به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از مشرق، پنجشنبه ۱۷ آذر، زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن همسرش -آرش- خبر داد و گفت: شوهرم دندانپزشک است او صبح امروز خانه را برای رفتن به محل کار ترک کرد اما بعد از آن دیگر خبری از او نشد. هر چه با تلفن همراهش تماس می گیرم، خاموش است و نگران او هستم.
پس از این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز و در ادامه بررسی ها مشخص شد وی آخرین بار به شرکت تجهیزات پزشکی اش در خیابان فرشته تهران رفته است. تحقیقات نشان می داد آرش این شرکت را به همراه برادرش که او نیز پزشک عمومی است راه اندازی کرده بود.
مأموران در بازبینی دوربین های مداربسته اطراف محل شرکت لحظه ورود دندانپزشک ۴۵ ساله را به دفتر کارش مشاهده کردند اما خروج او ثبت نشده بود. این موضوع نشان می داد که راز ناپدید شدن مرد دندانپزشک در محل کارش است. از سویی دوربین ها خروج برادر او را که هراسان و سراسیمه بود ضبط کرده بودند.
با این احتمال که دندانپزشک به قتل رسیده باشد، کارآگاهان جنایی پس از هماهنگی های لازم با بازپرس ساسان غلامی، ساعت ۸ شب ۲۸ آذر راهی شرکت تجهیزات پزشکی شدند.
با ورود مأموران به شرکت آنها با نظافتچی آنجا مواجه شدند که مدعی بود از سرنوشت دکتر بی خبر است. اما رنگ پریده و اظهارات متناقض مرد نظافتچی شک مأموران را بیشتر به خود جلب کرد. از سویی گرچه شرکت تمیز شده بود اما آثار و بقایای درگیری خونین در بررسی شرکت تجهیزات پزشکی دیده شد.
در ادامه بازرسی کارآگاهان از ساختمان شرکت، آنها با بقایای جسد سوخته ای در پشت بام مواجه شدند که به نظر می رسید متعلق به مرد ناپدید شده باشد. به دستور بازپرس جنایی نمونه برداری صورت گرفته و برای آزمایشات دی. ان. ای به پزشکی قانونی منتقل شد.
اختلاف ۴ میلیاردی
با کشف جسد سوخته تحقیقات از نظافتچی شرکت صورت گرفت و مرد جوان راز قتل ۱۲ روز قبل را برملا کرد. او گفت: دکتر امید - برادر مقتول- برای شرکت در یک انتخابات به برادرش ۴ میلیارد تومان پول داده بود تا برایش تبلیغات کند. اما بعد از مدتی وقتی در این کار ناکام ماند و به نتیجه نرسید خواهان دریافت ۴ میلیاردش شد اما برادرش پول را پس نمی داد.
او ادامه داد: اختلاف بین دو برادر بر سر این ۴ میلیارد آغاز شد و روز به روز درگیری شان بیشتر می شد تا اینکه پنجشنبه گذشته امید به برادرش تلفن زد و از او خواست به شرکت بیاید دکتر آرش هم به شرکت آمد و دو برادر باهم سر اختلافات قدیمی دعوایشان شد. امید ناگهان با چکش و قندشکن برادرش را به قتل رساند و از من خواست تا به او کمک کنم جسد را از بین ببرد او ساعت نفیس و گرانقیمتش را به عنوان دستمزد به من داد.
جسد را مثله کرده و روی پشت بام آتش زدیم. مقداری از بقایای جسد را داخل گونی و کیسه های پلاستیک انداخته و در بیابان های اطراف رها کردیم. بعد از آن هم دیگر آقای دکتر را ندیدم.
به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، مرد نظافتچی در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری برادر مقتول از سوی تیم جنایی ادامه دارد.