روایت یک دروازهبان از زندگی فلاکت بارش: این حال را برای کسی آرزو نمیکنم/ همسرم از من آزمایش مواد مخدر میگیرد!
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرورزشی، کریس کرکلند که در سال 2006 یک بار برای انگلیس به میدان رفت و برای لیورپول در قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 حضور داشت، در سال 2012 شروع به مصرف داروهای مسکن تجویزی برای کمک به آسیبدیدگی طولانیمدت کمرش کرد. کرکلند پس از انتقال از ویگان اتلتیک به شفیلدونزدی، دو روز قبل از شروع فصل لیگ چمپیونشیپ، دوباره دچار آسیبدیدگی کمر شد.
بر اساس بندی که در قرارداد او وجود داشت، در صورت از دست دادن سه بازی به دلیل مشکلات کمر، ونزدی میتوانست قرارداد او را کنسل کند. بنابراین او به مصرف ترامادول روی آورد. او گفت: «دو روز قبل از اینکه اولین بار برای شفیلدونزدی وارد میدان شوم مصدوم شدم و با خودم گفتم که هرطور هست باید بازی کنم. مردم دائماً میگفتند که چرا آنها با او قرارداد بستند؟ او هیچوقت آماده نیست، و از این صحبتها. چند قرص برداشتم و گفتم وقتی سفر کنم اینها را میخورم. و به سرعت گرفتارش شدم.»
دوز توصیه شده ترامادول 400 میلیگرم است و کرکلند اعتراف میکند که زمانی که اعتیاد او در بدترین حالت خود قرار داشت، روزانه 2500 میلیگرم همراه با سولپادین و کودامول مصرف میکرد. او توانست در سال 2016 از اعتیاد پاک شود، اما اعتیادش سه سال بعد در سال 2019 و بار دیگر سال بعدش در طول قرنطینه دوباره شروع شد.
این بار کرکلند به یکباره اعتیاد را کنار گذاشت و بیش از یک سال است که پاک است، اما همسرش لیونا به عنوان بخشی از روال معمول برای اطمینان از عدم عود مجدد، از او تست تصادفی مواد مخدر میگیرد. او گفت: «قبلاً یک بار در سال 2019 این کار را انجام داده بودم و در آن زمان حالم خوب بود. بنابراین فکر کردم حالم خوب میشود، قبلاً این کار را کردم باز هم میتوانم. اما واقعاً وحشتناک است. آن هفت، هشت روز اول را برای کسی آرزو نمیکنم. توهم داشتم، تعریق مداوم، سرماخوردگی، استفراغ، درد و در تمام بدنم گرفتگی داشتم. پنج یا شش روز نخوابیدم. لیونا در اتاق مجاور میخوابید چون من دائم میچرخیدم و خودم را به این طرف و آن طرف پرت میکردم. او دائماً برای چک کردن تنفس من به اتاقم میآمد. این کار خطرناک است و به کسی توصیه نمیکنم اما من نمیخواستم اعتیادم را تدریجی ترک کنم، دیگر دلم نمیخواست یک قرص دیگر در دهانم بگذارم. هر ثانیه به اندازه یک ساعت طول میکشید اما من موفق شدم و از آن گذر کردم. وقتی شش یا هفت روز را پشت سر گذاشتید باید کارهای مفید انجام دهید. دوش آب سرد کمک میکند، حمام کردن، پیادهروی. سپس باید طوری زندگی خود را تنظیم کنید تا دوباره به سراغ آن چیزها نروید. من در نود و پنج درصد مواقع واقعاً خوب هستم.»