جهان مسیحیت با محوریت اتحادیه اروپا – ایالات متحده تمام سرمایه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و ارزشی خود را به کار گرفته است تا اطمینان یابد اسرائیل در جنگ با فلسطینیان، به پیروزی می رسد. تردیدی نیست که نه جامعه جهانی توان مقابله با چنین ائتلاف قدرتمندی را دارد و نه بلوک های کوچک تر نظیر جهان اسلام یا جهان عرب.
به نظر می رسد تنها عاملی که می تواند قدرت حامیان اسرائیل در جهان مسیحیت با محوریت اتحادیه اروپا – ایالات متحده را کاهش دهد، خیزش افکارعمومی غرب علیه روایت های تحریف شده از دموکراتیک بودن و صلح طلب بودن اسرائیل است که با ادامه جنگ خونین در غزه، در حال رنگ باختن است.
البته این تغییر نگاه نسل جوان در اروپا و آمریکا به موضوع اسرائیل/فلسطین به سرعت رخ نمی دهد، با این حال، نوری را در انتهای تونل سیاه بی تفاوتی غرب روشن می کند که می تواند در آینده، نقش مهمی در تغییر رویکرد دولت های غربی ایفا کند.
اروپا و آمریکا شاید بتوانند دولتمردان مسلمان، عرب یا غیر مسلمان منتقد اسرائیل را با تهدید و ارعاب ساکت و همراه کنند، اما ساکت کردن شهروندانی که در عصر دیجیتال و شبکه های اجتماعی، لحظه به لحظه مرگ زنان، مردان و کودکان فلسطینی را تماشا می کنند و از شدت کشتار ارتش اسرائیل و نقض بدیهی ترین اصول اخلاقی جنگ از آن، شوکه شده اند، به راحتی امکان پذیر نخواهد بود.
ضمن این که هر گونه تلاش برای سرکوب اعتراضات مدنی در حمایت از فلسطین ، به گسترده تر شدن اعتراضات خواهد انجامید، رخ دادی که در نهایت، دولت های غربی را تحت فشار قرار می دهد تا اگر نمی توانند جلوی ماشین کشتار اسرائیلی ها را بگیرند، حداقل این که از قدرت ویرانگر آن بکاهند.
این همان پاشنه آشیل «آرمان صهیونیسم» است که بدون حمایت افکارعمومی در جهان مسیحیت نمی تواند به زیست ایمن خود ادامه دهد. از این رو شاید بشود گفت که تقویت جریان های منتقد اسرائیل در جوامع غربی که اغلب جوانان، دانشجویان و کاربران شبکه های اجتماعی هستند، به اندازه کمک رسانی به ملت فلسطین حائز اهمیت است.
