پرداخت 40 هزار دلار برای خرید پوست سنجاب برای فرح پهلوی از جیب مردم ایران!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از فارس، صرفنظر از نگاههای سیاه و سفید درباره خانواده و حکومت پهلوی، بررسی روایتهای دقیق از افرادی که خود درون این سیستم بوده و زیر و بالای آن را از نزدیک لمس کردهاند، تصویر واقعیتری از این حکومت به دست میدهد.
اینکه نگاهی میاندازیم به خاطرات اسدالله علم وزیر دربار محمدرضا پهلوی. او در ابتدا وزیر کشور، سپس وزیر کشاورزی، بعد هم نخستوزیر و سپس وزارت دربار را برعهده گرفت. با توجه به چنین مشاغل حساسی به خصوص وزارت دربار، علم از بسیاری از اتفاقات و مناسبات پشت پرده دربار با خبر بوده است و به نظر میآید که گفتگوهای او با محمدرضا پهلوی قابل تامل است.
با توجه به چنین اطلاعاتی از دوره پهلوی، علم تصمیم میگیرد که خاطرات خود را به رشته تحریر درآورد که ثبت وقایع و گفتوگوهای درون دربار به این خاطرات اعتبار و اهمیتی دیگر داده است. بدون شک یکی از منابع اصلی مطالعه تاریخ دوران پهلوی است و همیشه به عنوان یک مرجع برای محققان به کار خواهد رفت. خاطرات علم را علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه تهران با همکاری نیکولاس وینسنت داماد علم در هفت جلد و دو دفتر ویرایش، ترجمه و خلاصهسازی کردهاند.
فساد اقتصادی و ولخرجیها؛ پنج میلیون تومان قیمت اثاثیههای والاحضرتها
فساد اقتصادی نه مبتلابه یک حکومت و نه در یک کشور بلکه در دورههای مختلف وجود دارد. هر کجا که قدرت و ثروت انباشته شود فساد به وجود میآورد، هر کجا که یک شخص یا یک طبقه بیش از حد به لحاظ اقتصادی فربه شوند حتماً حقی از زیردستان و فرودستان ضایع کردهاند. در دوره حکومت محمدرضا پهلوی فساد اقتصادی از دربار شروع میشد و تا ردههای دیگر حکومت نفوذ کرده بود؛ مسافرتها و خوشگذرانیهای دربار و عمال حکومت مخارج زیادی داشت، سوء استفادههایی که از قدرت صورت میگرفت، ثروت هنگفتی برای آنها به ارمغان میآورد و این رویه دستگاه را روز به روز ناکارآمدتر میکند.
اگرچه علم خودش نیز جزئی مهم و تأثیرگذار از این دستگاه حکومتی بود و خودش یکی از عوامل فساد اقتصادی محسوب میشد اما در خاطراتش بارها به چنین فسادهایی اشاره دارد و در خاطراتش از اینکه به شخص شاه طعنا بزند، کوتاهی نکرده است. علم در 5 آذر 1351 مینویسد: «گزارشی در خصوص پرداخت قیمت اثاثیه خانههای والاحضرتها، عبدالرضا و غلامرضا و امیرهوشنگ دولو تقدیم کردم. در حدود پنج میلیون تومان که بیشتر آن برای دولو بود. فرمودند از محل جشنها بپردازید».
یا اینکه در 21 آذر 1351 مینویسد: «امروز عرض کردم علیاحضرت به پوست سنجاب خاصی علاقهمند هستند که در مسکو هست. چون گران بود نخریدند. خوب است اعلیحضرت همایونی برایشان بخرید. پولش چهل هزار دلار است. فرمودند: دستور بده بیاورند».
علم به موضوع جشنهای دو هزار و پانصد ساله هم اشاره دارد و از ولخرجیهایی که در این جشنها شده است پرده برمیدارد. برای نمونه او در 17 فروردین 1349 به یکی از چادرها که قرار بود محل شام خوری شاه در تختجمشید باشد اشاره میکند و مینویسد: «شاهنشاه به علت گرانی آن را تصویب نمیفرمودند. بالاخره هم اندازه چادر و قیمت را به یک چهارم قیمت اصلی آن تقلیل دادند؛ یعنی یک میلیون دلار».