نقشه کثیف نادر برای نوعروس در ماه عسل

  پنجشنبه، 23 آبان 1398 ID  کد خبر 50448
نقشه کثیف نادر برای نوعروس در ماه عسل
ساعد نیوز : ترس در تمام دلش سایه انداخته بود. حال و روز خوبی نداشت نمی دانست واقعاً تصمیم درستی گرفته یانه؟

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از رکنا، ساناز به آرامی از پله های آرایشگاه پایین آمد. لباس بلند و سفیدش را بالا گرفت . تمام آرزوهای دوران نوجوانی و جوانی اش را به یاد آورد و حالابه آرزوهایش دست یافته بود.

نادر کنار ماشین گل زده ایستاده بود. او هم در لباس دامادی اش جلوه دیگری پیدا کرده بود.

صبح زود ماه عسل شروع می شد و یکی ، دو هفته بعد تمام این لحظات که انگار راه رفتن روی ابرها بود، پایان می یافت.

روز ماه عسل، ساناز سرش را به شیشه خودرو تکیه داد. صمد که آرام حرکت می کرد صدای ضبط را بیشتر کرد. انگار می خواست هرطور که شده این وضعیت را عوض کند.

صبح زود ساناز بساط چای و صبحانه را آماده کرد. نادر عبوس اخمو و ناآرام از خواب بیدار شد.

ـ چقدر تق تق می کنی؟

ـ داشتم صبحانه آماده می کردم.

نادر خمیازه ای کشید و گفت:

ـ مثل این که خیلی ناشی هستی، خانم! صبحانه را توی راه می خورن!

ساناز به سرعت میوه هایی را که شسته بود، داخل کیسه ریخت. فوری چمدان را بست و فلاکس را آماده کرد.

نادر زیاد خوش اخلاق نبود.هرچه می گذشت او کم حرف تر می شد. ساناز دختر شیطان و با انرژی بود و به سکوت عادت نداشت، شاید نادر خسته بود این تنها توجیهی بود که می توانست برای رفتار همسرش داشته باشد. شنیده بود مردها در ماه عسل و آغاز زندگی بهترین رفتار را دارند، یک لحظه دلش گرفت. چه زندگی و سرنوشتی پیش روی او بود.

نادر زیرلب شعر می خواند. به طرف او برگشت.

ـ چی شده عیال؟ هنوز تو خیال پدر مادرت هستی؟

ساناز لبخندی زد.

ـ نه! مگه تو توی این خیالات هستی؟

ـ خانم ها همه دست پیش گرفتن شون عالیه ؟!

کم کم سرحرف باز می شد. نادر خیلی هم اخمو نبود. روزها به خوبی می گذشت. هرروز از صبح او و نادر به گردش و تفریح می رفتند.

دو هفته به سرعت گذشت. ساناز تمام وسایل را بست و نادر آن ها را در صندوق عقب گذاشت تا شب حتماً در خانه خودشان بودند و اگر نادرحرفی نمی زد یک روز به خانه مادرش می رفت. حرف ها و شوخی های ساناز و نادر ادامه داشت. ساناز بعد از ناهار احساس خستگی کرد.

ـ نادر من بخوابم؟

ـ بخواب!

ساناز درخواب ستاره ها را می دید. چقدر به آسمان نزدیک شده بود. دلش می خواست یک سبد ستاره بچیند و کنار آینه شمعدانش بگذارد. دستش را دراز کرد...

صدای به هم خوردن شدید و...

ساناز روی تخت بیمارستان چشم بازکرد. چند پرستار دور او را گرفته بودند.

ـ نادر کجاست؟

ـ ساکت باش. به خودت فشار نیار. اونم مجروح شده ولی حالش خوبه.

ساناز می دانست که نادر تصادف کرده، ای کاش نخوابیده بود.

سرش به شدت درد می کرد. وقتی خانواده اش را دید کمی آرام تر شد.

ـ دو هفته بعد ساناز از بیمارستان مرخص شد، مادر سعی می کرد دخترش را آرام کند.

