقتر است.

این نسل، نسلی پرسشگر است و می خواهد سؤال بپرسد و این به آن معنا است که این نسل می خواهد بیشتر بداند. فضایی را برای طرح این پرسش ایجاد نمی کنیم. البته گوش دادن فعال یک مهارتی است که همه باید آن را بیاموزیم. این نسل در برخی جاها شنیده شده است. بعضی جاها در حوزه تطبیق، چون که ما بالطبع نتوانستیم الگوهای مناسب و روزآمد را برای این نسل تعریف کنیم، خیلی محتوا و الگو داریم ولی ظرف مناسبی برای ارائه اش نداشته ایم. ما استراتژی و راهبرد داشتیم، تکنیک مناسب برای بازتعریف اینها در اختیار نداشتیم. ما نتوانستیم این الگوهای تاریخی و دینی و اجتماعی و تمدنی خودمان را در ظرف مناسبی که با نیازهای آنها مطابقت دارد قرار بدهیم و به آنها عرضه کنیم. ما در اینجا ضعف داشته ایم.

بعد از انقلاب، خانواده ها نفس راحتی کشیدند و گفتند که ما در جامعه اسلامی زندگی می کنیم و دیگر آن حساسیت تربیتی را نسبت به فرزندانشان در قبال ناهنجاری ها نداشتند. غافل شدند از تربیت بچه ها. در دهه 60، خانواده ها درگیر جنگ و دفاع بودند و مشکلات داشتند و در این خانواده ها ما خیلی آسیب می بینیم. از طرف دیگر، خانواده اطمینان پیدا کرد که معلم در جمهوری اسلامی با تعالیم اسلامی فرزندانش را تربیت می کند. استاد دانشگاه هم همین طور. این در حالی است که دشمن در حال بررسی لایه های ذهنی ما و برنامه ریزی برای ضربه زدن به ما بود. ما در آرامش بودیم. از بحران سلطه طاغوت خلاص شده بودیم و به ساحل آرامش رسیده بودیم و خودمان را آماده وصول به منزل مقصود می کردیم. خدای متعال فرموده است که شیطان قسم خورده است که "لاُغوینهم اجمعین" من در هر مرحله ای برای از راه به در کردن شما تلاش خواهم کرد! پس ما نقش خانواده را فراموش کردیم و فکر کردیم که جامعه تربیت را بر عهده دارد. در جامعه هم اتفاقاتی افتاد و درگیری ها به سمتی رفت که حوزه تربیت مغفول ماند. در این گیر و دار، زنجیره انتقال مفاهیم و معانی ارزشی و اعتقادی را درست تعریف نکردیم. به نظر من برای نزدیک شدن به این نگاه جوانان و آغاز گفتگو با آنها باید بستر لازم را ایجاد کنیم و این کار اول باید در داخل خانواده رخ دهد. پدر و مادر باید این حس را ایجاد کنند. سلول اثرگذار جامعه خانواده است. حاکمیت باید در حوزه خانواده برنامه خوبی داشته باشد. اینجا است که نگاه سیستمی ضرورت پیدا می کند. در حوزه درمان اختلالات ما وقتی می خواهیم یک اختلال روانی را در کودک درمان کنیم به مسائل مختلفی نظر داریم. این که این کودک در چه خانواده ای تربیت شده است. با چه کسانی ارتباط داشته است. اساس داخل خانه است. در مرحله بعد جامعه است. نقش همسالان و محیطی که دارد و عوامل دیگر، این شکاف را ایجاد کرده و اگر دقت نکنیم، این شکاف عمیقتر و عمیقتر خواهد شد.

