صدا و سیما برای روحانیت در عرصه اجرا خطوط قرمز بسیاری تعیین کرده است که مخل امر تبلیغ مؤثر هستند.
ساعد نیوز: پیج شما در اینستاگرام یکی از پیج های بسیار جالب و در عین حال پرطرفدار دینی و تبلیغی است. چه شد که به سمت تبلیغ در فضای مجازی میل پیدا کردید و استراتژی شما در این فضا برای تبلیغ مؤثر چیست؟
سید کاظم روح بخش: واقعیت این است که در اوایل ایام طلبگی برای خودم این سؤال مطرح بود که چرا طلاب و فضلا در برنامه های صدا و سیما این همه خشک و ساده صحبت می کنند در حالی که مخاطب جوان عموماً به یک فضای پرتحرک و صریح تر نیاز دارد چیزی شبیه به کار آقای قرائتی! بعد از این که خودم با فضای صدا و سیما آشنا شدم، دیدم که مشکل از طلاب و فضلا نیست بلکه این مشکل از سیستم است! خود صدا و سیما است که به این طلاب می گوید که شئونات خاصی را رعایت کنید! خطوط قرمز سفت و سختی برای علمایی که در برنامه های صدا و سیما حاضر می شوند وجود دارد. شوخی نکن! این کار نکن! این را نگو! این حرکت را نکن! خب عملاً شما هیچ نوع آزادی عملی در اجرا ندارید. وقتی در حوزه کودک و نوجوان با صدا و سیما همکار داشتم؛ این مطلب را بیشتر لمس کردم. آنجا هم دقیقاً همین مطالب را تکرار می کردند. این که یک طلبه باید آرام و شمرده شمرده صحبت کند. من بالأخره به این نتیجه رسیدم که این طور فایده ندارد و در عمل نمی توانم ایده خودم را پیاده کنم.
فضای مجازی آزادی لازم را برای پیاده کردن ایده هایتان در اختیار شما قرار می دهد/ هر مخاطبی بر اساس نیازهایش زبان خاص خودش را می طلبد.
آمدیم و فضای خودمان در ساختیم تا ایده های مورد نظرمان را پیاده کنیم. فضای مجازی این آزادی را به شما می دهد که ایده های خودتان را پیاده کنید. هر مخاطبی فضای تبادل و تعامل خاص خودش را می طلبد. اگر پیج ما را دیده باشید، ما طیف گوناگونی از کلیپ ها را تهیه می کنیم. از کلیپ های ساده که در مورد یک موضوع صحبت می کنم تا کلیپ هایی که داخل آنها، خلاقیت و بازیگری هم وجود دارد. تعامل با کودک و نوجوان نیازمند طنز و دیالوگ خاصی است. صدا و سیما اصلاً اجازه شوخی را به طلبه نمی دهد. این یک محدودیت است. البته منظورم از شوخی، شوخی حساب شده در قالب ادب است. شما پیچ ما را ببینید اصلاً شوخی جنسی یا شوخی خلاف ادب وجود ندارد ولی به هر صورت شوخی بخشی لاینفک از برخی از کلیپ های ما است. من یادم می آید که در صدا و سیما در یک برنامه کودک و نوجوان که بازیگر خانوم هم داشت و من به عنوان طلبه در آنجا نقش ایفا می کردم، بیشترین خطوط قرمز مال من بود! این که شما بخواهید طلبه و روحانی را به عنوان یک انسان کامل که اصلاً اشتباه نمی کند یا شوخی نمی کند یا این که نمی خندد و همیشه شمرده و درست صحبت می کند ترسیم کنید؛ خب این را جامعه نمی پذیرد؛ مردم این را قبول ندارند!
مجری بودن یک روحانی در صدا و سیما تابو است! برنامه "تا نیایش" این تابو را شکسته است.
اگر بخواهم کارشناسی تر صحبت کنم، باید بگویم که این تقصیر کارگردان یا تهیه کننده نیست که خطوط قرمزی به من روحانی یا طلبه یا مبلغ دینی در تلویزیون تحمیل میشود. کارگردان و تهیه کننده می گوید که آقا من فلان مقدار هزینه برای تولید این اثر کرده ام تا کار آفیش شود و حالا به خاطر یک خط قرمز ممکن است کارم به نتیجه نرسد! البته این طور هم نیست که همه بخواهند به این خطوط قرمز تمکین کنند. خبر خوب این است که مثلاً در برنامه "تا نیایش" که از شبکه 5 سیما پخش می شود؛ تهیه کننده به شدت جنگید تا روحانی به عنوان یک مجری در این برنامه ایفای نقش کند! شاید باورتان نشود! ولی باید بگویم که حتی مجری شدن یک روحانی هم از جمله خطوط قرمز صدا و سیما است. به هر صورت، این یک فتح الفتوح محسوب می شود که یک روحانی بیاید برنامه ای را بدون حضور یک مجری غیرروحانی خودش اجرا کند. ما در اینستاگرام برنامه های مختلفی طراحی کرده ایم. بخشی از این برنامه گپ و گفت کافی شاپی با دختران و پسران است که وقتی آمار کشته های کرونا کمتر بود ما همچنان این برنامه را اجرا می کردیم ولی اخیراً بدلیل افزایش مرگ و میر، این برنامه تعطیل شده است. ما در اصفهان، رشت، تهران در کافی شاپ ها این برنامه را می ساختیم. برخی از این کلیپ ها از آیتم های مهم "تا نیایش بود". خب علت موفقیت این کلیپ ها هم این بود که نه حوزه علمیه و نه هیچ ارگان دیگری بالای سرمان نبود که برایمان محدودیت و خط قرمز تعریف کند. البته این را هم صریح بگویم که خود من و تیم مان به شدت انقلابی هستیم و طرفدار نظام جمهوری اسلامی ایران. در ایام انتخابات هم بیشترین کلیپهای مذهبی را ما منتشر کردیم برای دعوت مردم به شرکت در انتخابات ولی این به معنای چشم پوشی بر موانع و نقایص نیست!