ساناز اصرار می کرد، که حتماً نادر را ببیند. پدر مخالفت می کرد.

ـ اگه نذارید نادر رو ببینم، خودم رو می کشم.

پدر راه را به طرف خانه پدر نادر کج کرد. نگاه های مشکوک او ومادر به هم دلشوره اش را بیشتر می کرد.

ـ سلام!

مادرشوهرش نگاهی به او کرد. ساناز را درآغوش گرفت و بوسید.

ـ سلام دخترم . خوش آمدی!

روی مبل نشست. اضطراب داشت. مادر نادر با سینی چای وارد شد.

ـ نادر کجاست؟

اشک از گوشه چشمان مادر شوهرش شروع جاری شد.

ـ توی اتاقش ! مادرجون!

بلند شد.دلش می خواست سرنادر فریاد بزند. در را باز کرد.

ـ نادر!

نادر به طرف صدا برگشت.

ـ عذر می خوام، خانم کی باشن؟

ـ نادر شوخی بسه! دو هفته توی بیمارستان یه تلفن به من نزدی . هزار بار گریه کردم که نکنه بلایی سرت اومده...

ـ من شما رو به جا نمی آورم، وگرنه حتماً تلفنی با شما دوست می شدم.

...

ساناز خسته به خانه برگشت. در اتاق اش را بست.

- دخترم نادر ضربه خورده،بیماری فراموشی گرفته. نمی شه که کشت اش!

شش ماه بود که ساناز، هر روز صبح تا شب خانه پدر نادر را زیرنظر گرفته بود. انگار نادر به او دروغ می گفت. ساناز نمی توانست باور کند. نادر همه چیز را به یاد داشت؛ جز ساناز را!

لباس پوشید هر چه بود، پدرش نباید می فهمید.

به دادگاه رسید.

ـ آقای قاضی! من و همسرم بعد از تمام شدن ماه عسل تصادف کردیم. موقع تصادف خواب بودم. بعداز تصادف می گه من رو نمی شناسه. تمام حافظه اش جای خودشه ، تمام رفتارش عادیه، فقط من رو نمی شناسه. شش ماه زیرنظرش گرفتم. می خواد زن بگیره اگه واقعاً منو نمی شناسه و مشکل داره چطوری می خوان براش زن بگیرن، اونم دختری رو که قبلاً می شناخته و دوست داشته. آقای قاضی! احساس می کنم به من دروغ می گن.

احساس می کنم می خوان سرم کلاه بذارن، تورو به خدا یه کاری کنید.

چند هفته بعد وقتی روان پزشکان پزشکی قانونی اعلام کردند:

ـ نادر دچار هیچ بیماری و ضربه ای درخصوص فراموشی و از بین رفتن حافظه اش نشده، ساناز از او شکایت کرد؛ شکایت به خاطر فریب او