ساعدنیوز: مدیریت این مسأله اجتماعی، به نظر می رسد یک مدیریت تهاجمی است. نسلی که بر علیه ارزش های فراداده طغیان میکند، و شکافی که بین نسل ها ایجاد شده است، وقتی پای مدیریت این جریان به میان می آید، رویکردهای تهاجمی بیشتر از رویکردهای تبیینی و فرهنگی در کلان غلبه دارد. کسانی که برای مدیریت کلان این موضوع تصمیم سازی می کنند بر تهاجم تأکید دارند تا بر تبیین. نتیجه این رویکرد را هم ما در تدافعی تر شدن رویکرد نسل جوان به این موضوع مشاهده می کنیم. آلترناتیو پیشنهادی حضرتعالی برای مدیریت مؤثرتر این رویداد فرهنگی چیست؟ آیا ما همچنان در فاز تهاجم پیشروی کنیم خواه در قالب جریمه کردن، یا ون یا هر نوع اقدام انتظامی دیگر یا باید موضوع طور دیگری باید مدیریت شود؟

دکتر زهرا کوهی: من نگاهم هم سلبی است هم ایجابی. خیلی مسائل در جامعه داریم. کسانی هستند که آن بُعد تهاجمی برجسته تر شود و بیشتر دیده شود. می خواهند تشنج در جامعه را افزایش دهند. وگرنه چرا وقتی یک دزد دستگیر می شود، هیچ کس نمیگوید که چرا این دزد دستگیر می شود؟! طبیعتاً قانون هم برای حفاظت از حقوق انسانی همین دزد تدابیری را دیده است. نکته مد نظر من این است که عده ای با برجسته کردن این بُعد تهاجمی تلاش می کنند تا نیروی انتظامی را زیر سؤال ببرند. واقعاً نیروی انتظامی زحمات فرآوانی را در این حوزه متقبل شده است و واقعاً باید از تلاش های این عزیزان تشکر کنیم. تیرهای مرئی و نامرئی فرآوانی به سوی این بزرگواران زده می شود. این عزیزان برای امنیت اجتماعی، روانی و اقتصادی جامعه تلاش می کنند. این عزیزان از خود ما هستند. فردا روزی، اگر اراذل و اوباش خواستند به ناموس ما، به مال ما دست درازی کند، چه کسی باید پاسخگو باشد؟!

ما یک حریم فردی داریم و یک حریم اجتماعی. این ها تعاریف مختلف دارند. یکی از وظایف ما، رعایت امنیت روانی جامعه است. چرا در غرب و اروپا، این همه هجمه سمت حجاب هست؟ مروه شربینی به خاطر حجاب در دادگاه جلوی چشم قاضی آلمانی به شهادت رسید! چرا این اتفاق افتاد؟ من گفتم که آگاهی در اینجا مهم است. اگر ما وظایف تبیینی و اقناعی خودمان را در مدارس، در دانشگاه ها به انجام می رساندیم، امروز شاهد این وضعیت نبودیم. حضرت آقا چندین سال پیش در مورد کرسی های آزاداندیشی صحبت کردند. اگر این کرسی ها دایر می شد و این جوانان فکر خودشان را بر زبان جاری می کردند و چند نفر کارشناس کاربلد به این شبهات پاسخ می دادند، این وضعیت پیش نمی آمد. ما کارشناس کاربلد کم نداریم. اما سؤال این است که چرا این مسأله ساده اجرا نشده است؟

جوانان ما واقعاً جوانان فهمیده ای هستند. بخشی از این حرکت ها در حوزه بی حجابی نافرمانی مدنی است. بخشی دیگر، تلاش برای بیشتر دیده شدن است. این به خانواده برمی گردد. کاهش حس های عاطفی و روانی داخل خانواده و جامعه. تحقیرها از داخل خانواده به بدنه اجتماع تسری پیدا می کند. همه اینها خشم فروخورده ای هستند که در ابعاد مختلف می تواند خودش را نشان دهد. اما آیا ما میتوانیم بر طبق قانون و تحت شرایطی این خشم را از خودمان نشان دهیم؟ اجازه نداریم! همچنان که اگر شما از کسی به خاطر خودداری از کار اداری می توانید شکایت کنید ولی نمی توانید در خارج از محیط اداری و کاری به او تعرض کنید. او در محیط کارش موظف به انجام آن است نه در بیرون.

