سورئالیسم چیست و چگونه به وجود آمد؟
شاعر فرانسوی، گیوم آپولینر (Guilliame Apollinaire)، اولین کسی بود که واژه ی سورئال را در ارجاع به ایده ی یک واقعیت مستقل که «تحت نفوذ» واقعیت خودآگاه ما قرار دارد، خلق کرد.
اما جنبش سورئالیست در سال ۱۹۲۴ و زمانی که شاعر فرانسوی، آندره برتون، کتاب خود با نام «بیانیه ی سورئالیسم» را منتشر کرد، پا به جهان گذاشت. کتاب او تحت تأثیر نظریه ها و نوشته هایی در مورد ذهن ناخودآگاه از روانشناس مشهور، زیگموند فروید، مطالعات شگرف کارل یونگ و مکتب دادا (Dada) در اوایل قرن بیستم بود.
وقتی که سورئالیسم به عنوان یک مکتب ادبی در آثار نظم و نثر برتون و دیگر شعرا رواج یافت، هنرمندان بصری نظیر جورجیو د کیریکو (Giorgio de Chirico)، پابلو پیکاسو، فرانسیس پیکابیا (Francis Picabia) و مارسل دوشان، سورئالیسم را پذیرفتند و اثر جدید برتون در سال ۱۹۲۵ با عنوان «انقلاب سورئالیستی» به رسمیت شناخته شد.
سورئالیست های اولیه مرزهای خودآگاهی و عقلانیت را به منظور آزادسازی ذهن ناخودآگاه به چالش کشیدند. برتون این گزاره را «واقعیت برتر» می نامد.
جنبه ی بنیادی مکتب سورئالیست، روشی از بیان «حرکت غیرارادی» است که عمل ثبت و نگارش خودکار و سانسورنشده ی افکار و تصاویری که در ذهن یک هنرمند خلق می شوند را در برمی گیرد. آثار سورئالیستی با تمرکز بر دستیابی به فرآیندهای فکری غیرارادی و تفسیر رؤیاها، محدود به یک سبک یا تکنیک هنری خاص نمی شوند.
در تمام دهه ی ۱۹۲۰، هنرمندان بصری به دنبال کشف مفاهیم سورئالیستی در هنر بودند و آزادی کامل خلاقیت را جست وجو می کردند. اولین نمایشگاه سورئالیسم با عنوان «نقاشی سورئالیستی» در سال ۱۹۲۵ در گالری پیر (Pierre) در پاریس برگزار شد؛ این نمایشگاه نقش مهمی در شکل گیری جنبه ی بصری این جنبش داشت.
اگرچه مکتب سورئالیست در اروپا با شروع جنگ جهانی دوم دچار پراکندگی شد، اما بسیاری از هنرمندان سورئالیست به آمریکا مهاجرت کردند و این هنر را در آنجا شکوفا ساختند؛ سورئالیسم بصری در آمریکا و تحت نفوذ هنرمندان نامدار در سراسر قرن بیستم شکل گرفت.
تکنیک های هنری در هنر سورئالیست
ازآنجایی که تأکید فراوانی بر آزادی خلاقیت وجود دارد، تکنیک های هنری در آثار هنری سورئالیست بسیار متعدد هستند. بااین حال، ازآنجایی که به تصویر کشیدن آثار رؤیایی در هنر سورئالیست بسیار شایع است، شماری از تکنیک ها از سوی نقاشان سورئالیست به منظور کمک به ثبت افکار ذهن ناخودآگاه خلق شدند.
تکنیک های فروتاژ (فن مالیدن یک مداد نقاشی نرم بر روی یک صفحه ی دارای بافت و تار و پود و بر جا گذاشتن آثاری از بافت کاغذ یا بوم) و گِرَتاژ (فن تراشیدن یک سطح نقاشی شده از بوم به منظور خلق یک بافت بصری) از روش هایی بودند که یک تصویر مختصر و ناتمام را خلق می کردند و بیننده را به کشف جزئیات پنهان در اثر وامی داشتند.
