هر ازدواجی با چالشها و مشکلات خاص خود همراه است، نوع این مشکلات و نحوه برخورد با آنها به صبر و خصوصیات شخصتی هر دو نفر بستگی دارد. زمانی که دو فردی که از لحاظ شخصیت برونگرا و درونگرا هستند، باهم ازدواج کنند، ازدواج این دو که از این لحاظ هیچ وجه تشابهی با هم ندارند، بیمشکل نیست. همه ما ویژگیهای شخصیتی داریم که به راحتی تغییر نمیکند و متاسفانه اگر نتوانیم با هم کنار بیاییم، عرصه بر ما تنگ میشود و تنشهای زیادی را در زندگی تجربه خواهیم کرد؛ اگرچه روشهای مختلفی برای غلبه بر این دشواریها وجود دارد. البته ازدواج درونگرا و برونگرا با مزایای متعددی نیز همراه است، زیرا همه ما میدانیم که گاهی تفاوتهای بین ادمها زندگی را جذابتر میکند و انسانها با تفاوتشان میتوانند مکمل هم باشند.
از تنهایی لذت میبرند.
هنگامی که با دیگران وقت میگذرانند احساس کاهش انرژی دارند.
دوستان صمیمی کمی دارند.
اطرافیان عموما آنها را فردی ساکت معرفی میکنند.
شناختن دنیای درون آنها بسیار دشوار میباشد.
احساس عدم تمرکز در محیط شلوغ دارند.
دوست دارند از طریق مشاهده یاد بگیرند.
به مشاغلی که مستقل است علاقهمند میشوند. مانند: نویسندگی، حسابداری، نقاشی، برنامه نویسی، داروسازی، طراح گرافیکی
برای جواب دادن به پیامها صبر میکنند.
در میان جمع بودن برای آنها دشوار و خسته کننده است.
فردی خلاق هستند.
قلبشان را فقط برای افرادی خاص باز میگذارند.
نسبت به اتفاقات اطراف بسیار هوشیار هستند.
برای گوش دادن ارزش قائل هستند.
قبل از شروع بحث تفکر میکنند.
از حرفهای بیهوده لذت نمیبرند.
رابطه خوبی با تلفن صحبت کردند ندارند و ترجیحا پیام نوشتاری را میپسندند.
از اجتماع فراری نیستند ولی دوست دارند فقط در زمانی که خودشان میخواهند در جمع حضور پیدا کنند.
از تفریحات گروهی در زمان کوتاه لذت میبرند.
خویشتن نگر هستند.
به راحتی به کسی اعتماد نمیکنند.
تصمیم گیرندههای خوبی هستند.
دارای علایق بسیاری هستند.
ارتباطات و تعاملات اجتماعی بسیاری دارند.
از کار گروهی لذت میبرند.
اگر زیاد تنها بمانند احساس منزوی بودن میکنند.
به راحتی ابراز احساسات میکنند.
برای انگیزه و خلاقیت از منابع بیرونی انگیزه میگیرند.
از این که در مرکز توجه باشند بسیار لذت میبرند.
عاشق صحبت کردن هستند.
تمایل دارند از طریق مباحثه مشکلات را پشت سر بگذارند.
تعاملات اجتماعی به آنها انرژی میدهد.
در نظر اطرافیان آدمهای پرصحبتی هستد.
بسیار گشاده رو هستند و شناخت دنیای درونی آنها کار آسانی است.
بسیاری از نظریهپردازان روانشناختی علتهای زیستی-بیولوژیکی یا ژنتیکی را مطرح میکنند زیرا دیدهشده که در افراد درونگرا عملکرد سیستم عصبی از سطح انگیختگی بالاتری نسبت به برونگراها برخوردار است و درنتیجه آستانه حسی پایینتری دارند؛ به همین دلیل درونگراها معمولاً با حداقل تحریک برانگیخته میشوند و واکنش بیشتری به تحریکات نشان میدهند. مثلاً یک فرد درونگرا زمانی که در یک محیط پر سروصدا در حال درس خواندن یا خوابیدن باشد، سریع تمرکزش را از دست میدهد؛ به همین خاطر افراد درونگرا دوست دارند بیشتر در محیطهای آرام قرار بگیرند تا تمرکز و توجه درونیشان پایدارتر باقی بماند.
آیا درون گرایان و برون گرایان با یکدیگر کنار میآیند؟ با خوشحالی میخواهم بگویم: بله!