من به صراحت در اینجا عرض می کنم که بخشی از کسانی که اقدام به بدحجابی یا بی حجابی می کنند، دیگر با تبیین اقناع نمی شوند. چرا؟ یک عده از این افراد، تربیت شده اند برای همین کار. پول گرفته این کار را بکند. یک روش و سبک زندگی را در جامعه ترویج کند. مردم ما هیجانی هستند هرچند یک سری ویژگی های فوق العاده ای دارند نظیرش در دنیا نیست، همین مردم در اوج اتفاقات، 22 بهمن 1401 را خلق کردند. شاید بودند کسانی از همین مردم که وسط جریانات و اتفاقات بودند ولی به شاکله اعتقاد دارند هرچند در مورد جزئیات اشکال دارند.

در مورد تهاجمی بودن، این نکته را در نظر داشته باشید که یک عده می خواهند آن بُعد را برجسته کنند و این برجسته کردن هم کاریکاتوری انجام می شود. چنان برجسته می کنند که حتی ما و شما هم قانع می شویم که واقعاً اتفاقی خلاف آنچیزی که باید، در حال رخ دادن است. اما در بُعد اقناعی، یقیناً هم حاکمیت هم حلقه های میانی و مردمی و هم خانواده ها موظف هستند که فرزندانشان را آماده کنند برای پذیرش اجتماعی. وقتی این پذیرش اجتماعی رخ نمی دهد، ما به چالش برخورد می کنیم. من سال ها قبل بر اساس تجربه هایی که از سفر به کشورهای دیگر داشتم، یک پیشبینی هایی کردم. خدمت حاج آقا آل هاشم هم این نکات را عرض کردم که در حوزه ی زنان، در جامعه ما اتفاقاتی رخ خواهد داد! علت اش هم این است که ما محیط های مناسبی را برای حوزه زنان و خانواده باید تعریف کنیم. فضاهای خوب، چه از تفریح گرفته تا فعالیت اجتماعی و شرایط عادلانه در اشتغالشان. ما باید همه این ها را در نظر بگیریم. الحمدلله جمهوری اسلامی خدمات زیادی را انجام داده است، ولی اگر ما نتوانیم آن نگاه امامین انقلاب را که واقعاً نگاه متعالی و زیبا به حوزه زنان و خانواده است، عملی کنیم، این مسائل با شرایط پیش آمده در پی جهانی سازی، می تواند بغرنج تر شود. اما اگر بدانیم که این انرژی و توان را کجا به کار بگیریم، چطور از این پتانسیل ها استفاده کنیم، به نظر این احساس مورد توجه قرار گرفتن، احساس رضایت از درون، می تواند به ما کمک کند تا از این شرایط خارج بشویم.


1 پسندیدم 1 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز یکشنبه 04 آذر
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
نگاهی به چیدمان میز لاکچری و متنوع سپیده بزمی‌پور، همسر شاهرخ استخری/ یک برانچ تعطیلی جذاب+ عکس
تبدیل پایان نامه به مقاله
5 منطقه گردشگری پاییزی اطراف تبریز/ جون میدن واسه گرفتن عکسهای جذاب پاییزی
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI با بهترین کیفیت
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
قاب امروز؛ نگاهی به تیپ و استایل بازیگران و هنرمندان ایرانی در جشن حافظ/ استایل اولدمانی سوگل خلیق، تیپ کلاسیک سیما تیرانداز، مانتو سنتی و اصیل ژیلا شاهی و کت و شلوار دامادی آقا رشید+عکس
صفر تا صد چاپ فوری مقاله پزشکی و پرستاری
ترجمه تخصصی کتاب
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی
چراغ سبز لاریجانی به آمریکا برای توافق جدید بدون اروپایی‌ها و نقره داغ کردن اسرائیل