نظام آموزشی و تربیتی حوزه علمیه خلاقیت لازم را به طلبه ها در زمینه تبلیغ نمی دهد/ خودمانی بودن و صریح بودن از لوازم تبلیغ مؤثر در فضای مجازی است.
خب سؤال اصلی این است که مشکل کجاست؟ مقصر بعدی همین سیستم تربیتی مستقر حوزوی است. طلبه را با یک رویکرد بسته و خشک تربیت می کنند در حالی که حتی در روایت آمده است که هم طلبه و مبلغ باید سواد داشته باشید و هم فردی باشد که مردم و زمانه خودش را می شناسد و به خوبی با آنها می تواند تعامل کند (عالمٌ بزمانه!) من باید زمانه خودم را بشناسم تا درد را ندانم، چطور می خواهم برای این درد درمان پیدا کنم؟! بگذارید نتیجه یک نظرسنجی را که در پیج مان انجام دادیم به شما بگویم: پرسیده بودیم که عمده دلیل علاقه به پیج را در چه می بینید؛ پاسخ داده بودند: "شما خیلی تند و خودمانی صحبت می کنید!" این واقعاً مایه تعجب خود من هم شد. تند، روان و سریع صحبت کردن! استفاده از ضمایر مفرد برای ایجاد صمیمیت با مخاطب! اینها واقعاً فاکتورهایی است که مخاطب را جلب می کند و تبلیغ مؤثرتر می شود. این واقعاً ناراحت کننده است که ما مخاطبمان را به خاطر عدم رعایت و توجه کافی به این فاکتور بسیار ساده از دست می دهیم.
امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه پرچمدار تبلیغ دینی مؤثر و صریح و کوتاه است.
من وقتی با طلبه ها خودمونی صحبت می کنم به آنها می گویم که شما باید در 7 ثانیه اول یک وعده به مخاطبتان بدهید که بداند در یکی دو دقیقه ای که به حرف شما گوش میدهد چه چیزی گیرش خواهد آمد؟ مثلاً بگوئید که "اگر می خواهی بدانی که دوستت مؤمن است یا منافق این 4 نشانه را امام صادق (ع) بیان کرده اند..." بیشترین دلیل اقبال مخاطبان به پیج ما این است که "ُسریع می رویم سر اصل مطلب". البته باید به شما بگویم که این چیز نوئی نیست! امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه پرچم دار این تاکتیک مهم است. شما فقط بروید حکمت های پرمغز چند کلمه ای حضرت را در نهج البلاغه بخوانید تا متوجه این موضوعی که من می گویم بشوید. این را ما نمی گوئیم جامعه شناسان بزرگ از آسیای جنوب شرق گرفته تا اروپا از حکمت های امیرالمؤمنین سخن ها گفته اند. رمز گیرائی این حکمت ها همین اختصار و کوتاه بودن آنها است که با پرمغزی همراه شده است.
نباید با ذکر روایات نادره حتی مستند مخاطب احساس کند که ما به شعور و عقل او توهین می کنیم.
ساعد نیوز: در ایام محرم هستیم و سوگواران عزای اباعبدالله الحسین برای سالار شهیدان عزاداری می کنند. به عنوان یک فعال فضای مجازی در حوزه تبلیغ دینی، بفرمائید عمده آسیب های سوگواری از نگاه یک سخنران چیست؟
سید کاظم روح بخش: من می خواهم یک نکته ای را در پاسخ به این سؤال عرض کنم که واقعاً یکی از آسیب های جدی ای است که سخنرانان باید در مجالس عزای امام حسین (ع) به آن توجه ویژه داشته باشند. خیلی ها اعم از مذهبی، نیمه مذهبی یا غیرمذهبی ها شاکی هستند که کارشناس یا همان سخنران حرفی را می زند که ما فکر می کنیم که طرف دارد به عقل ما توهین می کند. البته این موردی که عرض می کنم شاید بسیار اندک است ولی به هر صورت وجود دارد. در صدا و سیما یا فضای مجازی یک گزاره ای حتی با سند - این نکته مهمی است که می گویم که حتی با سند - یعنی حرفی که سندیت دارد، گفته می شود مثلاً این که حضرت در میدان جنگ به اذن پروردگار مرده ای را زنده می کند یا دست قطع شده ای را دوباره می چسباند و قس علیهذا! هرچند این حرف درست هم باشد موجب تمسخر دین و مبلغان دینی می شود!