اما هنرمندان سورئالیست خود را تنها به یک روش محدود نکردند. مجسمه ها، نقاشی ها، نقاشی چاپی، نقاشی های سیاه قلم، آثار ویدئویی و عکاسی و دیگر متدها بخشی از هنر سورئالیست دهه ی ۱۹۲۰ بودند و به نفوذ خود بر هنرمندان امروزیِ الهام گرفته از مکتب سورئالیسم ادامه می دهند.
بسیاری از هنرمندان سبک سورئالیست نیز اقدام به ترکیب سبک های مختلف هنری در یک اثر واحد کرده اند؛ آن ها در آثار خود به دنبال کشف وجود اشکال قابل شناسایی در کنار تصاویر نامفهوم و سیال برای هدایت ذهن بیننده، بدون فراهم آوردن تفاسیر موجز، هستند.
هدف اصلی هنرمندان سورئالیست پذیرش حرکت غیرارادی و بیان افکار ناخودآگاه و تخیلات ذهن بود؛ امری که از سوی هر هنرمند به شکلی متفاوت تفسیر می شد.
ویژگی های سورئالیسم
سورئالیسم بخش ناخودآگاه ذهن را می کاود. آثار هنری مربوط به این جنبش اغلب حس اندکی ایجاد می کرد زیرا معمولاً در تلاش بود یک رویا و یا افکار تصادفی را به تصویر بکشد.سوررئالیسم رویا و واقعیت را باهم تلفیق می کند سوررئالیست ها معتقد بودند هنر در غیبت عقلانیت آفریده می شود و اثر هنری را الهامی از صورت های عالم مثال، درون و یا برآمده از سروش غیبی می دانستند، اما این الهام را برآمده از ضمیر ناخودآگاه انسان می دانند که موجب خلاقیت در اثر هنری می شود.
نقاشی سورئال
نقاشی سورئالیست بر دو نوع است:
در نوع اول که دالی آن را اشیای رویایی نقاشی شده با دست می نامید از اسلوب هایی سنتی چون واقع نمایی برای نمایش دنیای آشفته، وهم آمیز و رویایی استفاده می شود. دور نماهای خیالی که در آن چیزهای غیر متجانس در کنار هم قرار گرفته اند، پاره های تشریح شده موجودات که به صورت پدیده هایی غریب از نو به ترکیب در آمده اند، دستگاه ها و ساختارهای صنعتی، موجودات شبیه هیولا و تصویرهایی آشفته از این قبیل ، در این نقاشی ها به چشم می خوردند. (برای مثال به آثار دالی و و تانگی میتوان اشاره کرد)
در نوع دوم که به نوآوری فنی استوار است خط ها و شکل های رنگی تحت تاثیر انگیزش های درونی به گونه ای ترکیب می شوند که تصویرهای ذهنی را تداعی می کنند. این دسته از نقاشان سورئالیست گه گاه ، روند خودکاری را به مدد اسلوب های تکه چسبانی، نقش برگردانی ، مالش کاری، مهرزنی و غیره به انجام می رسانند و نتیجه کار غالبا نزدیک به نقاشی انتزاعی است. (برای مثال به آثار میرو و ماسون می توان اشاره کرد)
نقش طبیعت در آثار سورئالیسم
در این میان طبیعت نیز عامل مهمی در مضمون بسیاری از آثار هنرمندان سورئالیست می باشد.ماکس ارنست برای مثال از پرنده در آثارش به وفور استفاده می کند،در حالیکه سالوادور دالی گاها به نقاشی از حشرات و یا اشیاء دیگری چون تخم مرغ می پردازد،و یا خوان میرو از فرم های جاندار غیر معمول استفاده می کند.
چهره های معروف مکتب سورئالیسم
- آندره برتون (میلادی 1966-1896) Andre Breton
- خوان میرو (میلادی 1933-1893) Joan Miro
- سالوادور دالی (میلادی 1989-1904) Salvador Dali
- رنه ماگریت (میلادی 1967-1898) Rene Magritte
- ماکس ارنست (میلادی 1976-1891) Max Ernst
- مرت اوپنهایم (میلادی 1985-1913) Meret Oppenheim
- فریدا کالو (میلادی 1954-1907) Frida Kahlo
- ایو تانگی (میلادی 1955-1900) Yves Tanguy آورد