مردم معمولا از خجالتی بودن برای اشاره به انزوا و گوشه گیری دیگران اشاره می کنند. فردی که به انزوا و گوشه گیری گرایش دارد معمولا از کم رویی و خجالت نیز رنج می برد. ممکن است بخاطر شکست یا آسیب در یک رابطه یا دعوای زن و شوهر بوده است. این افراد از قرار گرفتن در اجتماعات تا حد امکان خودداری می کنند و تمایل دارند که به تنهایی، کار و فعالیت خود را پیش ببرند. همچنین در مورد نحوه ی گذراندن اوقات فراغت نیز ترجیح می دهند تنها یا نهایتا با یک دوست صمیمی همراه باشند. فرد منزوی معمولا در مدرسه یا محیط کار، صرفا یک دوست صمیمی دارد که به شدت نیز به او وابسته است.
انزواطلبی در هر دوره و هر سنی ممکن است رخ دهد.
این تمایلات انزواطلبانه در دوره نوجوانی نیز با شیوع بیشتر و البته به صورت گذرا دیده می شوند. خیلی از افراد به تنهایی، با تلاش و مواجهه با ترس های خود سعی در افزایش تعاملات اجتماعی و درمان انزواطلبی خود دارند. درصورتی که فرد موفق به درمان این مسئله نشود می تواند به پیامدهای جدی در زندگی منجر گردد. از جمله پیامدها و مشکلات انزوا و گوشه گیری می توان به موارد زیر اشاره نمود: کاهش اعتماد به نفس، کاهش مهارت های برقراری ارتباط جمعی، عدم خود باوری، افسردگی، افکار مربوط به خودکشی، غرق شدن در تخیلات، خودخوری و نشخوار فکری زیاد.
انزوا و گوشه گیری درکودکان و راهکارهای مقابله با آن
اگرچه انزوا و گوشه گیری در دوره کودکی تا حدودی نشان دهنده ی خلق و خو و ویژگی های شخصیتی زیستی فرد است. اما تا حد زیادی نیز به محیط رشدی و نحوه تعامل والد با کودک بستگی دارد. خجالتی بودن و کم رویی یکی از ویژگی های شخصیتی بارز کودکان منزوی است. گوشه گیری و انزوا در کودکی را نباید در مقابل خود داری کودک در تعامل با بزرگسالان سنجید. ویژگی مهم کودک منزوی اجتناب و مقاومت او در بازی کردن و تعامل کردن با سایر کودکان و همسالان خود است.
افسردگی و انزوای کودکی با هم رابطه ی دوسویه دارند.
یعنی از یک طرف افسردگی می تواند علت تمایل به انزوا و از سوی دیگر پیامد این انزوا باشد. سرزنش و مقایسه کودک با بچه های فامیل یا آشنایان روش مطلوبی برای برانگیختن کودک جهت تغییر مثبت و افزایش رفتار مطلوب نیست. به عنوان مثال مادری که به فرزند خود می گوید: نگا کن چقدر دوستت خوب بلده با بقیه سلام و احوال پرسی کنه ولی تو آبروی منو میبری!
این جملات صرفا باعث بدتر شدن اوضاع می شود.
والدین می توانند با فراهم کردن محیطی امن و کاستن از ترس کودک نسبت به قضاوت و تحقیر دیگران، به فرزندشان در برداشتن یک قدم به جلو و تعامل کمک کنند. همچنین بیان خجالتی بودن کودک در حضور او صرفا باعث ایجاد تلقین پذیری و درونی سازی بیشتر این خصوصیت در او می شود. فراهم سازی محیطی برای تعامل بیشتر با سایر افراد و پذیرش بی قید و شرط کودک از دیگر موارد قابل توجه می باشد.