نیازهای مردم باید مبنای سخنرانی ها و منبرهای ما باشد نه ذکر مطالبی که خاص خواص است!
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که دنیا روی تولید محتوا و بازاریابی محتوا متمرکز شده است. شما باید محتوایی را تولید کنید که پاسخگوی یک نیاز مخاطب است. من وقتی در ارتباطم با همشهریانم، فرزندم، همسرم و همکارم دچار اشکال هستم، آیا امام حسین برای من راهکار ندارد ارائه بدهد؟! چرا من محتوایی را تولید نمی کنم که درد جامعه ام را دوا کند؟ مثلاً یک مورد را به شما بگویم. ما یک کلیپی ساختیم درباره فراغت و کوهنوردی و در آنجا من روایتی را از امام رضا (ع) نقل کردم که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. برخی از مخاطبان کامنت گذاشته بودند که ارادت ما به امام رضا بیشتر شد! ما باید محتوایی را تولید کنیم که پرچم اهل بیت را بالا ببرد نه این که مایه تمسخر شود. سؤال من این است که چرا تا وقتی که نیازهای مهم مردم هست ما سراغ محتوای جنجالی برویم؟
عدم توجه به موازین فضای مجازی می تواند تبلیغ را دستمایه تمسخر دین کند.
بنده منکر کرامات اولیای الهی نیستم ولی باید این را هم در نظر بگیریم که فقط مؤمنین خاص و خواص این کرامات را درک می کنند! شما می توانید این کرامات را در یک جلسه خصوصی مطرح کنید ولی وقتی پای فضای مجازی در کار است که همه جور آدم در آنجا حضور دارد، سخن گفتن از این کرامات می تواند نتیجه عکس بدهد! فضای مجازی می تواند یک فرصت باشد اگر ما محتوای درست تولید کنیم. شما فقط دقت کنید وقتی من یک حرف حساب شده و معمول می زنم، 10 هزار بازدید می خورد ولی اگر یک سوتی بدهم، ممکن است که این سوتی من، 10 میلیون بار بازنشر شود و دیده شود. این می تواند خسارت بار باشد.
دعوت تؤام لسانی و عملی از امام زمان درسی است که می توان از واقعه کربلا گرفت/ حسینی بودن فقط به زبان و پیراهن سیاه نیست بلکه باید در عمل هم حسینی باشیم.
ساعد نیوز: در همین فضای گفتمانی ای که خودتان تعریف کردید می خواهم بپرسم که پیام قیام امام حسین چه بوده است؟
سید کاظم روح بخش: واقعه کربلا و قیام امام حسین پیام های زیادی دارد ولی زیباترین پیام این واقعه به نظر من این است. امام حسین در کربلا گفت که من به عنوان امام زمان دعوت شدم، آمدم! مردم به دعوت شان پایبند نبودند و برگشتم ولی حُر اجازه نداد! و مردم هم پشت مرا خالی کردند. همین موضوع درباره امام عصر حضرت حجت (عج) می تواند صادق باشد. اگر ما از ظهور محجوریم عیب از خودمان است. دعوت نباید فقط لسانی باشد. منتظر واقعی کسی است که در عمل هم امام زمان خودش را یاری می کند. بسیار این نکته مهمی است. اگر امام زمان را فقط لسانی و زبانی دعوت کردیم ولی در عمل با او نبودیم نتیجه اش می شود کربلا! این را باید در عرصه عمل، زندگی، کسب و کار و خانواده نشان دهیم. این کار نیازمند خرج کردن است نه خرج مالی بلکه خرج از وجود خودت. منی که لباس مشکی امام حسین تنم است وقتی در جایی با ماشین تصادف می کنم اجازه ندارم سرم را از شیشه بیرون بیاورم و با مشکی امام حسین فحش های رکیک بدهم. این می شود دعوت لسانی و زبانی صرف که به هیچ دردی نمیخورد. در خانواده هم همینطور است. نمی شود من ادعای نوکری امام حسین را داشته باشم و سیاه پوش اباعبدالله شوم و در منزل با خانواده ام تندی کنم و توهین و فحش به همسرم بدهم. برعکس من خودم گلایه ای را از آقایی شنیدم که می گفت همسر بنده روضه امام حسین شرکت می کند ولی وظایف همسری خودش را به جا نمی آورد. خوب این ها نشان می دهد که در کنار شور حسینی حتماً باید شعور حسینی هم داشته باشیم تا انشالا در عمل بتوانیم به نتیجه برسیم و پیرو واقعی امام حسین باشیم.
8 ماه پیش
2 سال پیش
2 سال پیش
2 سال پیش