به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه ایران، ساعت ۹ صبح چهارشنبه ۴ تیر، مأموران شهرداری در حال تعمیر جاده ای فرعی در محدوده تلو بودند که با جسد مردی سالخورده مواجه شدند. بلافاصله موضوع از سوی مأموران کلانتری لواسان، بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم تحت بررسی قرار گرفت.
با حضور تیم جنایی در محل آنها جسد مرد ۷۸ ساله را که بر اثر ضربه سنگینی به سرش کشته شده بود و همچنین کبودی روی گردنش که حکایت از خفگی داشت به پزشکی قانونی منتقل کردند. همراه مرد میانسال یک کیف دستی بود که داخل آن کارت یکی از طلافروشی های معروف پایتخت پیدا شد.
تحقیقات میدانی نشان می داد جسد شب قبل با یک خودرو به آن محل منتقل شده و قاتل یا قاتلان حدود 10 متر جسد را روی زمین کشیده بودند و آن را در کنار جاده رها کرده و رفته اند. آثار لاستیک ها باتوجه به شیارهایش نشان می داد متعلق به خودرویی مدل بالاست. بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که قتل ۸ تا ۱۲ ساعت قبل از کشف جسد رخ داده و احتمالاً عامل این جنایت فردی آشنا بوده است.
هویت مقتول
مأموران از روی کارت مغازه طلافروشی هویت جسد را شناسایی کردند. بررسی ها نشان می داد مقتول از اقوام یکی از طلافروش های معروف پایتخت است که عضو سابق اتاق بازرگانی، بازرس سابق صنف طلافروشان و چند سال قبل نیز دبیر کمیته اسنوبرد اسکی بوده است. اما بعد از مرگ همسرش، طلا و جواهرات را از طلافروشی های معروف پایتخت می خرید و به طلافروشی های دیگر می فروخت و مدتی است که مغازه طلافروشی نداشته است. یکی از اقوام مقتول هم گفت که وی در ایران تنها زندگی می کرده و پسرش که پزشک است در یکی از کشورهای اروپایی سکونت دارد.
سرقت کیف جواهرات
در ادامه تحقیقات راز ناپدید شدن کیف جواهرات و طلاهای مرد طلافروش برملا شد. دوستانش اعلام کردند که مرد طلافروش همیشه کیف دستی به همراه داشته که طلا و جواهراتی که خرید و فروش می کرد را داخل آن حمل می کرد. اما از آنجا که این کیف همراه مقتول پیدا نشد و خودروی مدل بالای مقتول و تلفن همراه او نیز ناپدید شده این احتمال مطرح شد که از سوی عامل یا عاملان جنایت به سرقت رفته باشد. بدین ترتیب بازپرس مصطفی واحدی از شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازبینی دوربین های راهنمایی و رانندگی جاده تلو را صادر کرد همچنین شماره پلاک خودروی مقتول به تمامی واحدهای گشت پلیس اعلام شد تا درصورت مشاهده توقیف شود.
اظهارات دوست مقتول
یکی از دوستان نزدیک مقتول گفت: من با عبدالعلی مظفریان بیش از 40 سال دوست بودم. او از طلافروشان قدیمی بود و قبل از انقلاب خودش مغازه طلافروشی داشت اما از سالها قبل به عنوان واسطه کار می کرد یعنی طلا و جواهرات و سنگ های قیمتی را به شکل امانت از طلافروشی می گرفت و به دیگری تحویل می داد و مبلغی به عنوان کمیسیون دریافت می کرد. تا جایی هم که من می دانم او اصلاً با خودروی شخصی خودش برای کار نمی رفت. طبق شنیده ها ظاهراً شب حادثه چند نفر با خودرو به مقابل خانه اش در میرداماد رفته و وی را سوار کرده اند و دیگر کسی نمی داند چه اتفاقی رخ داده که او را به قتل رسانده اند.