نتانیاهو برای جنگ مستقیم با ایران لحظه شماری می کند؟
درباره حمله اسرائیل به ساختمان کنسول گری سفارت ایران در دمشق دو فرضیه وجود دارد: 1) اسرائیل از بیم توافق جدید میان ایران و دولت بایدن دست به این اقدام زده است. 2) دکترین امنیتی اسرائیل بعد از عملیات 7 اکتبر تغییر کرده و لذا دنبال برخورد مستقیم با ایران است. این دو فرضیه بی ارتباط با هم نیستند اما حسب اینکه اولویت را به کدام بدهیم نوع مواجهه ایران می تواند متفاوت باشد.
در رد و پذیرش هر دو فرضیه دلایل زیادی وجود دارد. آنچه انتخاب را از نظر علمی دشوار می کند، وزن و اهمیت تصمیم های شخصی نتانیاهوست که برای ماندن در قدرت به تداوم بحران و جنگ نیاز دارد.
نمی دانیم کدام تصمیم ها را نتانیاهو می گیرد و کدام تصمیم ها محصول خواست ارتش و نهادهای امنیتی است. اگر نتانیاهو کنار برود این سیاست ادامه خواهد داشت یا کنار گذاشته خواهد شد؟ آیا آمریکا این سیاست را تایید می کند؟ اقدام اسرائیل بنوعی استثناست و هنوز اطلاعات علنی کافی برای فهم دلایل آن نداریم.
ایران باید واکنش نشان دهد ولی واکنش آن نباید باعث بروز جنگ شود. این در حالی است که نتانیاهو در سیاست داخلی، سخت نیازمند درگیر شدن با ایران است تا بخشی از منتقدان و رقبای خودش از بنی گانتز گرفته تا راست افراطی حاضر در ائتلاف راساکت یا با خود همراه کند.
از طرف دیگر واضح است آمریکا مایل به آغاز جنگی دیگر در خاورمیانه نیست اما در هر نوع درگیری میان ایران و اسرائیل جانب دومی را خواهد گرفت و این هم به نفع نتانیاهوست و محبوبیت او را در میان پایگاه رای راست گرای ناسیونالیست و مذهبی تقویت می کند.
اما در طرف دیگر معادله ایران تمایلی به جنگ و درگیری ندارد. ایران هم به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی داخلی و هم بخاطر شرایط منطقه ای نمی خواهد مستقیما با اسرائیل درگیر شود اما در عین حال دوست ندارد بعنوان راس محور مقاومت شاهد افول قدرت بازدارندگی خود باشد. پس لاجرم باید کاری بکند بی آنکه درگیر جنگ شود؟ این کار چه می تواند باشد؟