مطالعهای در سال 2007 نشان داد که شباهت در 5 ویژگی شخصیتی، ویژگیهایی که به عنوان مهمترین بخش شخصیت ما شناخته شدهاند و یکی از آنها برون گرا یا درون گرا بودن است، باعث افزایش کیفیت روابط میشود. اما با این حال شباهت احساسی که به معنای تجربه و بیان احساسات مشابه است، یک متغیر مهم در این رابطه است؛ بنابراین حتی اگر زوجی از لحاظ ویژگیهای شخصیتی متفاوت باشند، برای مثال یکی درون گرا و دیگری برون گرا باشد، آنها همچنان میتوانند زوج خوبی برای یکدیگر باشند اگر هر دو در یک سطح عاطفی مشابه عمل کنند. این شباهت احساسی به طرفین رابطه کمک میکند که نسبت به وقایع شبیه به هم واکنش نشان دهند و همسر خود را درک کنند. این ارتباط عاطفی است که یک عامل مهم و بسیار عمیق در رابطهای شاد به حساب میآید نه شباهت در ویژگیهای شخصیتی.
بنابراین در رابطه با تاثیر برون گرایی و درون گرایی در ازدواج میتوان گفت که به طور کلی افراد همسرانی با ویژگیهای شخصیتی مشابه خودشان را انتخاب نمیکنند. اگر به شاخص شخصیتی مایرز-بریگز نگاه کنید (که درونگرایی و برونگرایی یکی از چهار بعد است) بسیار معمول است که زوجها در دو بعد از این چهار بعد اشتراک داشته و در مورد بقیهی جنبهها متفاوت هستند.
شواهد قطعی وجود دارد که افراد بسیار متفاوت از یکدیگر زندگی پرشور و موفقی داشتهاند.مطالعه کوچکی در این رابطه نشان داد که تفاوت در تیپهای شخصیتی با مشکلات زناشویی مرتبط نبوده و به طور خاصتر برونگرایی و درونگرایی هیچ مشکل خاصی را در ازدواج ایجاد نکرده است؛ و پس از آن مطالعات دیگری از این نتایج پشتیبانی کردند که تاثیر برون گرایی و درون گرایی در ازدواج اصلا قابل توجه نیست.
بنابراین اینطور که به نظر میرسد، درونگرایان و برونگرایان میتوانند به خوبی با یکدیگر کنار بیایند. با این حال یک هشدار خیلی جالب وجود دارد. Moffit و Eisen دریافتند که سطوح روان رنجوری و بی ثباتی عاطفی در همسران – نه شوهران – به طور قابل توجهی با درجهی تفاوت درونگرا و برونگرایی زوجین ارتباط دارد. بنابراین داشتن همسری که بسیار درونگرا بوده، موجب بی ثباتی عاطفی زنی که شدیدا برونگراست، میشود. شاید به این علت که زوجهای بسیار متفاوت از این لحاظ، ممکن است ارتباطی نزدیک و با کیفیت پایینی را تجربه میکنند که میتواند باعث فشار عاطفی بر روی زن شود؛ و بازهم اگر تفاوت چشمگیری در ویژگیهای شخصیتی وجود دارد، نگران نباشید. فقط کافیست کمی بر رابطه تان کار کنید و آن را بسازید.
در اینجا یک تحقیق بسیار جالب بر روی 365 زوج که گفته بودند ازدواج شادی دارند انجام شده است. در این تحقیق ویژگیهای مشترک ازدواجهایی که طرفین برونگرا و درونگرا یا هر دو از یک گروه بودند را بررسی کردند. ویژگیهای زوجهایی که طرفین از لحاظ دورنگرا و برونگرا بودن متفاوت بودند، به شرح زیر است:
رابطه عاطفی گرم و صمیمی با یکدیگر و سایر اعضای خانواده
دوستان متفاوت
مشاجرات با مذاکره و صحبت حل میشوند
فعالیتهای مشترک کم
ابراز علاقهی متوسط
تصمیم گیری مشترک، اما فرد برون گرا مسئول مدیریت مالی خانواده است
و در اینجا ویژگیهای خانوادههایی بیان شده که هر دو ویژگی شخصیتی مشابه داشتند:
رابطه عاطفی گرم و صمیمی با یکدیگر و سایر اعضای خانواده
دوستان مشترک
مشاجرات با مذاکره و صحبت حل میشوند
ابراز علاقه زیاد
همهی تصمیمات و مدیریت مالی به صورت مشترک انجام میشود.
بنابراین چند تفاوت میان این دو گروه وجود داشت: زوجهای متفاوت فعالیتهای مشترک کمتری داشتند، بیان عشق کمتر و تقسیم وظایف جداگانه. این موضوع ممکن است بد به نظر برسد، اما به یاد داشته باشید که این زوجها همه زندگی خود را شاد و خوب گزارش کرده بودند؛ بنابراین مدیریت این مسائل به خوبی برای آنها کار کرده و زندگی شاد و مثبتی را برایشان رقم زده است. این طور که پیداست تاثیر برون گرایی و درون گرایی در ازدواج آنقدرها چشمگیر نیست و تنها با مدیریت همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.