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
همسر رهبر معظم انقلاب بعد از خریدن مبل دست دوم توسط رهبری: تا الان زندگی ‌ما طلبگی بوده، الان هم مبل در خانه نیاورید! (193 نظر) تزئین میز عزای سعید راد با شمع و گل و خرما و عکس های یادگاری در خانه مجللشان/ خدا رحمتشون کنه+عکس (105 نظر) مراسم عزای جگرسوز همسر جوان فریبا نادری عروس حشمت فردوس و ضجه های خانم بازیگر/ روحش شاد+ عکس (66 نظر) تصویری از خانه ابدی سعید راد، میرزا رضا سریال گیلدخت /روحش شاد و یادش گرامی (60 نظر) رهبر معظم انقلاب: ما درخانه تنها یک فرش دستباف داریم که جهیزیه همسرم بوده بقیه خانه موکت است/ ساده زیستی ایشان مثال زدنی است (35 نظر) خلاقیت خنده دار هندوانه فروش سمنانی برای جذب مشتری حماسه آفرید/ مغز نیست که معدن طلای خالصه😂+عکس (27 نظر) مهران مدیری: 11 سال است که از یک مار نگهداری می کنم؛ الان 2 متر و 20 سانتی‌متر هست+عکس (24 نظر) تصویری از خانه ابدی برادر زاده نرگس محمدی / روحش شاد و یادش گرامی (22 نظر) مراسم تشییع مادر پژمان جمشیدی، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (11 نظر) مادر رهبر معظم انقلاب خطاب به همسر رهبری: تو چرا ساکتی، آه و ناله کن، چون تو همه ‌اش احساس راحتی می‌ کنی سیدعلی هم دلگرم می‌ شود و به دنبال این کارها می‌رود (10 نظر) نگاهی به بازیگران و سلبریتی‌هایی که حیوان خانگی دارند+عکس/ از گربه محمدرضا گلزار و نفیسه روشن تا سگ پاکوتاه بهرام رادان و بهاره افشاری (8 نظر) مراسم تشییع پدر سحر ولدبیگی، بازیگر فوت شده سریال مختارنامه با حضور بازیگران و چهره های سرشناس/ روحش شاد و مسیرش پرنور+عکس (8 نظر) جشن تولد ساده و خلوت فرزاد فرزین، آرشام سریال قطب شمال با دو کیک زیبا/ مبارکا باشه+عکس (8 نظر) نگاهی به گالری طلا و جواهرات علی دایی و همسرش مونا خانوم/ چه گالری اعیان و لوکسی+ عکس (8 نظر) 24 عکس از برادرزاده محمدرضا گلزار که سوپراستار سینما در یک استوری منتشر کرد/ علاقه شدید آقای بازیگر به آپامه خانوم (7 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
اعدام برای متجاوز هزار چهره / متهم نقش تاجر ،‌پرستار و ... را بازی می کرد
فال روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد 1403
فال ابجد روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز دوشنبه 8 مرداد 1403 + فیلم
ماجرای جالب دعوت مقام‌معظم رهبری به یک عروسی و واکنش ایشان به این درخواست+ عکس
فال انبیاء روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
پای رمال ها به باشگاه پرسپولیس باز شد/ متلک سنگین ناصر محمدخانی به رضا درویش! +عکس
فرار دختر ساده‌لوح با مرد غریبه / تتو آرتیست رویایی سابقه‌دار بود!
روایتی جالب از خرید رفتن ساده همسر رهبر معظم انقلاب با ماشین پیکان تا منع پسر از غذای دولتی
نقش شرم و حیا و وجدان در اکوسیستم جهانی توسعه
رهبر معظم انقلاب به پسرانشان:من راضی نیستم داخل اقتصاد شوید، در غیر اینصورت قسمت نام فامیلی در شناسنامه‌تان را عوض و لقب خامنه‌ای را بردارید!
آلبالوپلو قالبی، خوشمزه‌ترین آلبالوپلویی که تابه‌حال خورده‌اید!
مردی که بعد از 19 سال پی به مَرد بودن زنش برد
منتخب روز   
حضور مصطفی زمانی در مراسم تشییع پدر شهاب حسینی +ویدئو/روحش شاد و یادش گرامی سکانس عاشقانه امیر و ارغوان سریال دلدادگان/ تا به تو فکر می کنم خودت زنگ میزنی+ویدئو نگاهی به آشپزخانه دلباز و زیبای مسعود پزشکیان با رونمایی از عکس جوانی همسرش بالای کمد/باورتون میشه این خونه ساده مال رئیس جمهور مملکته+عکس طرز تهیه غذای محبوب ناصرالدین شاه قاجار! /فسنجان ناصری با مواد اعلا ابتکار جالب یک مرد خلاق در دادن انواع لقب به مسعود پزشکیان حماسه آفرید+ویدئو/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (فیلم) سکانس فوق عاشقانه شهاب حسینی و لیلا حاتمی در فیلم "پرسه در ماه" / ما کاملا شبیه همیم طرز نگاهامون دو دو زدن چشامون ...😍 استارت تمرینات سخت علیرضا بیرانوند در تراکتور +فیلم/ آقای دروازه بان آمادگی بدن بالایی دارد! سکانس عاشقانه دل باختن قباد به شهرزاد/ نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