انزوا و گوشه گیری در نوجوانی و راهکارهای مقابله با آن
انزوا در نوجوانی معمولا یک ویژگی گذرا و موقتی این دوره است که با ادامه یافتن و درمان نشدن می تواند در آینده برای نوجوان دردسرساز شود. از دست دادن اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، عدم رشد مهارت های ارتباطی، ناتوانی در ابراز وجود و بیان احساسات و مشکلات اجتماعی، تحصیلی و ارتباطی از جمله پیامدهای ادامه دادن به روند انزواطلبی در نوجوانان است. سوالات دوره بلوغ و سوالات ازدواج را از مشاوران باتجره سوال کنید و نوجوان را برای سوال پرسیدن سرزنش نکنید.
عوامل زیادی در گرایش نوجوانان به انزواطلبی دخیل هستند:
اعتیاد، دعوا و یا اختلاف والدین، جدایی و طلاق والدین، سخت گیری و بی مهری والدین، داشتن یک نقص عضو جسمانی، مشکلات تکلمی و خود زشت انگاری، مهاجرت و نقل مکان و تبعیض. برخلاف دوره ی کودکی که والدین با مقایسه و سرزنش کودک می توانند در کاهش اعتماد به نفس و افزایش انزواطلبی نقش دارند، در نوجوانی، این مقایسه به صورت درونی و در واقع با ندای یک والد سخت گیر توسط خود نوجوان صورت می گیرد. نوجوان با مقایسه ی شرایط ظاهری، تحصیلی و خانوادگی یا اقتصادی خود با دیگران به تزلزل اعتماد به نفس و انزواطلبی خود کمک می کند.
تغییرات هورمونی و عدم تناسب ظاهری افراد منزوی و کم حرف
این موضوع بخصوص با تغییرات هورمونی و عدم تناسب ظاهری تشدید می یابد. یکی دیگر از عواملی که در تشدید انزواطلبی نوجوان اهمیت دارد، فضای مجازی و وابستگی به بازی های کامپیوتری است. تقویت اعتماد به نفس و جرات ورزی توسط والدین و معلمان، فراهم نمودن فرصت بیشتر برای تعامل سازنده با دیگران از جمله رهبری گروه های تفریحی و علمی از جمله راه کارهای پیشنهادی می باشد.
انزوا و گوشه گیری در سالمندان و راه کارهای مقابله با آن
انزوا در دوره ی سالمندی برای خیلی از افراد شرایطی است که ناخواسته به آن ها متحمل شده است. در سال های اخیر انزوا و تنهایی سالمندان و همچنین پیامدهای این انزوا از جمله خودکشی افزایش یافته است.
از جمله دلایل این افزایش می توان به موارد زیر اشاره نمود:
برخلاف گذشته که سالمندان به عنوان بزرگ و برکت خانواده ها در خانه های بزرگ و شلوغ نقش پررنگی داشتند، اکنون با وجود زندگی شهری در آپارتمان های کوچک و کم شدن تعاملات محله ای، تنهایی و انزوا درد بزرگی برای قشر سالمند است. همچنین با افزایش امید به زندگی ( متوسط سال هایی که انتظار می رود فرد زنده بماند) سالمندان زیادی هستند که با از دست دادن همسر، ترک کردن فرزندان، مشکل سلامتی و از دست دادن کار و استقلال مواجه هستند.
اما آیا انزوا در سالمندی غیرقابل اجتناب است؟
سالمندی به معنای واقعی مترادف با ناتوانی و انزوا نیست. بخش بزرگی از ناتوانی که سالمندان تجربه می کنند محصول باورپذیری فرهنگی است که جامعه نسبت به سالمندان القاء می کند.
سالمندی می تواند دوره ای آرام اما همچنان پویا باشد.
تحقیقات مختلف نشان داده اند سالمندانی که از نظر اجتماعی پویا هستند از سلامت بالاتری برخوردارند. قدم زدن، دنبال کردن یک فعالیت هنری یا تفریحی مورد علاقه و حتی ادامه دادن یک فعالیت اقتصادی آسان، داشتن باغچه یا گل و رسیدگی به آن ها، تماشای برنامه های تلویزیونی، همصحبتی روزانه با دوستان مسن و جوان می تواند در به چالش کشیدن مفهوم ناتوانی و انزوا در سالمندان مفید باشد.